سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

نمایشگاه کتاب ایران و غرفه‌های پسرعموهای افغانستانی ما

نمایشگاه کتاب ایران و غرفه‌های پسرعموهای افغانستانی ما

 

سه کشور فارسی‌زبان بیشتر در دنیا نداریم و با توجه به این‌که تاجیک‌ها فارسی را به خط سیریلیک می‌نویسند، ما و پسرعموهای افغانستانی‌مان تنها بازار مشترک کتاب را می‌توانیم تشکیل بدهیم. نمایشگاه کتاب فرصت خوبی است تا ما همدیگر را بهتر بشناسیم و بدانیم در کشور همسایه و در ادبیات آن چه خبر است. از این حیث نمایشگاه کتاب تهران فرصتی مغتنم است برای سر زدن به غرفه‌های ناشرین افغانستانی.

سه کشور فارسی‌زبان بیشتر در دنیا نداریم و با توجه به این‌که تاجیک‌ها فارسی را به خط سیریلیک می‌نویسند، ما و پسرعموهای افغانستانی‌مان تنها بازار مشترک کتاب را می‌توانیم تشکیل بدهیم. نمایشگاه کتاب فرصت خوبی است تا ما همدیگر را بهتر بشناسیم و بدانیم در کشور همسایه و در ادبیات آن چه خبر است. از این حیث نمایشگاه کتاب تهران فرصتی مغتنم است برای سر زدن به غرفه‌های ناشرین افغانستانی.

 

 

سوال اول این است که کتاب‌های ناشران افغانستانی در بخش عمومی نمایشگاه به معرض دید گذاشته می‌شوند یا بخش ناشران خارجی؟
از یک طرف، آن‌ها از کشوری خارجی-هرچند همسایه و به لحاظ فرهنگی نزدیک- می‌آیند و از طرف دیگر کتاب‌هایشان به زبان فارسی است و گرچه در لهجه تفاوت‌هایی هرچند اندک میان فارسیِ رایج در ایران و فارسیِ دری رایج در افغانستان وجود دارد، اما در زبان معیارِ کتابت، این تفاوت‌ها به حداقل رسیده است.


البته ناشران افغانستانی در طبقه دوم شبستان و در بخش بین‌الملل نمایشگاه فعالند، اما هر بازدیدکننده‌ای که طبقه دوم را از نظر می‌گذراند می‌تواند ببیند غرفه ناشرین افغانستان از غرفه‌های سایر ناشران خارجی متمایز است. سه کشور فارسی‌زبان بیشتر در دنیا نداریم و با توجه به این‌که تاجیک‌ها بنا به سنتی که از زمان اتحاد جماهیر شوروی باقی مانده زبان فارسی را به خط سیریلیک (الفبای مورد استفاده روس‌ها) می‌نویسند، پسرعموهای افغانستانی ما تنها بازار مشترک کتاب را با ایران می‌توانند تشکیل دهند.

 

کتاب‌خوان‌ها در کابل و ولایات افغانستان

 

 

غرفه‌های ناشرین افغانی همه کنار هم قرار گرفته‌اند و با پرچم‌های کوچک کاغذی افغانستان که سردر غرفه‌ها آویزان است نشانه‌گذاری شده‌اند. سه غرفه به کتاب‌های کودک اختصاص دارد و ناشرین قدیمی‌تر افغان مثل عرفان هم به چشم می‌خورند. و البته یک غرفه از همه بارزتر است و کتاب‌های بیشتری دارد. غرفه نشر تاک و آمو که ناشر تخصصی شعر و داستان است.

 

آمو / تاک

بزرگ‌ترین غرفه در بین ناشران افغانستانی به همین غرفه آمو و تاک اختصاص دارد که فقط رمان و داستان کوتاه و شعر چاپ می‌کنند. غرفه با عکس‌های بزرگ نویسندگان معاصر افغانستان شکل و شمایل خاصی پیدا کرده. انتشارات تاک در افغانستان مستقر است و آن‌جا کتاب چاپ می‌کند. انتشارات آمو که اسمش را از رود آمودریا در آسیای میانه امروزی و خراسان پیشین گرفته، همان کتاب‌ها را با مجوز وزارت ارشاد در ایران به چاپ می‌رساند. درواقع آمو و تاک یک نرم‌افزار هستند با دو سخت‌افزار!


کتاب‌های این دو نشر، در هر زمینه طرح جلدهای متحدالشکل دارند. شعرها شبیه کیسه‌های پارچه‌ای هستند و داستان کوتاه‌ها از عکس و نقاشی‌های مشهور استفاده کرده‌اند. هرکدام از کتاب‌ها را یکی از نویسندگان شاخص نسل قدیمی‌تر توصیه کرده. گزیده‌ای از اشعار یک شاعر جوان و ناشناخته به انتخاب یک شاعر یا نویسنده نام‌آشناتر و جاافتاده‌تر.

راه خوبی است برای اعتماد به آثار جوان‌ترها. عناوین کتاب‌ها در مجموع هیجان‌انگیز است و تصویری که از فضای ادبیات در افغانستان می‌دهد یک تصویر پویا و زاینده است. یک تصویرِ جوان.
با نادر موسوی که در ایران مدرسه‌ای برای کودکان مهاجر را اداره می‌کند و مجله‌ای هم برای کودکان منتشر می‌کنند هم‌صحبت می‌شوم. از او می‌خواهم بین این همه نویسنده به طور خلاصه بگوید کدام نویسندگان در افغانستانِ امروز مورد توجه قرار دارند.

موسوی هم مثل سایرین –و شاید به احترام کسوت- اول از همه از رهنورد زریاب نام می‌برد. اهل ادب در ایران زریاب را معمولا می‌شناسند. در سفرهایی که به ایران دارد به دیدارش می‌آیند و اگر به افغانستان بروند حتما ملاقات با او در برنامه‌هایشان است. نادر موسوی همچنین از حسین فخری، محمدحسین محمدی مسئول انتشارات تاک که ساکن سوئد است و کتاب «پایان روز» او اینجا در وینش معرفی شده، اکرم عثمان که «کوچه ما» را نوشته، جواد خاوری که او هم مثل محمدی سال‌ها ساکن ایران بوده، ببرک ارغند که در افغانستان است و حمیرا قادری نام می‌برد.

همه این‌ها و چند نفری دیگر عکس‌هایشان در غرفه نصب شده.

 

 

 

مثل همه ایرانی‌ها کنجکاوم بدانم از بین نویسنده‌ها و ادبیاتی‌های ما کدام‌ها در افغانستان مقبولیت بیشتری دارند و چه کتاب‌هایی از ایران فروش زیاد دارد. «بیشتر از همه کتاب‌های دانشگاهی و کودک.

اکثریت کتاب‌های دانشگاهی به خصوص در علوم پایه از ایران می‌آیند. زبان یکی است و خیلی از اساتید هم تجربه زندگی و تحصیل و تدریس در ایران را داشته‌اند و همه این‌ها باعث می‌شود منابع فارسی‌زبان ایرانی را به دانشجو توصیه کنند.» موسوی اضافه می‌کند: «از بین شاعران ایرانی اما فروغ از همه بیشتر محبوبیت دارد. شاید حتی بیشتر از محبوبیتی که در ایران دارد در افغانستان محبوب است و شعرهایش را می‌خوانند و از او تاثیر گرفته‌اند.»


موسوی اما به نکته‌ای اشاره می‌کند که جای تامل دارد: «بخش اعظم خریداران ما ایرانی هستند. کتاب‌خوانِ مهاجر کم داریم. عمده مهاجرین از طبقه کارگر هستند و درگیر فقر. کتاب‌خوانی بین‌شان جا نیفتاده. بیشتر مراجعین غرفه ما هم کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای ایرانی هستند.

با وجودی که بعضی واژه‌ها را نمی‌فهمند اما به شدت طرفدار شیوه روایی و داستان‌گویی نویسندگان افغان هستند و اغلب مراجعه مجدد از بین خریداران سال‌های قبلی داریم. در همین نمایشگاه دویست و سی چهل نسخه از «انجیر سرخ مزار» محمدحسین محمدی را فروخته‌ایم تا جایی که موجودی تمام شده و سفارش داده‌ایم برای روزهای آینده نمایشگاه از این کتاب برایمان بفرستند.» موسوی البته به نکته دیگری در توضیح چرایی استقبال ایرانی‌ها از نویسندگان افغانستان اشاره می‌کند:

«جدا از مساله سانسور، نویسندگان ایرانی درگیر سانسور ناخودآگاه هم هستند اما شرایط در افغانستان آزادانه‌تر است و در این شرایط ذهن‌ها هم آزادتر است. این آزادی برای خواننده ایرانی هم خوشایند است.»

 

کودکان و نوجوانان

نشر کودکانه، مجله کودکان آفتاب و یک نشر دولتی از غرفه‌های کودک و نوجوان افغانستانی هستند. کتاب‌ها خوش آب و رنگ است و خیلی شبیه کتاب‌های کودکی که در ایران چاپ می‌شوند. اگر عناوینی مثل «گودی‌پرانِ گوش‌بریده» نبود متوجه کمتر تفاوتی نمی‌شدیم (گودی‌پران یعنی بادبادک‌باز). یک جلد کتاب پر از تصویر و خیلی کم‌ورق به پول ما شش هزار تومان است.

یک جلد کتاب رمان حدودا ۳۰۰ صفحه‌ای هم بعد از تبدیل افغانی به ریال، در حدود سی و پنج هزار تومان می‌شود. مجله کودکان آفتاب در #افغانستان ۵۰ افغانی، در ایران ۳ هزار تومان و در دیگر کشورها پنج دلار قیمت‌گذاری شده. این مجله اما متاسفانه از تابستان گذشته دیگر منتشر نشده است و مشکلات مربوط به کاغذ گریبان آن را هم گرفته است.

 

 

 

قدیمی‌ترها: نشر عرفان

سابقه نشر عرفان به اولین سال‌های حضور جنگ‌زدگان افغانستانی در ایران برمی‌گردد. حدود سال ۱۳۵۸ شمسی یا به قول افغان‌ها خورشیدی. ابراهیم شریعتی موسس این انتشارات و مدیر فعلی آن، با جمع کردن پول از مهاجرین افغانستانی کتابی درباره تاریخ افغانستان چاپ کرد. از آن سال به بعد این انتشارات آرام‌ اما پیوسته به کارش ادامه داده است.

در حال حاضر نشر عرفان کتاب‌هایش را در ایران چاپ می‌کند اما به افغانستان می‌فرستد و آن‌جا هم به فروش می‌رساند. با این حال مدیر غرفه توضیح می‌دهد که قرار است به زودی امکاناتی پیدا کنند که بتوانند کتاب‌ها را همان‌جا در کابل هم به چاپ برسانند و هزینه زائد حمل و نقل را کاهش بدهند.


نشر عرفان کتاب‌های متعددی در زمینه تاریخ هزاره‌ها در غرفه خود دارد. عمده فعالیت این نشر تا جایی که می‌توان از روی کتاب‌های روی میز تخمین زد، به ادبیات کلاسیک و تاریخ، به خصوص تاریخ قوم هزاره و کتاب‌هایی درباره حکومت‌داری در افغانستان اختصاص دارد. ذکر این نکته هم لازم است که عمده مهاجرین افغانستانی ساکن ایران از قوم هزاره هستند.

در بین افغان‌ها، در اثر صدمات ناشی از جنگ پشتون‌ها بیشتر به پاکستان مهاجرت کردند و هزاره‌های عمدتا شیعه‌مذهب که با چشم‌های بادامی ظاهری متمایز نسبت به سایر اهالی کشور دارند و در درجه دوم تاجیک‌ها و اهالی هرات و مزارشریف به ایران آمدند.


نشر واژه و انتشارات احراری هم از دیگر نشرهای شرکت‌کننده در نمایشگاه هستند. انتشارات احراری با کتاب‌هایی مثل «مقام تاجیکان در تاریخ افغانستان»، «دیوان علامه بلخی»، «دیوان فروزی پنجشیری»، «کارنامه مصور هرات»، «عرفای افغانستان در هند»، «امیر علیشیر نوایی» و «رابعه غواص صدیقی» و… ناشر کلاسیکی است که بیشتر از نشر عرفان به حوزه‌های تاریخی، قومی و ادبیات کلاسیک توجه نشان داده است.

نمایشگاه کتاب ایران و غرفه‌های پسرعموهای افغانستانی ما
انتشاراتی‌ها

  این مقاله را ۲۰ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *