سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

پدر بزرگ سیمرغ!

پدر بزرگ سیمرغ!


تاکنون 35 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

سیمرغ پدربزرگ من بود بازآفرینی فانتزی منطق‌الطیر عطار است که به موضوع آلودگی محیط زیست می‌پردازد. این داستان در قالب یک داستان پرکشش و خوش‌خوان، اطلاعات محیط‌ زیستی فراوانی را به نوجوانان منتقل می‌کند که به دست آوردنشان از طریق کتاب‌های علمی به اندازه‌ی خواندن این رمان برای نوجوانان جذاب نیست.

سیمرغ پدربزرگ من بود

نویسنده: فاطمه سرمشقی / تصویرگر: سحر دانشی

ناشر: نردبان (انتشارات فنی ایران)

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۷

تعداد صفحات: ۱۰۸

سیمرغ پدربزرگ من بود بازآفرینی فانتزی منطق‌الطیر عطار است که به موضوع آلودگی محیط زیست می‌پردازد. این داستان در قالب یک داستان پرکشش و خوش‌خوان، اطلاعات محیط‌ زیستی فراوانی را به نوجوانان منتقل می‌کند که به دست آوردنشان از طریق کتاب‌های علمی به اندازه‌ی خواندن این رمان برای نوجوانان جذاب نیست.

سیمرغ پدربزرگ من بود

نویسنده: فاطمه سرمشقی / تصویرگر: سحر دانشی

ناشر: نردبان (انتشارات فنی ایران)

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۷

تعداد صفحات: ۱۰۸

 


تاکنون 35 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

پدربزرگ غیبش زده اما این همه‌ی ماجرا نیست. تمامی پرنده‌های شهر هم غیب‌شان زده است و داستان از همین‌جا شروع می‌شود. شخصیت‌های اصلی سیمرغ پدربزرگ من بود دو دختر نوجوان هستند که باهم دخترخاله‌اند. آن‌ها بعد از ماجرای فرار مرغ‌عشق‌هایشان که شبیه به ماجرای طوطی و بازرگان مثنوی است متوجه نبودن پرنده‌های شهر می‌شوند.

پدربزرگشان هم چند روزی است که کفترهایش را آزاد کرده و خودش هم غیب شده است. از این به بعد اتفاق‌های عجیب و غریبی برای دو دخترخاله می‌افتد. آن‌ها گاهی در مدرسه، در خیابان و در هر جای دیگری پرنده‌ی بزرگی را می‌بینند که چشم‌هایش شبیه به پدربزرگ است و انگشتری مانند انگشتر پدربزرگ به دست دارد.

این پرنده که آن‌ها اسمش را سیمرغ گذاشته‌اند حقایقی از شهر را نشانشان می‌دهد که پیش از این هیچ اطلاعی درباره‌اش نداشتند؛ آلودگی آب‌ها و مرگ و میر حیوانات، آلودگی جنگل و سایر مکان‌هایی که همگی توسط آدم‌ها  تخریب شده یا برای موجودات زنده غیر قابل سکونت شده‌اند. آن‌ها موضوع را با هم‌کلاسی‌هایشان درمیان می‌گذارند. اول کسی حرفشان را باور نمی‌کند اما کم‌کم ماجرای غیب شدن پرنده‌ها جدی می‌شود و در نهایت سیمرغ به شکل دیگری خودش را به آن‌ها هم نشان می‌دهد و به طور غیر مستقیم نسبت به این آلودگی‌ها آگاهشان می‌کند.

 

این کتاب چند ویژگی قابل توجه دارد. نخست اینکه بازآفرینی خلاقانه‌ای از منطق‌الطیر عطار برای گروه سنی نوجوان است. در این کتاب کودکان حکم سی‌مرغی را دارند که در جست‌وجوی سیمرغ هستند. سرمشقی با نام‌گذاری شخصیت‌ها خواسته تقلبی کوچک به مخاطب نوجوان برساند.

اسامی تمامی دختران این کلاس نام پرندگان است، طاووس، کبوتر، درنا، سارک و… آن‌ها در طول داستان راهی کوهی می‌شوند که شباهت به کوه قاف داستان عطار دارد و تنها کسانی موفق می‌شوند سیمرغ را ببینند که رنج راه را به جان خریده باشند و تا انتهای مسیر خودشان را رسانده باشند و به معنای بهتر، در جست‌وجوی آگاهی باشند. اگرچه از منطق‌الطیر و سایر آثار کهن تاکنون بازنویسی‌های زیادی برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است، سرمشقی در این کتاب به بازنویسی این داستان نپرداخته بلکه آن را برای پیشبرد داستان خود استفاده کرده و رنگ و بویی نو و فانتزی به این ماجرا داده است.

 

دومین نکته‌ی مثبت کتاب سیمرغ پدربزرگ من بود اطلاعات علمی موجود در کتاب است. طبیعتاً اگر کتابی را به نوجوانی که علاقه‌ای به موضوعات علمی و محیط زیستی ندارد بدهید و بگویید «این کتاب را بخوان تا با آلودگی‌های محیط زیستی آشنا شوی» دست رد به سینه‌تان می‌زند؛ اما سرمشقی به خوبی از طریق این کتاب توانسته در کنار روایت یک داستان پرکشش، موضوعات محیط زیستی را هم مطرح کند، به طوری که خواننده احساس گول خورده شدن نداشته باشد و از داستان لذت ببرد.

شخصیت‌های نوجوان داستان که از دوری پدربزرگ غمگین‌اند و احساس می‌کنند پرنده‌ی بزرگی که می‌بینند شبیه پدربزرگشان است، مدام جملات و عبارت‌هایی از پدربزرگ را به یاد می‌آورند که مانند راهنما در طول مسیر همراهی‌شان می‌کند و اطلاعات لازم را به آن‌ها می‌دهد. دو معضل مهم محیط زیستی در این کتاب مطرح می‌شود؛ اول اتفاق‌هایی که باعث کوچ یا از بین رفتن پرندگان می‌شود و دوم پیامدهایی که نبودن پرندگان به دنبال دارد، مثل زیاد شدن حشرات و جانوران موذی.

 

سومین نقطه قوت این کتاب استفاده از موقعیت شهری است. داستان در شهر سمنان اتفاق می‌افتد و خواننده به طور غیر مستقیم با سمنان، اماکن طبیعی مثل جنگل‌ها و کوه‌ها و اماکن شهری مثل امامزاده‌ها و میدان‌هایش آشنا می‌شود. اتفاقی که حداقل در کتاب‌های کودک و نوجوان کم سابقه است و در این کتاب به درستی استفاده شده و به زیبایی کار افزوده.

مجموع همین نکات مثبت برای سیمرغ پدربزرگ من بود در این سال‌ها عناوین و جوایز بسیاری به ارمغان آورده. برگزیده‌ی جایزه‌ی کتاب سال رشد، برگزیده‌ی جشنواره‌ی سپیدار و دریافت سه لاک‌پشت پرنده بخشی از موفقیت‌های این کتاب است.

تصویرگری کتاب را هم سحر دانشی به عهده داشته که به خوبی از پس آن برآمده است. با این که کتاب تنها چند تصویر سیاه و سفید دارد، حس و حال داستان را به خوبی منتقل می‌کند و برای گروه سنی مخاطب کاملاً مناسب است.

 

تنها موضوعی که شاید بتوان به آن خُرده گرفت، دخترانه بودن کتاب است. بهتر است کتاب‌ها را دخترانه یا پسرانه دسته‌بندی نکنیم، اما در این کتاب هیچ اثری از هیچ شخصیت مردی دیده نمی‌شود. تنها شخصیت مذکر داستان پدربزرگ است که او هم غیب شده.

دو شخصیت اصلی دختر هستند که در داستان ماجراهایی با مادرانشان دارند، همکلاسی‌ها و معلم‌های آن‌ها که شخصیت‌های فرعی داستان را تشکیل می‌دهند هم دخترند و این ممکن است باعث شود مخاطب پسر با داستانی که در آن هیچ اثری از یک شخصیت مذکر وجود ندارد، ارتباط برقرار نکند. زبان توصیف‌مدار و احساسی نویسنده هم می‌تواند مزید بر علت شود و به عنوان یک عامل دفع کننده برای مخاطب پسر و برعکس، یک عامل جذب‌کننده برای دختران به حساب بیاید.

پدر بزرگ سیمرغ!

  این مقاله را ۸۰ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *