سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

به چه کار مشغولی؟

به چه کار مشغولی؟

 

خیلی از نام‌های خانوادگی مشهور به شغل افراد برمی‌گردند؛ جولایی، جواهریان، شکرریز، باروتچی و … . انتخاب این اسامی به روزگاری برمی‌گردد که شغلِ افراد، هویت آن‌ها را تشکیل می‌داد. امروزه شغل‌ها دیگر نام را تعیین نمی‌کنند اما همچنان بخش مهمی از هویت ما را تشکیل می‌دهند. هنوز اولین سوالی که در بدو آشنایی از دیگران می‌پرسیم این است: «به چه کار مشغولی؟» چرا که شغل افراد می‌تواند سرنخ‌هایی درباره‌ی ارزش‌ها، علائق و پیشینه‌ی خانوادگی افراد به ما بدهد.

خیلی از نام‌های خانوادگی مشهور به شغل افراد برمی‌گردند؛ جولایی، جواهریان، شکرریز، باروتچی و … . انتخاب این اسامی به روزگاری برمی‌گردد که شغلِ افراد، هویت آن‌ها را تشکیل می‌داد. امروزه شغل‌ها دیگر نام را تعیین نمی‌کنند اما همچنان بخش مهمی از هویت ما را تشکیل می‌دهند. هنوز اولین سوالی که در بدو آشنایی از دیگران می‌پرسیم این است: «به چه کار مشغولی؟» چرا که شغل افراد می‌تواند سرنخ‌هایی درباره‌ی ارزش‌ها، علائق و پیشینه‌ی خانوادگی افراد به ما بدهد.

 

 

کتاب بز کلاه به سر با این جمله آغاز می شود: «یک مردی بود که اولش اسم نداشت. اما بعدها مردم او را بُزدار صدا کردند» نویسنده با همین جمله به شغل به عنوان بخشی از هویت انسانی اشاره می‌کند. بزدار در دنیا چیزی به جز یک بز و یک کلاه نداشت و به خاطر این دارایی اندکش احساس بیهودگی می‌کرد. برای همین کلاهش را روی سر بز گذاشت و گفت: «همین یک کلاه را هم می‌دهم به تو». بز کلاه را برداشت و فرار کرد. بزدار هم به دنبال او به راه افتاد تا همین یک دانه بز را هم از دست ندهد.

با فرار بز حرکت مرد بزدار در داستان آغاز می شود تا نویسنده به ما این ضرب المثل معروف را یادآوری کند که: «از تو حرکت، از خدا برکت».

بزدار درحالی که می‌دود از مردم کوچه و بازار می‌پرسد که: «شما یک بز کلاه به سر ندیدید؟» مردم می‌گفتند: «همچین چیزی وجود ندارد» و حرفش را باور نمی‌کردند. بزدار هم در جواب می‌گفت: «اگر وجود داشت چه؟» مردم حرف بزدار را باور نکردند و دنبال او به راه افتادند تا بز کلاه به سر را ببینند و پاداشی در ازای رسیدن به حقیقت به او بدهند. نویسنده هم در این جست‌وجو با آن‌ها همراه می‌شود تا چهره‌های گوناگونی از کار و زندگی را به کودکان بشناساند.

مخاطب مفید بودن و پویایی در اجتماع را یاد می‌گیرد و با نقش خود و دیگران در جامعه آشنا می‌شود. سوال‌ها و پیشنهادهایی که مردم به بزدار می‌دهند تاکیدی بر ماهیت جمعی در داستان است. پروین پناهی در لایه‌ی دیگر داستان با نمایش امر غیرواقع در یک جامعه و عدم پذیرش آن قصد دارد مخاطب را با پرسش‌گری و جست‌وجو به درک حقیقت دعوت کند.

 

آدم‌های مختلف در این داستان مشاغل و مسئولیت‌های متفاوتی دارند اما همه حاضرند کار خود را برای جست‌وجوی حقیقت متوقف کنند. چرا که می‌خواهند با حقیقتِ بز کلاه به سر رو‌به‌رو شوند به جای این‌که از زبان بزدار، درباره‌اش بشنوند.

ممکن است این کتاب تصویری، ساده به نظر برسد اما مضامینی غنی از زندگی دارد. چرا که یادآوری می‌کند چطور در دنیای پر مشغله‌مان به دنبال کار به عنوان بخشی از هویت‌مان برویم، چطور تلاش کنیم و چطور در جست‌وجوی حقیقت باشیم. در داستان همه درگیر کارند و کسی عبور بز را ندیده‌ است. تنها پسر بچه‌ای که در حال گِل‌بازی است دیده که بز به طویله‌ی آقای همسایه پناه برده ‌است.

گویی تنها کودک است که در این هیاهو به تماشای جهان نشسته است. نویسنده در آغاز بزدار را شخصیتی بی‌اعتبار معرفی می‌کند چون شغلی ندارد. اما وقتی حرکت می‌کند صاحب بزهای زیادی می‌شود و نام بزدار را می‌گیرد و در جامعه هویت و اعتبار می‌یابد. مخاطب هم با شغل‌هایی مانند؛ بزداری، زنبورداری، ماست‌بندی، کشاورزی، مسگری و دامداری آشنا می‌شود که اگر نویسنده به جای مسگری، آهنگری را انتخاب کرده بود می‌توانست معرف مشاغل در جامعه‌ی روستایی باشد.

تصاویر کتاب تصویری از جامعه‌ای را که مرد بزدار در آن زندگی می‌کند به نمایش می‌گذارد. ابزارهایی که هر شغل نیاز دارد هم در محیط اطراف صاحب شغل دیده می‌شود. فاطمه خسرویان پالت روشنی از رنگ‌ها را برای تصویرگری کتاب انتخاب کرده است، به ویژه مقدار زیادی قرمز که به پویایی داستان کمک می‌کند. کت و کلاه بزدار، دامن خانم ماست‌بند، شال‌گردن کشاورز، دستکش خانم زنبوری، بلوز آقای مسگر، کلاه پسربچه و جلیقه‌ی آقای همسایه همه قرمزند؛ رنگی که نماد انرژی و اشتیاق است.

از سویی دیگر با نمایش حرکت به یکی از مشخصه های مهم زندگی، یعنی حرکت و تغییر اشاره می‌کند و ارزش افزوده‌ای به اثر می‌دهد.

از آن‌جایی‌که مخاطب کتاب بز کلاه به سر، کودکان ابتدایی هستند، کودکانی که در حال یادگیری نوشتن و تجربه‌ی خواندن هستند، توجه به استفاده از ساختار نحوی درست برای آن‌ها ضرورت دارد. این موضوع اهمیت نقش ویراستار را به ناشر یادآوری می‌کند، چرا که کتاب نیاز به ویرایش دارد.

 

 

 

  این مقاله را ۳۶ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *