سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

برچسب: اقتباس

دایی جان ناپلئون

دایی جان ناپلئون چه می‌خواهد بگوید؟

بخشی از شهرت زیاد «دایی جان ناپلئون» هم متعلق به سریال آن است که سال 1354 و فقط 5 سال بعد از انتشار داستان ساخته شد و از مموفق‌ترین آثار تلویزیونی قبل از انقلاب به شمار می‌رود. در این یادداشت روبرت صافاریان از دریچه مضمونی نگاهی انداخته است به سریال و داستان «دایی جان ناپلئون». او معتقد است گرچه داستان سریال در آخرین روزهای پهلوی اول می‌گذرد اما روح فيلم، روح اواخر دوران محمدرضا شاه است. بخصوص از حیث نگاه فیلمساز به مسائل اخلاقی که با نگاه امروز ما متفاوت است. این مقاله نخستین بار در مجله سینما ادبیات به چاپ رسیده است و در وینش آن را بازنشر می‌کنیم.

درختی هست

درختی هست

در ادبیات فارسی معاصر چهره‌های تأثیرگذاری هستند که هرکدام به علتی مطرح و ماندگار شده‌اند. وینش قصد دارد هر ماه با عنوان «قلم ماندگار» پرونده‌ای برای یکی از این نویسندگان تهیه کند. اولین پرونده این مجموعه به بهرام بیضایی اختصاص دارد.

بهرام بیضایی را باید از زمره‌ی نوادری دانست که هر ملتی در هر روزگاری به کمتر از انگشتان دست به خود می‌بیند. کسی که در آزمون خیالات خود در هر عرصه‌ای استادی‌ست تمام، که هم خوب می‌نویسد و هم خوب می‌سازد و جهانی خلق می‌کند یگانه. او اگرچه در اندوه این سال‌ها به آن‌سوی آب‌ها مهاجرت کرده، همچنان نویدبخش حضوری سبز است در خشکه خاکِ وطن. پس ما اندوه‌زدگان را چه باک از تلخی روزگار که اگر هنوز پرنده‌ای چون او می‌خواند، یعنی درختی هست.

گوش شنوای آقای مهرجویی!

گوش شنوای آقای مهرجویی!

وقتی کارگردانی فیلمش را حتی با الهام از یک اثر داستانی می‌سازد، به گمان من اولین معنایش این است که در دنیای دیگری سهیم می‌شود. جور دیگری هم این را می‌شود گفت، اینکه می‌گذارد جهان دیگری را به روایت او ببینیم. بااین حساب کار بزرگ مهرجویی از نگاه من این نیست که اقتباسی وفادارانه از یک متن داستانی انجام داده یا نه یا مثلا ایده‌ای که از فلان کتاب گرفته چقدر به نگاه نویسنده کتاب نزدیک بوده است. کار مهم او داشتن گوشی شنوا برای شنیدن داستان دیگری بوده است. حتی اگر آن داستان تنها جرقه‌ی یک فیلم متفاوت بوده باشد.

 

طنز و تراژدی در آثار اقتباسی داریوش مهرجویی

طنز و تراژدی در آثار اقتباسی داریوش مهرجویی

هردو فیلم گاو و مهمان مامان به‌نوعی تصویری از رفتارشناسی روحیه ایرانی و لایه‌های پنهان آن و تضادهای بنیادینش را به نمایش می‌گذارند، گویی آدم‌های خسته و بی‌پناه فیلم گاو، شهری شده‌اند. انگار طنز تلخ و سیاه آپوکالیپتیک و فاجعه‌انگار مبتنی بر تناقض‌های فلسفی و اجتماعی فیلم گاو به کناری رفته و یک‌جور طنز رؤیاپردازانه و اتوپیایی جای آن را گرفته که آدم‌ها می‌توانند در آن به پشتوانه یکدیگر بر نشانه‌های فقر غلبه کنند و از ناممکن ممکن سازند.

داریوش مهرجویی به روایت ادبیات

داریوش مهرجویی به روایت ادبیات

داریوش مهرجویی فلسفه خوانده بود. فیلمساز ارزشمندی بود و خالق تعدادی از شخصیت‌های سینمایی ماندگار ایرانی. اما علاوه بر اینها او پیوندی هم با ادبیات داشت. مهرجویی هم رمان نوشت، هم ترجمه می‌کرد و هم ایده و فیلمنامه بسیاری از آثارش را از ادبیات وام گرفت. علاقه او به ادبیات و حضور جدی آن در فعالیت‌هایش جای بررسی دارد.

مورد عجیب داریوش مهرجویی

مورد عجیب داریوش مهرجویی

شانزده‌هفده سال پیش جشنواره بوسان (کره جنوبی) قصد داشت برنامه مرور بر آثار داریوش مهرجویی را برگزار کند و قرار بود کتابی به زبان انگلیسی درباره مهرجویی هم به این مناسبت منتشر شود. از من هم مطلبی درباره سیر کارنامه او خواسته شد. حالا به مناسبت رویداد فعلی، نسخه فارسی آن مطلب را برای انتشار در مجموعه مطالب پیرامون مهرجویی و آثارش، به دوستان تقدیم کردم. البته برای سینمادوست ایرانی بسیاری از نکته‌ها و اطلاعاتی که در این نوشته آمده تازگی ندارد، اما حتما برای اغلب خوانندگان آن کتاب جهت آشنایی با مهرجویی و دنبال کردن برنامه مرور بر آثارش مفید بوده است.

ژانر وحشت ترسناک

هان ای شب شوم وحشت‌انگیز!

چرا برخی افراد دوست دارند بترسند؟ این میل سیری‌ناپذیر تماشا و خواندن آثار ترسناک از کجا می‌آید؟ جواب‌های متنوعی را می‌توان برای چنین سوالی تصور کرد، اما قریب به یقین اکثر جواب‌ها به کیفیت روان انسان برمی‌گردد: «لذت و بقا». اما اگر بخواهیم منحصرا در دنیای داستان به دنبال چرایی آن بگردیم، پاسخ ساده و شناخته‌شده است؛ اینکه وحشت به عنوان محرکی عالی برای پیشبرد داستان و همراه کردن مخاطب عمل می‌کند.

سینما کتاب اقتباس راه و رسم اقتباس ادبی

راه و رسم اقتباس‌ ادبی

ما دوست داریم تصوری از شکل اقتباس‌شده‌ی کتاب محبوبمان روی پرده‌ی نقره‌ای داشته باشیم؛ می‌خواهیم مثل کتاب‌ها با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کنیم، در تمام جزئیات ادبی تجسم‌یافته روی پرده غرق شویم، و ببینیم که به گوشه‌وکنار جهان داستانی، روح زندگی دمیده شده است. اما راه و رسم اقتباس ادبی چگونه است؟ آیا فاصله گرفتن از منبع اصلی همیشه چیز بدی است؟ این مقاله به شما پاسخ می‌دهد: “نه لزوما!”

14 آبان-آتش

جریان سیال انقلاب و آتش

راستی، این کتاب یک کتاب آموزشی برای چگونه مستندساز شویم هم محسوب می‌شود! اگرچه هیچ‌جای اثر چنین ادعایی از نویسنده دیده نمی‌شود، ولی ارائه تجربه عملی برای ساخت یک مستند و حتی پرداختن به توضیح و تفسیر برخی ابعاد فیلمسازی مثل تدوین، خواسته یا ناخواسته، «14 آبان روز آتش، گفتگو با انقلاب» را به راهنمای مستندسازان جوان تبدیل می‌کند.

دایی جان ناپلئون

دایی جان ناپلئون چه می‌خواهد بگوید؟

بخشی از شهرت زیاد «دایی جان ناپلئون» هم متعلق به سریال آن است که سال 1354 و فقط 5 سال بعد از انتشار داستان ساخته شد و از مموفق‌ترین آثار تلویزیونی قبل از انقلاب به شمار می‌رود. در این یادداشت روبرت صافاریان از دریچه مضمونی نگاهی انداخته است به سریال و داستان «دایی جان ناپلئون». او معتقد است گرچه داستان سریال در آخرین روزهای پهلوی اول می‌گذرد اما روح فيلم، روح اواخر دوران محمدرضا شاه است. بخصوص از حیث نگاه فیلمساز به مسائل اخلاقی که با نگاه امروز ما متفاوت است. این مقاله نخستین بار در مجله سینما ادبیات به چاپ رسیده است و در وینش آن را بازنشر می‌کنیم.

درختی هست

درختی هست

در ادبیات فارسی معاصر چهره‌های تأثیرگذاری هستند که هرکدام به علتی مطرح و ماندگار شده‌اند. وینش قصد دارد هر ماه با عنوان «قلم ماندگار» پرونده‌ای برای یکی از این نویسندگان تهیه کند. اولین پرونده این مجموعه به بهرام بیضایی اختصاص دارد.

بهرام بیضایی را باید از زمره‌ی نوادری دانست که هر ملتی در هر روزگاری به کمتر از انگشتان دست به خود می‌بیند. کسی که در آزمون خیالات خود در هر عرصه‌ای استادی‌ست تمام، که هم خوب می‌نویسد و هم خوب می‌سازد و جهانی خلق می‌کند یگانه. او اگرچه در اندوه این سال‌ها به آن‌سوی آب‌ها مهاجرت کرده، همچنان نویدبخش حضوری سبز است در خشکه خاکِ وطن. پس ما اندوه‌زدگان را چه باک از تلخی روزگار که اگر هنوز پرنده‌ای چون او می‌خواند، یعنی درختی هست.

گوش شنوای آقای مهرجویی!

گوش شنوای آقای مهرجویی!

وقتی کارگردانی فیلمش را حتی با الهام از یک اثر داستانی می‌سازد، به گمان من اولین معنایش این است که در دنیای دیگری سهیم می‌شود. جور دیگری هم این را می‌شود گفت، اینکه می‌گذارد جهان دیگری را به روایت او ببینیم. بااین حساب کار بزرگ مهرجویی از نگاه من این نیست که اقتباسی وفادارانه از یک متن داستانی انجام داده یا نه یا مثلا ایده‌ای که از فلان کتاب گرفته چقدر به نگاه نویسنده کتاب نزدیک بوده است. کار مهم او داشتن گوشی شنوا برای شنیدن داستان دیگری بوده است. حتی اگر آن داستان تنها جرقه‌ی یک فیلم متفاوت بوده باشد.

 

طنز و تراژدی در آثار اقتباسی داریوش مهرجویی

طنز و تراژدی در آثار اقتباسی داریوش مهرجویی

هردو فیلم گاو و مهمان مامان به‌نوعی تصویری از رفتارشناسی روحیه ایرانی و لایه‌های پنهان آن و تضادهای بنیادینش را به نمایش می‌گذارند، گویی آدم‌های خسته و بی‌پناه فیلم گاو، شهری شده‌اند. انگار طنز تلخ و سیاه آپوکالیپتیک و فاجعه‌انگار مبتنی بر تناقض‌های فلسفی و اجتماعی فیلم گاو به کناری رفته و یک‌جور طنز رؤیاپردازانه و اتوپیایی جای آن را گرفته که آدم‌ها می‌توانند در آن به پشتوانه یکدیگر بر نشانه‌های فقر غلبه کنند و از ناممکن ممکن سازند.

داریوش مهرجویی به روایت ادبیات

داریوش مهرجویی به روایت ادبیات

داریوش مهرجویی فلسفه خوانده بود. فیلمساز ارزشمندی بود و خالق تعدادی از شخصیت‌های سینمایی ماندگار ایرانی. اما علاوه بر اینها او پیوندی هم با ادبیات داشت. مهرجویی هم رمان نوشت، هم ترجمه می‌کرد و هم ایده و فیلمنامه بسیاری از آثارش را از ادبیات وام گرفت. علاقه او به ادبیات و حضور جدی آن در فعالیت‌هایش جای بررسی دارد.

مورد عجیب داریوش مهرجویی

مورد عجیب داریوش مهرجویی

شانزده‌هفده سال پیش جشنواره بوسان (کره جنوبی) قصد داشت برنامه مرور بر آثار داریوش مهرجویی را برگزار کند و قرار بود کتابی به زبان انگلیسی درباره مهرجویی هم به این مناسبت منتشر شود. از من هم مطلبی درباره سیر کارنامه او خواسته شد. حالا به مناسبت رویداد فعلی، نسخه فارسی آن مطلب را برای انتشار در مجموعه مطالب پیرامون مهرجویی و آثارش، به دوستان تقدیم کردم. البته برای سینمادوست ایرانی بسیاری از نکته‌ها و اطلاعاتی که در این نوشته آمده تازگی ندارد، اما حتما برای اغلب خوانندگان آن کتاب جهت آشنایی با مهرجویی و دنبال کردن برنامه مرور بر آثارش مفید بوده است.

ژانر وحشت ترسناک

هان ای شب شوم وحشت‌انگیز!

چرا برخی افراد دوست دارند بترسند؟ این میل سیری‌ناپذیر تماشا و خواندن آثار ترسناک از کجا می‌آید؟ جواب‌های متنوعی را می‌توان برای چنین سوالی تصور کرد، اما قریب به یقین اکثر جواب‌ها به کیفیت روان انسان برمی‌گردد: «لذت و بقا». اما اگر بخواهیم منحصرا در دنیای داستان به دنبال چرایی آن بگردیم، پاسخ ساده و شناخته‌شده است؛ اینکه وحشت به عنوان محرکی عالی برای پیشبرد داستان و همراه کردن مخاطب عمل می‌کند.

سینما کتاب اقتباس راه و رسم اقتباس ادبی

راه و رسم اقتباس‌ ادبی

ما دوست داریم تصوری از شکل اقتباس‌شده‌ی کتاب محبوبمان روی پرده‌ی نقره‌ای داشته باشیم؛ می‌خواهیم مثل کتاب‌ها با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کنیم، در تمام جزئیات ادبی تجسم‌یافته روی پرده غرق شویم، و ببینیم که به گوشه‌وکنار جهان داستانی، روح زندگی دمیده شده است. اما راه و رسم اقتباس ادبی چگونه است؟ آیا فاصله گرفتن از منبع اصلی همیشه چیز بدی است؟ این مقاله به شما پاسخ می‌دهد: “نه لزوما!”

14 آبان-آتش

جریان سیال انقلاب و آتش

راستی، این کتاب یک کتاب آموزشی برای چگونه مستندساز شویم هم محسوب می‌شود! اگرچه هیچ‌جای اثر چنین ادعایی از نویسنده دیده نمی‌شود، ولی ارائه تجربه عملی برای ساخت یک مستند و حتی پرداختن به توضیح و تفسیر برخی ابعاد فیلمسازی مثل تدوین، خواسته یا ناخواسته، «14 آبان روز آتش، گفتگو با انقلاب» را به راهنمای مستندسازان جوان تبدیل می‌کند.