سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

در حال‌وهوای فاجعه

در حال‌وهوای فاجعه


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

برای طرفداران روایت‌های غیرخطی، «خدای چیزهای کوچک» می‌تواند تجربه‌ای شگفت و فراموش‌‌­نشدنی باشد. رمانی که نویسنده‌ی هند‌ی‌الاصلش آرونداتی روی را به شهرت جهانی رساند و جایزه­‌ی ادبی من بوکر را به خانه­­‌ی او آورد. رمان روایت‌گر روزی در سال 1969 است که طی آن زندگی یک خانواده­ برای همیشه دگرگون می‌شود. در آن روز اتفاقی هولناک در رودخانه‌ی عصیان‌گر روستای آیه‌منم در هند رخ می‌دهد. نقطه­‌ی مرکزی رمان همین رخداد است که وقایع دیگر در چرخشی اندوه‌بار پیرامون آن می‌گردند و ما در هر گردش به یک زاویه­‌ی تاریک این روایت غریب نگاه می‌اندازیم. به آن چیزهای کوچک و به‌ظاهر بی‌اهمیت زندگی.

خدای چیزهای کوچک

نویسنده: آرونداتی روی

مترجم: سیروس نورآبادی

ناشر: نقش جهان

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۴۶۲

شابک: ۹۷۸۹۶۴۶۶۸۸۲۱۶

برای طرفداران روایت‌های غیرخطی، «خدای چیزهای کوچک» می‌تواند تجربه‌ای شگفت و فراموش‌‌­نشدنی باشد. رمانی که نویسنده‌ی هند‌ی‌الاصلش آرونداتی روی را به شهرت جهانی رساند و جایزه­‌ی ادبی من بوکر را به خانه­­‌ی او آورد. رمان روایت‌گر روزی در سال 1969 است که طی آن زندگی یک خانواده­ برای همیشه دگرگون می‌شود. در آن روز اتفاقی هولناک در رودخانه‌ی عصیان‌گر روستای آیه‌منم در هند رخ می‌دهد. نقطه­‌ی مرکزی رمان همین رخداد است که وقایع دیگر در چرخشی اندوه‌بار پیرامون آن می‌گردند و ما در هر گردش به یک زاویه­‌ی تاریک این روایت غریب نگاه می‌اندازیم. به آن چیزهای کوچک و به‌ظاهر بی‌اهمیت زندگی.

خدای چیزهای کوچک

نویسنده: آرونداتی روی

مترجم: سیروس نورآبادی

ناشر: نقش جهان

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۴۶۲

شابک: ۹۷۸۹۶۴۶۶۸۸۲۱۶

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

داستان از بیست­‌وسه سال بعد در آیه‌منم شروع می‌شود. وقتی که نشانه‌های زوال و پوسیدگی خاندانی که در گذشته رونق و اعتبار زیادی داشته، بر همه‌چیز سایه افکنده است. «راحل» سرخورده از پرسه‌زدن در گوشه‌ی دور از دسترس دنیا، آمریکا، به خانه بازمی‌گردد. خانه و ساکنینش، باغ، کارخانه‌ی ترشی‌ها و مرباهای بهشتی همگی به انحطاطی قطعی و شوم غلتیده‌اند. اعضای خانواده یا مرده‌اند یا درست شبیه خودش، در این‌سو و آن‌سوی جهان پراکنده شده‌اند. اما بازگشت او تنها به خاطر یک نفر است. «استا- استاپن»، جفت دوقلوی دوتخمکی ناهمسانش..

«سپس بی‌­بی کوچاما نامه‌ای به او نوشت و خبر بازگشت دوباره‌ی استا را داد. راحل از کار در پمپ‌بنزین دست کشید و با خوشحالی آمریکا را به مقصد آیه‌منم ترک کرد تا دوباره با پیاده‌روی‌های استا زیر باران همراه شود.»

 حالا هر دوی آن‌ها سی‌ویک سال دارند؛ «نه پیر، نه جوان، سنی رفتنی و ماندنی». در ابتدای رمان استا، که او هم از زندگی پرت‌افتاده‌ی دیگری در مَدرَس (چنای امروزی) با «یک چمدان و یک نامه» به خانه بازگشته، را در هیات شبحی غیرقابل‌درک و کم‌رنگ می‌بینیم که به پیاده‌روی­‌های طولانی در باران و سکوت و پرهیزی سفت‌وسخت عادت دارد. درک علت سکوت و انزوای استا و تلاش راحل برای پیوندی دوباره با او، که نه نیمه‌ی دیگر وجودش که به تمامی خود اوست کار آسانی نیست. چیزی هسته‌ی درونی دوقلوها را در زمانی دور ازهم باز کرده و یگانگی آن دو را درهم شکسته است. ما به دنبال فهم و کشف آن چیز مبهم ویرانگر در داستان بلند آرونداتی روی ساکن می‌شویم و پس از نقطه‌ی پایان در صفحه‌ی آخر هم صحیح­‌وسالم از آن بیرون نمی‌آییم.

روی با پشتکار و دقتی عجیب و ستایش‌برانگیز کلاف تودرتویی می‌تند که برای درک ارتباط سرنخ‌ها و شخصیت‌هایش، نیاز است قبلاً تمرین‌هایی برای صبوری، دقت و عمیق اندیشیدن کرده باشیم. این فقط یک رمان بومی درباره‌ی شکست و انهدام بی‌اهمیت یک خانواده نیست. به تاریخی سراسر تحقیر، خشونت و بی‌رحمی انسانی اشاره دارد که نسل‌به‌نسل جلو آمده و اگرچه در هر پیش‌روی سلاح‌ها و برندگی‌هایش را از دست داده، اما همچنان می‌تواند آزار برساند، ضربه بزند و رنج و اندوه بپراکند.

 

خدای چیزهای کوچک/در حال‌وهوای فاجعه
خدای چیزهای کوچک (The God of Small Things) – ارونداتی روی، ۱۹۹۷

 

در واقع ماجرا از هزاران سال پیش شروع می‌شود. پیش از ورود مسیحیت به هندوستان، پیش از سلطه‌ی بریتانیا و قبل از آن که مارکسیست‌ها بیایند. چیزی تاریک­ و وحشیانه در اعماق تاریخ این سرزمین چنبره زده که تعیین می‌کند هر انسانی که به دنیا می‌آید چه اندازه حق حیات دارد، چه اندازه می‌تواند در محدوده‌ی دودمان طبقاتی‌اش جست‌وخیز کند و مستحق چه اندازه مجازات ا­ست اگر پا را فراتر از خطوط مشخص و واضحی بگذارد که از ابتدا به او گوشزد کرده‌اند. با ظهور مهاتما گاندی قانون کاست و نظام طبقاتی در هند منسوخ شد. در سال 1950 قانون اساسی جدید هندوستان هرگونه تبعیض را بر اساس سیستم طبقاتی ممنوع اعلام کرد. با این حال به‌نظر می‌رسد خبر تغییر قانون در سال 1969 به ایالت کرالا و روستای آیه‌منم نرسیده بود، یا اگر رسیده بود کسی برای آن اهمیت و ارزشی قائل نشده بود. گرچه در آن زمان پاراوان‌ها، طبقه‌ی نجس، «دیگر ناچار نبودند عقب‌عقب بروند و جلوی پایشان را جارو بزنند. می‌توانستند در خیابان‌ها آزادانه راه بروند و بالاتنه‌ی خود را بپوشانند»، اما عشقی ممنوعه که شب‌ها و در حاشیه‌ی رودخانه میان زنی مطلقه از یک خاندان مسیحی سوری و یک پاراوان به بار می‌نشیند، حاصلی جز خشونت عریان، ازهم‌گسیختگی و مرگ و نابودی ندارد.

 روی در این رمان زبانی ویژه و خاص روایت برگزیده. زبانی اندکی شاعرانه، بدیع و کمی هم غریب. باید با زبان رمزی مخصوص دوقلوها آشنا شویم و به آن خو بگیریم. آن دو در هفت‌سالگی عادت کرده‌اند جملات را برعکس بخوانند و ادا کنند. عباراتی در طول رمان موتیف‌وار تکرار می‌شوند، که تنها با عقب و جلو رفتن در زمان غیرخطی و پاره‌پاره‌ی متن آن معنا پیدا می‌کنند. عبارت «همه‌چیز می‌تواند در یک روز از این‌رو به آن‌رو شود»، بارها در متن تکرار می‌شود. اما طول می‌کشد تا بفهمیم این عبارت به روزی ربط دارد که دختردایی دوقلوها، «سوفی مول»، که در تعطیلات کریسمس به آیه‌منم آمده در رودخانه غرق می‌شود و پس از آن زنجیره‌ای از وقایع وحشت‌زا به مرگ فوری «ولوتای» پاراوان، مرگ تدریجی مادر دوقلوها «آمو» و جدایی بیست‌وسه­‌ساله‌ی دوقلوها از یکدیگر ختم می‌شود.

 زمان در این رمان شبیه ماری دیوانه دائم به دور خود می‌چرخد و نیش زهرآگینش را در هر واقعه و هر شخصیتی فرو می‌برد. شیوه‌ی روایی روی را با فاکنر مقایسه کرده‌اند؛ روایتی چندلایه و هزارتو با رفت‌وبرگشت‌های متعدد. با این حال بیشترین انتقادات تندوتیز به رمان خدای چیزهای کوچک هم پیرامون مساله‌ی زمان و روایت تکه‌پاره و بی‌نظمش شکل گرفته که می‌تواند در بعضی بخش‌های آن کمی گیج­ و گمراه‌کننده هم به نظر بیاید. البته به شرطی که از فصل ابتدایی رمان که اطلاعات ریزودرشتی را سردستی و گذرا به مخاطب تحویل می‌دهد و سوالات بسیاری که به جا می‌گذارد عبور نکرده باشید. زمانی که این بزنگاه را پشت سر بگذارید، در جهان غریب، جادویی، استعاری و همزمان اندوهناک و طناز روی فرو می‌روید.

 

 

 

  این مقاله را ۴ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *