روسیه در خاورمیانه؛ دیپلماسی انرژی یا نگاه امنیتی؟
روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا سالها درگیر مشکلات داخلی بود. ابرقدرتی از میان رفته بود و روسیه به عنوان ولیعهد آن هنوز لرزانتر از آن بود که نفوذ پدر را برقرار کند. در طول دوره بیش از بیست سالهی سلطهی پوتین بر این کشور، بسط نفوذ روسیه در دنیا و از جمله در منطقه استراتژیک این دنیا یعنی خاورمیانه از اهداف روسیهی پوتینی بوده است. مداخله نظامی آن کشور در سوریه و به دنبال آن فعالیت این کشور در حوزه انرژی پایهگذار این نفوذ بود. هرچند که حمله نظامی به اوکراین (که بعد از نوشتن کتاب اتفاق افتاده) بسیاری از روندهای پیشین را به هم زده است. ابومسلم خراسانی پژوهشگر افغانستانی حوزه امنیت بینالملل به بررسی این کتاب پرداخته است.
روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا سالها درگیر مشکلات داخلی بود. ابرقدرتی از میان رفته بود و روسیه به عنوان ولیعهد آن هنوز لرزانتر از آن بود که نفوذ پدر را برقرار کند. در طول دوره بیش از بیست سالهی سلطهی پوتین بر این کشور، بسط نفوذ روسیه در دنیا و از جمله در منطقه استراتژیک این دنیا یعنی خاورمیانه از اهداف روسیهی پوتینی بوده است. مداخله نظامی آن کشور در سوریه و به دنبال آن فعالیت این کشور در حوزه انرژی پایهگذار این نفوذ بود. هرچند که حمله نظامی به اوکراین (که بعد از نوشتن کتاب اتفاق افتاده) بسیاری از روندهای پیشین را به هم زده است. ابومسلم خراسانی پژوهشگر افغانستانی حوزه امنیت بینالملل به بررسی این کتاب پرداخته است.
بهار عربی آبستن تحولات مهمی در خاورمیانهی همیشه منازعهخیز بود. به گونهای که ساختارهای سیاسی فروپاشید، شهرها و دهکدهها ویران شد، انسانهای بیشماری در کام مرگ فرو رفتند و اینطور یک بار دیگر زبانههای جنگ؛ این پدیده همیشه موجود در آسمان خاورمیانه، شعلهورتر شد.
در آستانه این بحران خشونتبار بود که صفبندهای سیاسی-نظامی و حمایت کشورهای بیرون از منطقه، یک بار دیگر مجال حضور نظامی کشورهای قدرتمند جهان از جمله روسیه و آمریکا را در منطقه فراهم کرد. حضور نامیمون و بحرانبیاری که جان هزاران انسان را در کشورهای شکننده و مستعد زایش خشونت؛ از جمله سوریه گرفت و تمام زیرساختهای این کشور را ویران کرد. از همینرو به جرات میتوان گفت که حضور روسیه در خاورمیانه شبیه یک جنگکثیف، ویرانگر و بسیار تخریبکننده بود.
نگارنده اصطلاح جنگ کثیف را از آنجا قابل اطلاق به حضور نظامی روسیه در خاورمیانه و خصوصاً سوریه میداند که برآیند این حضور ویرانگر جان هزاران انسان بیگناه و غیرنظامی را گرفت و شهرهای بسیاری را تخریب کرد. اصطلاح جنگهای کثیف نخستینبار در خشونتهایی که دولت آرژانتین به کار برد اطلاق شد. جنگهایی که طی آن مخالفان دولتی، اعضای کارگری، غیرنظامیان و اعضای احزاب چپ مورد هدف نظامی قرار میگرفتند.
در سوریه نیز حملات روسها جان بخش بزرگی از غیرنظامیان را گرفت. مزید بر این روسها در طول حضورشان در خاورمیانه در برابر داعش تنها به حملات هوایی کورکورانه دست یازیدند.
کتاب بازگشت روسیه به خاورمیانه مجموعه مقالاتی است که توسط برجستهترین پژوهشگران حوزه امنیت و مطالعات استراژیک نوشته شده است. هرچند دامنه و گستردگی مقالات این کتاب وسیع است اما محوریت آن بر بازگشت روسیه به خاورمیانه و دیپلماسی آن میچرخد. این که چرا روسها در خاورمیانه حضور پیدا کردند؟ مردهریگ حضور آنها چیست؟
سیاستهای نظامی آنها بر چه مولفههایی بنا یافته؟ و روابط آنها با کشورهای متفاوت از جمله ایران، ترکیه، اسرائیل و کشورهای حوزه عربزبان چگونه ساختاربندی دارد؟ پاسخ به این پرسشها از آنجا اهمیت دارد که روسها با کشورهایی روابط تنگاتنگ دارند که روابط خود آن کشورها بر دشمنی دیرینه و تضاد منافع بنا شده. از اینرو گفته میشود که دیپلماسی و زبان تعامل روسها از یکطرف و از سوی دیگر حضور به موقع نظامی آنها در رسیدن به اهداف استراتژیک موثر و کارا بوده است.
دوازده عنوان مقالهی کتاب بازگشت روسیه که توسط نیکو پوپسکو استانیسلاو سکریرو جمعآوری و توسط محمد حسین فاضل زرندی به فارسی برگردان شده، عبارتند از:
- اتحاد جماهیر شوروی در خاورمیانه؛ یک بررسی احتمالی،
- چه چیز سیاست روسیه در خاورمیانه را هدایت میکند؟
- دیپلماسی انرژی روسیه در خاورمیانه
- صادرات تسلیحاتی روسیه در خاورمیانه
- روسیه در سوریه؛ تحلیل نظامی
- پرهیز روسیه از جنگ با داعش
- روسیه و محور مقاومت
- رفقا در آفریقای شمالی
- درک روابط روسیه و شورای همکاری خلیج
- روسیه و ترکیه؛ میثاق و محدویتهای شراکت
- روسیه و اسرائیل؛ دوستی نامحتمل
- روسیه در خاورمیانه؛ از خیرش تا منجلاب.
زبان این کتاب روان و آسانفهم است و واژهچینی خوبی دارد. هرچند ترجمه متنهای سیاسی-امنیتی دشوار است اما به نظر میرسد که مترجم دیناش را در ترجمه این کتاب به گونه خوب اداء کرده است.
نویسندگان کتاب بازگشت روسیه به خاورمیانه را انکارناپذیر و ناشی از قدرتگیری دوباره روسیهی تحت زعامت پوتین میدانند. بیاعتنایی غرب به عنوان قدرت هژمونی در جهان نسبت به مداخله نظامی روسیه از برجستهترین دلایل دیگر حضور قدرتمند و انکارناپذیر روسیه در خاورمیانه است.
باراک اوباما رییسجمهور قبلی آمریکا با بیان اینکه روسیه در باتلاق سوریه فرو میرود؛ مداخله نظامی این کشور را فاجعهآمیز خواند و از کنار این تحول بزرگ غافلگیرانه گذشته بود که سرانجام معادله قدرت-ثروت در خاورمیانه را به هم زد و دولت بشار اسد را که در آستانه سقوط به دست به گروههای بنیادگرای سنیمذهب بود ابقا کرد.
هرچند دستآوردهای نظامی روسیه در خاورمیانه به پیمانهای که در رسانهها برجستهسازی و بزرگنمایی شده و از آن به عنوان ابرقدرت بلامنازع یاد میشد نیست اما این کشور بازیگر فعال این عرصه بوده و فارغ از کوچکنماییها و بزرگنماییها نقش برجستهای در مناسبات خاورمیانهی کنونی دارد.
بازگشت نظامی
سوریه میدان خوب برای تمرین، آزمایش و استفاده از جنگافزارهای روسی در یک نبرد واقعی بود. بعد از آن که در اواخر قرن بیستم روسها با یک شکست سنگین با تلفات انسانی بالا از افغانستان خارج شدند و بعد از جنگ جهانی دوم؛ این نخستینبار بود که نظامیان روسی به خارج از روسیه پا گذاشته و برای سالهای متوالی به نفع یک همپیمانشان حملات زمینی و هوایی راهاندازی کردند.
هرچند حضور نظامی روسها در سوریه بیشتر هوایی و کمتر زمینی بود اما سربازان و مشاوران روسی حکومت بشار اسد را کمک کردند تا به دست انقلابیون که بعدها در اثر سوءمدیریت و دخالت کشورهای بیرونی به کام گروههای تندرو افتادند؛ سقوط نکند و این شاید یکی از کارهایی بود که در اوایل مقدور به نظر نمیرسید. چون کشورهای منطقه به شمول آمریکا در پی براندازی رژیم اسد در خاورمیانه بودند.
مزید بر این، روسیه از شمال آفریقا تا ایران و از ترکیه تا کشورهای عربی با همه روابط دیپلماتیک قوی برقرار کرده و توازن در این میان به وجود آورد که با وجود تنشهای بیشمار و تضادهای پنهان و آشکار، منافع روسیه را تامین کند. روسیه جنگجویان خلیفه حفتر را در شرق لیبی آموزش داد، یک پایگاه نظامی بزرگ در طرطوس گرفت و عملیات ماینروبی را در بنغازی انجام داد.
نویسندگان کتاب بازگشت روسیه باور دارند که دیپلماسی روسیه که قبلا ناپایدار، گستاخانه و حتی متناقض بود حالا در خاورمیانه بسیار عاطفیتر، احترامآمیز، صبورانه و ساده بوده است. این تعامل و دیپلماسی روسها در منطقه سبب شد که حتی دشمنان قدیمی این کشور مانند عربستان سعودی از حضور روسها نارضایتی نشان ندهند و به نحوی این حضور را بپذیرند. هرچند حمایت روسها از بشار اسد و حمایت اکثر کشورهای تاثیرگذار دیگر از مخالفان سوری تنشهای بیشماری خلق کرد که سایهاش اکنون هم در سرزمینهای درهم شکستهی خاورمیانه سنگینی میکند.
بنابراین حضور نظامی روسیه برجستهترین برنامه این کشور در خاورمیانه بود. بعد از سقوط دولت شورویمحور افغانستان در سال 1989 مقبولیت روسها در بازیهای منطقهای رو به افول گرایید. اما حضور نظامی در خاورمیانه و حمایت تمامقد روسها از سوریه که در شرف سقوط به دست مخالفان رژیم اسد بود؛ یک بار دیگر روسیهی تحت زعامت پوتین، پرستیژ سیاسی خود را به عنوان یک ابرقدرت مورد اعتماد بازسازی کرد و احساس نارضایتی گسترده که در میان سنی مذهبهای منطقه نسبت به روسیه ایجاد شده بود را به گونه ماهرانه مدیریت نمود.
از آنجا که در حملات هوایی روسها شمار زیادی از سنیها در سوریه کشته شدند خشم کشورهای سنیمذهب از جمله عربستان سعودی به عنوان طلایهدار سنتی سنیها در خاورمیانه برانگیخته شد و مزید بر این روسها تنشهای منطقه را مدیریت کردند و روابط گسترده با قدرتهای متضاد مثل ایران – اسرائیل، عربستان سعودی – ایران و عربستان – قطر برقرار نمودند که در ثبات منطقه موثر بوده است.
حضور اقتصادی
جنبه دیگر حضور روسیه در خاورمیانه که متاثر از حضور نظامی این کشور است، بعد اقتصاد و دیپلماسی انرژی در منطقه میباشد. روسیه در اندازه وسیع به خاورمیانه جنگافزار و انرژی صادر میکند.
تولید و فروش جنگافزار، صادرات انبوه ابزارهای زراعتی، ابزار صنعت توریسم و پروژههای هستهای غیرنظامی از عمدهترین کالاهای اقتصادی روسیه در خاورمیانه است که از مصر و عربستان سعودی گرفته تا کشورهای شاخآفریقا مشتری آن هستند. ترکیه با وجود مخالفتهای آمریکا S300 روسیه را خرید و کشورهای عربی پیوسته از روسیه جنگافزار وارد میکنند. تحکیم تولیدات برونمرزی از اهداف عمده روسیه و یکی از استراتژیهای مهم این کشور تا سال 2030 است که خود را از انزوا بیرون بکشد و به عنوان بازیگر مهم انرژی در جهان عرض اندام کند.
حمله نظامی و لشکرکشی روسیه به اوکراین و تحریمهای شدیدی که غرب بر این کشور وضع کرده ضربه سنگین به اقتصاد روسیه و دیپلماسی انرژی این کشور خواهد زد. اما در صورت ادامه وضع پیش از حمله روسیه به اوکراین به نظر میرسید که روسیه به اهدافی که برای سال 2030 تعیین کرده است نزدیکتر میشد. انرژی در جهان اهمیت فوقالعاده دارد و روسیه نیز ظرفیت رسیدن به آن را در خاورمیانه داشت که حمله نظامی به اوکراین تمام این برنامهها را به همزد.
نویسندگان کتاب باور دارند که جنگ سرد نشان داد تصور لحظهای از واقعیتهای قدرت گمراهکننده باشد و غلطانداز است و نباید با این رویکرد نسبت به حضور روسیه در خاورمیانه تحلیل کرد. به صورت عموم نویسندگان این مقالات باور دارند که حضور نظامی روسیه برجستگی بیشتری دارد و دیپلماسی انرژی و حضور اقتصادی تابع این متغیر میباشد.
کتاب بازگشت روسیه به خاورمیانه یکی از کتابهایی است که رخدادهای بهار عربی و مداخله نظامی روسیه در سوریه را به گونه عمیق مورد بررسی قرار داده است. نویسندگان این کتاب دارای مدارج علمی دانشگاهی و از بنامترین پژوهشگران حوزه خاورمیانه محسوب میشوند. آنها در دانشگاهها و مراکز پژوهشی دنیا آثار ارزندهای درباره خاورمیانه دارند. این کتاب تلاشیست برای تبیین حضور روسیه و تلاشهای هوشمندانه این کشور برای بیرونرفت از انزوای دیپلماتیک و رسیدن به یک روسیهی مقتدر که روابط گستردهای با کشورهای خاورمیانه دارد.