سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

از زخمِ نوشتن

از زخمِ نوشتن


تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

مجموعه داستان کوتاه «زخمِ شیر» از جمله مجموعه‌های موفق سال ۹۷ بود. برنده تندیس طلایی جایزه‌ی ادبی احمد محمود شد و در یازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی جلال آل‌احمد مورد تقدیر قرار گرفت. داستان‌ها عمدتا در جنوب می‌گذرند و راوی اول شخص است و تقریبا در تمامی داستان‌ها، فردی است تحصیل‌کرده یا مشغول تحصیل و گویی خود طاهری است که «نقل» می‌گوید.

زخم شیر

نویسنده: صمد طاهری

ناشر: نیماژ

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۷

شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۶۷۱۸۵۰

مجموعه داستان کوتاه «زخمِ شیر» از جمله مجموعه‌های موفق سال ۹۷ بود. برنده تندیس طلایی جایزه‌ی ادبی احمد محمود شد و در یازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی جلال آل‌احمد مورد تقدیر قرار گرفت. داستان‌ها عمدتا در جنوب می‌گذرند و راوی اول شخص است و تقریبا در تمامی داستان‌ها، فردی است تحصیل‌کرده یا مشغول تحصیل و گویی خود طاهری است که «نقل» می‌گوید.

زخم شیر

نویسنده: صمد طاهری

ناشر: نیماژ

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۷

شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۶۷۱۸۵۰

 


تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

«هوا صاف بود و چیز بانشاطی توی دریا می‌خندید و مردها مضطرب و وحشت‌زده، دورهم جمع شده بودند و با بیچارگی چشم به قریه داشتند.»

غلامحسین ساعدی ترس و لرز

خواندن داستان کوتاه، همیشه مشکل بوده است. در واقع می‌بایست از عاشقان ادبیات داستانی باشید تا بتوانید رمان را با داستان کوتاه تاخت بزنید. در عین حال، نوشتن و جمع‌بندی داستان کوتاه هم می‌تواند سخت‌تر باشد. نویسنده می‌بایست در چند صفحه‌ی محدود، آنچه می‌خواهد را، نظام‌یافته و صحیح بیان کند و در عین حال خواننده را همراه خود بکشاند.

صمد طاهری اما، دل‌داده‌ی داستان کوتاه است. او که پیش از این دو مجموعه داستان به نام‌های «سنگ و سپر» و «گفتار شبانه» را منتشر کرده، در آخرین مواجهه‌ی خود با مخاطبان، «زخم شیر» را ارائه داده است. مجموعه‌ای از یازده داستان کوتاه، با نام‌های «مردی که کبوترهای باغی را با سنگ می‌کشت»، «موش خرما»، «خروس»، «مهمانی»، «در دام مانده مرغی»،« سفر سوم»، «زخم شیر»، «نی زن»، «نام آن پرنده چه بود»،«چیز و فلان و بهمان و اینا» و «سگ ولگرد».

راوی، اول شخص است و تقریبا در تمامی داستان‌ها، فردی است تحصیل‌کرده یا مشغول تحصیل و گویی خود طاهری است که «نقل» می‌گوید. طاهری‌ای که داستان‌نویسی را از اولین سال‌های کتاب‌خوانی‌اش و از لابه‌لای کتابخانه‌ی برادر شروع کرده و با شرکت در جلسات پنج‌شنبه‌های هوشنگ گلشیری پر و بال گرفته است. و البته اصرار نویسنده به نشان دادن این شخصیت کتاب‌خوان و روشنفکر در قسمت‌های مختلف کتابش، تقریبا هیچ‌گاه توجیهی جز همین همذات‌پنداری شخص او با شخصیت اول داستان‌هایش ندارد.

خوزستان، بوشهر، شیراز و کرمانشاه، شهرهای محل روایت داستان‌ها هستند. اما مجموعاً، حال و هوای آن‌ها به گونه‌ای است که می‌توان متن‌شان را با لهجه‌ی جنوبی خواند. گرمای انسجام‌بخش و البته کلمات محلی که جای‌جای متن استفاده شده است، کار را برای مخاطبی که در پی قرارگیری در فضایی صمیمی و در عین حال ملموس است، راحت‌تر می‌کند.

این فضای گرم و صمیمی و البته نثر قابل قبول و بعضا گیرا، اما برای تبدیل «زخم شیر» به مجموعه‌ای تمام‌عیار، کافی نیستند. فضا، همان‌قدر که ملموس است، بکر نیست. گویی بارها چنین داستان‌هایی را خوانده و شنیده‌ایم. المان‌های موجود در داستان، نشانه‌ها و حتی تیپ‌های شخصیتی، گاهی می‌توانند توی ذوق بزنند. از جمله‌ی آن‌ها می‌توان دخترکان دلربایی را نام برد که حالا زنانی از ریخت افتاده و ضعیف‌اند و مورد ظلم، یا هر بار گیراندن سیگار و ریختن چای و حرف از کتاب‌های خوانده و نخوانده. «زخم شیر»، با ارجاع به تاریخی که در انتهای هر داستان آمده، بین سال‌های ۹۱ تا ۹۵ نوشته شده اما در اضافه کردن چیزی تازه به خواننده‌ی این سال‌ها، چندان موفق عمل نمی‌کند. موضوعاتی که می‌توانستند چیزی در حدود ۴۰ سال پیش، در زمان همان پنج‌شنبه‌های گلشیری، حرفی برای گفتن داشته باشند، حالا بیات شده و بی‌موقع، نوستالژی ضعیفی می‌شوند در نگاه خواننده.

صمد طاهرینقطه ضعف دیگری که در داستان‌های این مجموعه به چشم می‌خورد، عدم انسجام و وفادار نبودن به ساختار داستان است. یا به بیان بهتر، تلاش بی‌حاصل برای وفادار بودن به ساختار داستان. گاه دیده می‌شود که دو سوم ابتدایی داستان، به گونه‌ای دیگری پیش می‌رود اما ناگاه، برای رسیدن به پایانی عجولانه، ماجرایی ناگهانی در انتها رخ می‌دهد و خواننده را در تشخیص چرایی روایت داستان تا آنجای کار، ناتوان می‌گذارد. این مورد را می‌توان در داستان‌های «سفر سوم» و «چیز و فلان و بهمان و اینا» به خوبی تشخیص داد. منطق روایی، به سادگی در داستان‌های طاهری گم می‌شود و تنها اتکای خواننده، همچنان به نثر روان اوست.

نکته‌ی دیگر، همان چیزی است که در داستان «سفر سوم»، تقریبا از آن اطمینان می‌یابیم. همان‌جا که شخصیت اصلی، بارها و بارها با مثال آوردن ساعدی و آل‌احمد و آنچه از سفرها و تجربیاتشان در راستای نوشتن داستان دریافت می‌کردند، می‌خواهد به آن تجربه‌ای از سفر به «مُند» برسد که مثلا ساعدی را به نوشتن «دندیل» یا «ترس و لرز» واداشته است. آنجا که با رفیقش رضا، بحث می‌کند:

  • خب ببین یه سفر این جوری، چی از توش دراومده. آل‌احمد در یتیم رو نوشته و ساعدی دندیل رو. مثل سفر قم‌شون که شاهکارایی مثل گدا و خاکسترنشین‌ها از توش در اومد.
  • من و تو هم این همه سفر رفتیم و ایران‌گردی کردیم، چی از توش دراومد؟
  • چرا. یه تیکه‌هاییش یه جاهایی می‌زنه بیرون. فکر می‌کنی مثلا دو رهگذر از کجا دراومده؟ سفر زاهدان یادته که سربازها ته‌مونده‌ی غذای پادگان رو پشت یه وانت نیسان گذاشته بودن؟ یا سفر اهواز که احمد محمود رو تو خاکستون دیدیم، بالای قبر برادرش ایستاده بود. خب، مثلا یه چیزاییش تو مکمول زده بیرون یا با شب یکشنبه…

در مورد طاهری اما، چیزی که بیرون زده، بیشتر از این حرف‌هاست. به طوری که می‌توان حدس زد این داستان‌ها، کم و بیش اتفاق‌های در خور توجهی بوده‌اند که برای خود او و دقیقا در همان فضا و جغرافیا رخ داده است. اتفاق‌هایی که شاید اگر برای دوستی تعریفشان کنیم، شنیدنی باشند. اما به عنوان داستان، چیزی کم دارند.

خود داستان «زخم شیر» را اما، می‌توان منسجم‌ترین و «داستان‌»ترین مورد از این مجموعه دانست. داستان خانواده‌ای جنگ‌زده که بین ماندن در خاک خود و رفتن به جایی دیگر مانده‌اند و در این میان، «بز حنایی»، که تمام سال‌های قد کشیدن بچه‌هایی که پدرشان روزگاری رهایشان کرده و رفته، با دست و دل بازی شیرِ فرنی و شیربرنج‌هایشان را مهیا کرده و از گرسنگی نجاتشان داده، چالش بزرگی شده و حالا چاره‌ای ندارند جز پشت سر گذاشتنش در شهری که دیگر هیچ همسایه‌ای در آن نیست.

با تمام این احوال، برنده‌ی تندیس طلایی جایزه‌ی ادبی احمد محمود، مجموعه داستان شایسته‌ی تقدیر یازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی جلال آل‌احمد و کتابی که با استقبال مخاطبان مواجه شده، در یادها مانده و با موفقیت به چاپ دوم رسیده است، چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. و اگر نه، صدای نی جفتی «کریم بندری» که هیچ‌کس نیست و فقط هرچه رِنگ ازیادرفته‌ی جنوبی در دنیاست را از بر است،  لای صفحه‌های این کتاب مانده و ارزش شنیدنش را دارد.

  این مقاله را ۴۵ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *