هاینریش بل، حامی مردم ساده
هاینریش بل از موفقترین نویسندگان ادبیات آلمانی است. اما این موفقیت شگفتانگیز -که پرده آهنین را نیز درید، چگونه به دست آمد؟ آثار او به خاطر وجه انتقادی نسبت به نظام مستقر در آلمان [غربی] در آن سمت پرده آهنین در کشورهای کمونیستی هم اجازه پخش داشت. والتر هینک در این مقاله کوتاه (که در مجله زمان با ترجمه کامران جمالی به فارسی منتشر شده) معتقد است گرایش قشر وسیع خواننده به سوی بل تنها از آن جهت نیست که قدرتمندان صحنه سیاست، اقتصاد و وسایل ارتباط جمعی را به سبب استعمال قدرت تا به این حد عریان توصیف میکند. بلکه بیشتر به خاطر آنست که قلبش همیشه در موضع صحیح است، به خاطر آنست که قلبش همیشه برای مغبونشدگان میتپد.
هاینریش بل از موفقترین نویسندگان ادبیات آلمانی است. اما این موفقیت شگفتانگیز -که پرده آهنین را نیز درید، چگونه به دست آمد؟ آثار او به خاطر وجه انتقادی نسبت به نظام مستقر در آلمان [غربی] در آن سمت پرده آهنین در کشورهای کمونیستی هم اجازه پخش داشت. والتر هینک در این مقاله کوتاه (که در مجله زمان با ترجمه کامران جمالی به فارسی منتشر شده) معتقد است گرایش قشر وسیع خواننده به سوی بل تنها از آن جهت نیست که قدرتمندان صحنه سیاست، اقتصاد و وسایل ارتباط جمعی را به سبب استعمال قدرت تا به این حد عریان توصیف میکند. بلکه بیشتر به خاطر آنست که قلبش همیشه در موضع صحیح است، به خاطر آنست که قلبش همیشه برای مغبونشدگان میتپد.
طبع چهار جلدی رمانها و داستانهای هاینریش بل که مجموعه آثارش را از سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۸۵ دربرمیگیرد، هنوز هم به پایان نرسیده است. این نشر مکمل مجموعه آثار اوست که در سال ۱۹۷۷ به چاپ رسید. در این طبع آثاری که از آن سال به بعد خلق کرد و نیز آثار دوران جوانیاش که بعدها «از راه رسید» به آن افزوده میشود.
تاکنون ۳۴ میلیون نسخه از آثار هاینریش بل به فروش رسیده که نیمی از این نسخ در خارج از آلمان نشر یافته است. این موفقیتی است بینظیر برای یک نویسنده آلمانی و مطمئناً آسان به دست نیامده است. این موفقیت شگفتانگیز -که پرده آهنین را نیز درید، چگونه به دست آمد؟
تردید نیست که طرح مضیقههای اجتماعی در آثار هاینریش بل پذیرش این آثار را در کشورهای اروپای شرقی و تا درون مرزهای چین تسهیل کرده است. ولی هر چند که اشتراک دیدگاه در زمینه انتقاد اجتماعی برای ویراستارهای دولتی کافی است، برای ارضاء قشر وسیع کتابخوان کفایت نمیکند. عامل هنرمندانه مهمتری موجب گشته تا بل چه در شرق و چه در غرب نویسنده مردم شده است.
گرایش قشر وسیع خواننده به سوی هاینریش بل تنها از آن جهت نیست که قدرتمندان صحنه سیاست، اقتصاد و وسایل ارتباط جمعی را به سبب استعمال قدرت تا به این حد عریان توصیف میکند. بلکه بیشتر به خاطر آنست که قلبش همیشه در موضع صحیح است، به خاطر آنست که قلبش همیشه برای مغبونشدگان میتپد: برای سربازان جنگ، «گوشتهای دم توپ»، گرسنگان و افراد بیخانمان دوران پس از جنگ، برای افراد غیر متخصص و درمانده، برای راندهشدگان و قربانیان مطبوعات هوچی.
هاینریش بل هیچگاه خواننده را در راه پر پیچ و خم و خستهکننده رمانهای روشنفکرانه و فلسفی از نفس نمیاندازد در مورد مفاهیم اخلاقی و ارزشهایی که به آنها معتقد است (شرافت و عشق) جداً محافظهکار است. نه در محتوا مدعی انقلابی بودن است و نه در قالب، بازیهای «هنرمندانه» میکند. برای همه مینویسد.
وجه مشترک هاینریش بل با افسانهسرایان در این است که او همیشه میداند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. خوب برای فرد، برای انسان و نه برای نظامی ویژه. این نظامستیزی، این تعارض، همان هاله قدس گرد سر «خوبها» است…
و اما جلوه بارز یک دموکراسی آزادیخواه تنها وجود دولت قانونی و منتخب مردم نیست. بلکه مهمتر از آن وجود اپوزیسیونی است که تحت فشار نباشد. در این مورد ادبیات انتقادی نیز سنگ محک حکومتهای آزادیخواه است. رابطه دولتیان با نویسندگان اپوزیسیون، بوته آزمایشی است برای تعیین درجه خلوص دموکراسی…
به هیچ وجه کار عبثی نیست که، حتی به نویسندگان شدیداً مخالف دولت، به هزینه دولت جوایز ادبی رسمی اهدا گردد. به این ترتیب نویسنده حقوق و آزادی خود را برای حضور در اپوزیسیون احساس میکند و ضمن آن گواه زنده دموکراسی در کشور خودش است.
این که آثاری پس از قریب چهل سال باز هم تجدید چاپ میشود، نشاندهنده استحکام ویژه آنهاست. هاینریش بل که نویسنده داستانهای کوتاه بود، هرچند که داستانهای کوتاه او نیز هنوز پرفروش است، با نگارش رمان، بر قلههای رفیعتر ایستاد و قابلیت منحصر به فرد خودش را نشان داد. قابلیتی که در رمان «سیمای زنی در میان جمع» در سال ۱۹۷۱ با چهره «لنی» ارائه شد و بعدها در رمان «کاترینا بلوم» تکرار گردید.