سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

کمونیسم یا بربریت، به همین سادگی!

کمونیسم یا بربریت، به همین سادگی!


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

ژیژک در پی پاسخ به این پرسش است: «چه اشکالی در سیستم ما وجود دارد که به رغم هشدارهایی که دانشمندان از سال‌ها قبل داده‌اند، در برابر این فاجعه غافلگیر شدیم؟»      

عالمگیر؛ کووید ۱۹ جهان را تکان می‌دهد

نویسنده: اسلاوی ژیژک

مترجم: هوشمند دهقان

ناشر: صدای معاصر

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۹۶

ژیژک در پی پاسخ به این پرسش است: «چه اشکالی در سیستم ما وجود دارد که به رغم هشدارهایی که دانشمندان از سال‌ها قبل داده‌اند، در برابر این فاجعه غافلگیر شدیم؟»      

عالمگیر؛ کووید ۱۹ جهان را تکان می‌دهد

نویسنده: اسلاوی ژیژک

مترجم: هوشمند دهقان

ناشر: صدای معاصر

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۹۶

 


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

ابتدای بهار امسال، کتاب جدید اسلاوی ژیژک با موضوع شیوع ویروس کرونا در جهان با ترجمه هوشمند دهقان وارد بازار کتاب ایران شد. قبل از این که کتاب را بخوانم و جست‌و‌جویی در اینترنت در مورد آن داشته باشم، فکر می‌کردم این کتاب هم از جنس کتاب‌سازی‌هایی است که در بازار ایران کم‌سابقه نیست. سر‌هم‌کردن چند مقاله و یادداشت ژیژک و احتمالاً ترجمه‌ی بد و فروش خوب. اما خب، من اشتباه کرده بودم. ژیژک واقعاً این کتاب را به عنوان «کتاب» نوشته و در همین مدت کوتاه که تمام جهان هنوز به شدت درگیر ماجرای ویروس است به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده است. این را می‌توان از مرورهایی که روی کتاب در شبکه‌ی اجتماعی کتاب «گودریدز» نوشته شده فهمید. خوانندگانی از سراسر جهان و مرورهایی مفصل به زبان‌های مختلف. و این به‌روز بودن نشر در ایران، حالا به هر دلیلی که باشد، می‌تواند به هر حال برای مخاطب ایرانی هم اتفاق خوبی باشد.

کتاب را می‌توانید در عرض یک ساعت بخوانید. این یعنی که این کتاب، یک کتاب فلسفی به معنای کلاسیک آن نیست و چهارچوب نظری و مفهومی مشخصی هم ندارد و بیشتر ساختاری ژورنالیستی دارد. کتاب شامل ۱۹ جستار به هم پیوسته به اضافه یک ضمیمه است که ژیژک در آن‌ها، پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که گاهی متواضعانه می‌گوید پاسخ مشخصی برای آن‌ها ندارد. او می‌گوید کرونا، علیرغم رنج‌هایی که بر ما تحمیل کرده است، فرصتی را فراهم کرده که درباره جهانی که در آن زندگی می‌کنیم بازاندیشی کنیم، کاستی‌های آن را که در شرایط بحران بروز روشن‌تری دارد ببینیم و قطعاً بیش از پیش متوجه این مسئله باشیم که چرا فکر کردن به امکان‌های جایگزین برای زندگی کردن مهم و البته شاید کمی دیر، اما همچنان ضروری است.

با این که جستارهای کتاب از نظر موضوعی ممکن است پراکنده به نظر برسند، اما می‌توان چند خط مشخص را بین آن‌ها پیدا کرد. اول از همه، نقدهایی است که ژیژک در مورد نگرش‌ها و تحلیل‌های مختلفی مطرح می‌کند که از سوی اندیشمندان گوناگون، از آگامبن گرفته تا فیلسوف اهل کره‌جنوبی بیونگ چول هال در مواجهه با بحران کرونا بیان شده است. ژیژک هشدار می‌دهد که چگونه بحران کرونا می‌تواند باعث قوت گرفتن راست افراطی در غرب شود. جایی که حالا نسبت دادن به ظاهر علمی شیوع کرونا به «دیگری شرقی» می‌تواند موضع راست افراطی در اروپا را برای مردم این قاره منطقی‌ جلوه دهد. همچنین او از امکانی صحبت می‌کند که کرونا به دولت‌ها می‌دهد تا به بهانه مدیریت بحران، موضع استبدادی خود را نسبت به شهروندان تقویت و آزادی‌های سیاسی را به خصوص در رسانه‌ها محدود کنند.

اما چیزی که بخش اعظمی از بحث ژیژک در کتاب را شامل می‌شود نقد او به گسترش بحران کرونا با ارجاع به ساختار جامعه‌ی غربی و به طور ویژه اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد است. ژیژک علی‌رغم نقد خوشبینی چپ افراطی در مورد فروپاشی سرمایه‌داری به واسطه بحران کرونا، این وضعیت برزخی را دارای پتانسیلی می‌داند که می‌تواند دوباره ما را برابر این پرسش قرار دهد؛ کمونیسم یا بربریت!

ژیژک علاوه بر شمردن ضعف‌های بی‌شمار اقتصاد آزاد در مواجهه با بحران، این مسئله را بیان می‌کند که سازوکارهای موجود در بازار آزاد برای مدیریت و جلوگیری از بحران و گرسنگی نابسنده است. بحران کرونا نشان داد که کالایی شدن و سود محوری درمان و پزشکی می‌تواند چه فاجعه‌ای را در پی داشته باشد. در حالی که کمبود فضاهای درمانی، لباس‌‌ها و امکانات محافظتی نظیر ماسک هر لحظه منجر به مرگ تعداد بیشتری از افراد می‌شود، ذخایر مالی سرمایه‌داران وارد چرخه تولید این امکانات نمی‌شود. بازار آزاد علی‌رغم نیاز شدید جامعه نتوانست در مراحل اولیه این امکانات را فراهم کند. و در همین نقطه است که سیاست‌های کمونیستی حداقل در حوزه درمان ضرورت خود را نشان می‌دهد.  ژیژک ما را دعوت می‌کند که به این مسئله بیشتر فکر کنیم. او معتقد است ما هنوز در برابر دوگانه‌ای آشتی ناپذیر قرار داریم، کمونیسم یا بربریت. مگر بربریت جز این است که کادر درمان به علت کمبود امکانات پزشکی مجبور به انتخاب بین بیماران سالمند و جوان هستند؟ مگر بربریت غیر از این که است که هزاران نفر که به علت شیوع ویروس کرونا کار و درآمد خود را از دست داده‌اند به حال خود رها شده‌اند و اگر از بیماری نمیرند، قطعاً گرسنگی جان آن‌ها را خواهد گرفت. به همین خاطر ژیژک انتخابی جز کمونیسم را در شرایط فعلی ممکن نمی‌داند. اما بنا به کژفهمی واضحی که از کمونیسم ممکن است به ذهن متبادر شود؛ ژیژک مجبور است تا ایده‌ی خود از کمونیسم را به طور خلاصه شرح دهد؛ او از کمونیسمی صحبت می کند که همین حالا هم توسط سیاست‌مدارانی که حتی کمونیست هم نیستند در حال اجرا است. بوریس جانسون، نخست وزیر انگلستان در مارس ۲۰۲۰ به طور موقت را‌ه‌آهن کشوری را ملی اعلام می‌کند و ترامپ می‌گوید لایحه‌ای را امضا می‌کند که که به او اختیار می‌دهد که تولید صنعت بومی را در موارد لازم در دست بگیرد. ژیژک کمونیسم را رویایی تو خالی نمی‌بیند بلکه مستقیماً به برخی سیاست های عملگرایانه اشاره می‌کند، کمونیسمی که ژیژک از آن سخن می‌گوید برای توصیف جریانی است که هم اکنون در حال پیش روی است، اقداماتی که همین الان هم در نظر گرفته می‌شوند و تا حدی اعمال می‌شوند؛

«کمونیسم تصویری از یک آینده مشعشع نیست بلکه بیشتر نوعی کمونیسم فاجعه در واقع پادزهر سرمایه‌داری فاجعه است. دولت باید نقش فعال‌تری بر عهده بگیرد. تولید لوازمی ضروری مثل ماسک، کیت‌های تست و دستگاه تنفسی را سازماندهی کند، هتل و سایر اقامتگاه‌های تفریحی را تعطیل کند. معاش حداقلی تازه بیکارشده‌ها را تامین کند، و کارهایی از این دست؛ منتها باید تمام این اقدامات را بدون اعتنا به سازوکارهای بازار انجام دهد. بیایید فقط درباره‌ی میلیون‌ها نفری که کارشان لااقل برای مدتی منتفی و بی‌معنی می‌شود فکر کنیم؛ مثل کسانی که در صنعت گردشگری مشغولند. سرنوشت آن‌ها را نمی‌شود به امان سازوکارهای بازار یا مشوق‌های استثنائی، رها کرد … وقتی از کمونیسم حرف می‌زنم منظورم این قبیل پیشرفت‌ها است و در عوض آن، هیچ گزینه بدیلی جز بربریت نوین نمی‌بینم. اما این کمونیسم تا کجا پیش می‌رود؟ نمی‌توانم بگویم، فقط می‌گویم نیاز مبرم به آن احساس می‌شود.» صفحه ۸۵٫

ژیژک موضعی ناامیدانه در برابر بحران کرونا دارد. او در این که ما از بحرانی که دچار آن شده‌ایم عبرت بگیریم، تردید دارد. او با هگل هم نظر است که می‌گوید تنها فایده مطالعه تاریخ این است که بفهمیم ما از تاریخ هیچ چیزی نمی‌آموزیم. در این که این بیماری ما را نسبت به جهان خود خردمندتر کند، تردید جدی وجود دارد و این ویروس نه تنها جان شمار گسترده‌ای از افراد را در جهان می‌گیرد، بلکه پایه‌های اقتصاد را نیز کوبنده‌تر از «رکود بزرگ» در هم خواهد شکست. در مواجهه‌ی با این بحران، کافی نیست که ما سبک زندگی خود را تغییر دهیم یا در سطح کلان، تغییراتی در نظام بهداشت عمومی ایجاد شود. ما چاره‌ای نداریم جز آن که پرسشی را در میان بگذاریم؛ «چه اشکالی در سیستم ما وجود دارد که به رغم هشدارهایی که دانشمندان از سال‌ها قبل داده‌اند، در برابر این فاجعه غافلگیر شدیم؟»

  این مقاله را ۵۱ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *