نگاهی به بخش بینالملل
سالن ناشران بینالملل در نمایشگاه کتاب جایی است که نمایشگاه را بینالملل میسازد. امسال چین مهمان ویژهی نمایشگاه کتاب تهران است که با چند ناشر و یک غرفهی دیدنی و زیبا در نمایشگاه شرکت کرده است. باقی نمایندگیهای فرهنگی کشورهای گوناگوناند و ناشر بینالمللی معتبری در نمایشگاه حضور ندارد. بخش «ناشران خارجی» ارتباطی به این قسمت ندارد و شامل ناشران ایرانی است که کتابهای به زبان خارجی را تکثیر میکنند.
سالن ناشران بینالملل در نمایشگاه کتاب جایی است که نمایشگاه را بینالملل میسازد. امسال چین مهمان ویژهی نمایشگاه کتاب تهران است که با چند ناشر و یک غرفهی دیدنی و زیبا در نمایشگاه شرکت کرده است. باقی نمایندگیهای فرهنگی کشورهای گوناگوناند و ناشر بینالمللی معتبری در نمایشگاه حضور ندارد. بخش «ناشران خارجی» ارتباطی به این قسمت ندارد و شامل ناشران ایرانی است که کتابهای به زبان خارجی را تکثیر میکنند.
آن چه نمایشگاه کتاب تهران را بینالمللی میکنند، بخش ناشران بینالملل است که متاسفانه در فضای نمایشگاه تابلوی راهنمایی برای یافتن آن نصب نشده است (یا تعداد این تابلوها در مقایسه با تابلوهای راهنمای سایر سالنها، آن قدر کم است که من در دو نوبت بازدید از نمایشگاه به نمونهای از آن برنخوردم). سالن ناشران بینالملل در انتهای سالن ناشران عمومی است، جایی که چند پلکان بازدیدکننده را به طبقهی بالا میبرند که محل استقرار غرفههای چین مهمان ویژهی نمایشگاه و سایر غرفههای این بخش است.
دریچهای برای آشنایی با یکی از تمدنهای کهن
غرفههای چین زیبا و باسلیقه هستند؛ سفید و روشن با حروف چینی روی زمینههای قرمز. پیش از بازدید از نمایشگاه این پرسش برایم مطرح شده بود که با توجه ناآشنایی تقریباً مطلق ایرانیان به زبان چینی، چه قرار است در این غرفهها عرضه شود. حالا کمابیش جواب سوالم را پیدا میکنم.
کتابهای انگلیسی در معرفی وضعیت کنونی چین و فرهنگ قدیم و جدید آن به بازدیدکنندهی ایرانی. نمونهاش کتابهایی به زبان انگلیسی دربارهی متفکران مشهور چینی مانند کنفسیوس و لائوتسه و دیگران. و همین کتابهای آموزش زبان چینی به خارجیها.
کتابهای مصور و دیگر انواع مواد دیداری که گوشههایی از فرهنگ بصری غنی چین را معرفی میکنند. ما یک کتاب نقاشیهای چینی خریدیم و از نمایشگاه تصویرگری کتابهای کودک چینی که غرفهی مخصوصی را به خود اختصاص داده است، بازدید کردیم. یک کتاب عکس هم از وضعیت امروز چین و مقایسهی آن با زندگی پیش از آغاز رفرمهای اقتصادی خریدیم، کتاب نفیسی پر از عکسهای خوب که تصویری ملموس از زندگی در کوچه و خیابان چین امروز به دست میدهد.
بخشی از کتاب به تغییر سیاستهای کنترل جمعیت چین اختصاص داده شده است. مطابق مقررات سابق هر خانواده یک بچه بیشتر نمیتوانست داشته باشد، اما با تغییر سیاستها، آوردن دو بچه برای چینیها مجاز شده است.
دیدن شاهنامه و بوستان و گلستان سعدی به چینی هم جالب بود. هرچند از زبان چینی آن چیزی نمیفهمی اما نفس تماشای آثار کلاسیک ادبیات ایران با حروف ناآشنای چینی جالب است. تا همین جا، نمایشگاه به هدف خود که گشودن دریچهای به فرهنگ یکی از کهنترین تمدنهای جهان باشد رسیده است.
اما متاسفانه چیزهایی هم در نمایشگاه دیدیم که از بیمبالاتی برگزارکنندگان اعم از ایرانی و چینی حکایت میکند. مجموعهی کتابی به زبان فارسی در یکی از غرفهها عرضه شده بود دربارهی وجوه گوناگون فرهنگ چینی. یکی از کتابها را که دربارهی غذاهای چینی است خریدیم.
در خانه وقتی کتاب را باز کردیم که بخوانیم، ترجمهی بسیار بد آن ابتدا موجب تاسف و بعد خندهدار شد. هیچ بعید نیست کتاب توسط گوگل ترانسلیت یا ماشین دیگری به فارسی ترجمه شده باشد. نمونهی دیگر تابلوی بزرگی است که عکسش را میبینید. حروف فارسی که قرار بوده عنوان و محل سخنرانی را به فارسی اعلام کنند جدا از هم و از راست به چپ آمدهاند و کسی متوجه آن نشده است.
غرفههای کشورها
از چین که بگذریم، میرسیم به غرفههای سایر کشورها. در این جا با غرفههای کوچکی روبهرو میشویم که نام کشورهای گوناگون بر بالای آنها نقش بسته و در هریک چندده کتاب و چندین مسئول و غرفهدار نشستهاند و معمولاً به گپوگفتوگو با هم سرگرمند. هیچ ناشری (به استثنای چند ناشر چینی و افغانستانی) در نمایشگاه بینالمللی کتاب غرفه ندارد.
این غرفههای کشورها را سفارتخانههای آنها یا سازمانهای دولتی و وزارتخانههای متولی امور فرهنگی آنها در ایران برگزار میکنند. از آنها کتاب میتوان خرید، اما خریدوفروش کتاب در آنها رونقی ندارد. به طور کلی این بخش خلوت و کمرونق است. در سالهای نخست شروع کار نمایشگاه کتاب ناشران خارجی معتبری در بخش ناشران بینالملل غرفه داشتند و کتاب میفروختند. خاطرم هست مقدار زیادی کتاب انگلیسی از مکگراوهیل و آکسفورد و ناشران دیگر سفارش میدادیم که چند ماه بعد با پست برایمان میآمد. اما حالا هیچ ناشری در این جا حضور ندارد.
این امر البته میتواند ناشی از این واقعیت باشد که با گسترش ارتباطات، امکان سفارش کتاب از ناشران خارجی و دانلود بسیاری از متون کلاسیک از اینترنت فراهم شده است. اما گمانم این توجیه کافی نیست، چرا که بخشی از مساله حضور مستقیم ناشران خارجی در ایران و آشنایی آنها با خوانندهی ایرانی و آشنایی ما با آنها است.
مسئولان برگزاری نمایشگاه هم حتماً بهتر از ما به این امر آگاهی دارند و قابل تصور است که مشکلات گوناگون از جمله اکراه ناشران از حضور در بازاری که به درست یا غلط آیندهی قابل اطمینانی برای آن نمیبینند، یکی از آنهاست. به هر رو، در شکل کنونی، عنوان «ناشران بینالملل» چندان واقعیت این بخش را بیان نمیکند.
یکی از ابتکارات غرفه ژاپن این بود که خانمی ایرانی روی صندلی ایستاده بود و به گروهی از بازدیدکنندگان هنر اوریگامی (کاغذ و تا) را آموزش میداد.
ناشران افغانستان
افغانستان که یکی از دو زبان اصلی مردمانش فارسی است، میتواند جایگاه ویژهای در سالن ناشران بینالملل داشته باشد. در این باره در روزهای آینده گزارش جداگانهای خواهیم داشت.
«ناشران خارجی»ای که خارجی نیستند
نامگذاری سالنی به عنوان «ناشران خارجی» که تابلوهای راهنمای متعددی در محوطهی نمایشگاه بازدیدکننده را به سمت آن هدایت میکنند، یکی از ندانمکاریهای جدی نمایشگاه است. وقتی وارد این سالن میشوی، خود را با انبوه کتابهای درسی و علمی خارجی روبهرو میبینی که توسط ناشرهای ایرانی بازچاپ شدهاند.
برخی از این ناشران خود را نمایندگان چندین ناشر معتبر خارجی معرفی میکنند که بعید است حقیقت داشته باشد، کمااینکه نمایندگان این ناشران خارجی باید در بخش بینالملل حضور پیدا میکردند. علاوه بر این عنوان «ناشران خارجی» بازدیدکننده را به اشتباه میاندازد که گویی سالن ناشران بینالملل نمایشگاه همین است. یک چیز روشن است؛ اینها ناشران خارجی نیستند.