سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

بینوایان

نویسنده: ویکتور هوگو

مترجم: محسن سلیمانی

ناشر: افق

نوبت چاپ: ۱۰


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

داستان کوزت و ژان والژان و بازرس ژاور را حتماً می‌دانید. اما آیا آن را از روی کتاب سترگ و قرن نوزدهمی و پرورق ویکتور هوگو خوانده‌اید یا از روی انبوه فیلم‌ها و سریال‌ها و کارتون‌هایی که از روی آن ساخته شده؟

ویکتور هوگو رمان بزرگش بینوایان را در سال 1862 منتشر کرد. یکی از مشهورترین رمان‌های قرن نوزدهم در کنار کارهای دیکنز و تولستوی. کتابی فراتر از یک رمان که ستایشی اخلاقی از درست زیستن هم هست. داستان از 1815 (یعنی 47 سال پیش از کامل شدن نوشتن کتاب) در یک روستای فرانسوی شروع می‌شود. جایی که ژان والژان، مجرم سابق، پس از نوزده سال حبس از زندان آزاد شده است اما جایی برای خوابیدن ندارد.

کشیش به او در کلیسا پناه می‌دهد اما ژان والژان شمعدانی نقره کلیسا را می‌دزدد و فرار می‌کند. وقتی پلیس او را دستگیر می‌کند کشیش با وانمود کردن به اینکه خودش ظروف را به ژان داده از یک حبس طولانی دیگر نجاتش می‌دهد. این کار بزرگوارانه کشیش روی ژان وال ژان تاثیر بزرگی می‌گذارد و او دگرگون می‌شود.


سال‌ها بعد ژان والژان در شهر دیگری با هویتی دیگر به نام شهردار مادلن دل‌های اهالی را ربوده و شهردار مادلن آن‌ها شده است. شهردار مردی را می‌بیند که پاهایش زیر گاری مانده و هرلحظه ممکن است از بین برود. با نیروی بدنی چشمگیرش گاری را بلند می‌کند و این صحنه چشم بازرس ژاور را که سال‌هاست دنبال ژان وال ژان می‌گردد جلب می‌کند. با خودش فکر می‌کند فقط یک نفر ممکن است چنین قدرت بدنی‌ای داشته باشد.

شهردار مادلن به زنی فاحشه به نام فانتین در بستر مرگ قول می‌دهد از دخترش کوزت مراقبت کند و اینجاست که پای کوزت و خانواده‌ی جبار تناردیه به داستان باز می‌شود.

 

سریال بینوایان

 

 

این شروع تعقیب و گریزی است که یک سوی آن بازرس ژاور بدجنس و وظیفه‌شناسی قرار دارد که قانون را به خشک‌ترین شکل ممکن درمی‌یابد و یک سوی دیگر ژان والژان و کوزت و در ادامه پای نبرد واترلو، انقلاب در خیابان‌های پاریس و عشق ماریوس پسر انقلابی به کوزت هم پیش کشیده می‌شود.


«بینوایان» اما چیزی بیش از یک رمان است. نوع نگاه رمانتیک هوگو به زندگی و به انقلابی‌گری فرانسه (هوگو خود انقلاب 1848 پاریس را تجربه کرده بود) و به اخلاق به عنوان یگانه وظیفه انسان‌ها همیشه محل بحث بوده. هوگو به خوب بودن و به توبه معتقد است. به اینکه خیر را انسان‌ها با خواست اخلاقی ایجاد می‌کنند و شر معلول روابط ظالمانه در جهان است.


ویکتور هوگو در بینوایان به سبکی قرن نوزدهمی بارها داستان و پیرنگ را رها کرده و به شرح جزئیاتی درباره نبرد واترلو، شبکه فاضلاب پاریس، خیابان‌های پاریس و عقایدش درباره اخلاق می‌پردازد. بیشتر از یک چهارم رمان به تقریر نکات اخلاقی یا دادن اطلاعاتی خارج از داستان رمان اختصاص دارد.

 

فیلم بینوایان

 

 

از بینوایان بیش از هر اثر ادبی دیگری در دنیا شاید اقتباس شده است. فقط همین بس که بدانید تا سال 1930 در دوران طفولیت سینما و صامت بودن آن، 14 اقتباس متفاوت از آن در دنیای سینما ساخته شد که حتی دوتای آن ژاپنی بودند و اولین آن را برادران لومیر ساخته بودند.

 

ژرار دپاردیو

 

 

فهرست اقتباس‌های بینوایان در شاخه‌های مختلف فیلم و سریال و مینی سریال و کارتون و تئاتر موزیکال و غیرموزیکال و نمایشنامه و حتی مانگای ژاپنی بسیار طولانی است. یکی از موفق‌ترین بازیگران در نقش ژان والژان، «ژرار دپاردیو» بوده است که در مینی‌سریالی در سال 2000 این نقش را بازی کرد. خیلی از ما با نسخه کارتونی که ژاپنی‌ها ساختند ژان والژان و کوزت را به یاد می‌آوریم. همین چندی پیش هم تئاتری موزیکال بر پایه آن در تهران روی صحنه رفت.

 

انیمیشن بینوایان

 

 

فیلم ایرانی «مارمولک» را حتما یادتان هست. این فیلم البته اقتباس از روی بینوایان نیست و از قضا اقتباسی است از فیلم «ما کشیش نیستیم» با بازی رابرت دنیرو و شان پن، اما روایتی کمرنگ از شخصیت‌های ژان والژان که در هویتی دیگر دارد کارهای خوب می‌کند و ژاور که برایش مرّ قانون مهم است نه خیر و شر، دیده می‌شود.

نویسنده معرفی: بهزاد وفاخواه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *