سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

چه کتابی خواندن، مهمتر از کتاب‌خوانی

چه کتابی خواندن، مهمتر از کتاب‌خوانی

 

کتاب خواندن مهم است یا چه کتابی خواندن؟ تصویر سرباز طالب با کتابی در دست و تفنگی که به بدنش تکیه داده واکنش‍‌های فراوانی را بین کاربران فضای مجازی در پی داشت و حسابی پرماجرا شد. این داستان ولی سوالی قدیمی را دوباره زنده می‌کند: کتاب خواندن شما را تبدیل به آدمی بهتر می‌کند؟ کتاب را دست طالب بدهی، تفنگ را زمین می‌گذارد؟ آن‌ها که باعث خونریزی‌های فراوان شدند اگر کتاب می‌خواندند دست به خشونت نمی‌زدند؟

کتاب خواندن مهم است یا چه کتابی خواندن؟ تصویر سرباز طالب با کتابی در دست و تفنگی که به بدنش تکیه داده واکنش‍‌های فراوانی را بین کاربران فضای مجازی در پی داشت و حسابی پرماجرا شد. این داستان ولی سوالی قدیمی را دوباره زنده می‌کند: کتاب خواندن شما را تبدیل به آدمی بهتر می‌کند؟ کتاب را دست طالب بدهی، تفنگ را زمین می‌گذارد؟ آن‌ها که باعث خونریزی‌های فراوان شدند اگر کتاب می‌خواندند دست به خشونت نمی‌زدند؟

 

 

عکس بالا، عکسی است که در فضای مجازی این روزها منتشر شده و ابتدا بین کاربران افغانستانی و سپس در میان ایرانی‌ها بسیار دیده شد. سربازی از گروه طالبان تفنگش را زمین گذاشته و کتابی در دست دارد و با دقت به آن خیره شده. آن‌چه باعث به اصطلاح وایرال شدن این عکس شد توییت حمیرا قادری روزنامه‌نگار و نویسنده افغان بود که با پست کردن این عکس همراه آن نوشته بود: «با دیدن این تصویر چشمانم پر از اشک شد. ای کاش کمی زودتر به کتاب و قلم می‌رسیدی ای کاش سرنوشتت را با تفنگ رقم نمی‌زدند / رقم نمی‌زدی»

این متن کوتاه، در قالب یک توییت که اصلاً به کوتاه بودنش شهرت دارد، چقدر شبیه است به تصنیف معروف «تفنگت را زمین بگذار». اما برخلاف معمول، و برخلاف آن‌چه دوازده سال قبل شجریان خواند، این متن با انتقادات بسیاری مواجه شد. چه بین ایرانی‌ها و چه بین افغان‌ها. این داستان ولی سوالی قدیمی را دوباره زنده می‌کند: کتاب خواندن شما را تبدیل به آدمی بهتر می‌کند؟ کتاب را دست طالب بدهی، تفنگ را زمین می‌گذارد؟ آن‌ها که باعث خونریزی‌های فراوان شدند اگر کتاب می‌خواندند دست به خشونت نمی‌زدند؟

 

کتاب، کدام کتاب؟

رویکرد خانم قادری و خیلی‌های دیگر به کتاب، شامل ارزشی است که فی نفسه به کتاب، به کتاب خواندن و به مطالعه می‌دهند. شیئی بالذات گرانقدر. اما کتابی که دست جنگجوی طالب است اصلاً درباره چیست؟ آن‌ها که برای رواج کتاب‌خوانی تبلیغ می‌کنند چرا هیچ‌وقت توجه نمی‌کنند این ترویج کردن کتاب‌خوانی، صرف خواندن چه کتابی شده؟

برگردیم به سرباز طالب. طالب اصلاً یعنی دانشجوی علوم دینی. هسته اصلی این گروه از مدارسی مذهبی سرچشمه گرفته که در نواحی مرزی پاکستان و افغانستان تاسیس شده بودند و خوانشی تندرو و بنیادگرایانه از اسلام در این مدارس تولید و سپس ترویج می‌شد. سران طالبان از ملاهای همین مدارس هستند و اصلاٌ ملا یعنی درس‌خوانده. ملاها و طالب‌ها کم کتاب نخوانده‌اند. اما هرچه خوانده‌اند در راستای همان ایدئولوژی بوده که منجر به سال‌ها ناآرامی، کشتار، عملیات انتحاری و کشتن بیگناهان شد.

بزرگترین نام‌های تروریست‌های سلفی اتفاقاً هم کتاب زیاد خوانده بودند و هم تحصیلات دانشگاهی داشتند. اسامه بن لادن در رشته اقتصاد و مدیریت بازرگانی در مشهورترین دانشگاه عربستان تحصیل کرد و در رشته مهندسی عمران هم درس خوانده بود. ایمن الظواهری نفر دوم القاعده هم پزشک بود و هست (که طبعاً یعنی کتاب‌های زیادی خوانده!) و ابوبکر البغدادی خلیفه گروه دولت اسلامی هم دانشگاه رفته بود و از دانشگاه اسلامی بغداد مدرک داشت.

 

از قضا همین امروز در وینش مطلبی منتشر کرده‌ایم درباره کتابخانه عظیمی که استالین داشت و عادت او به کتاب خواندن (کتابخانه استالین) نقل است استالین روزی بین 300 تا 500 صفحه کتاب می‌خواند (قبول کنید اصلاً کم نیست) و همیشه نظرش را درباره کتاب در گوشه‌های صفحات آن می‌نوشت. «استالین هرگاه به ملاقات فردی می‌رفت، به کتابخانه‌ی او هم سر می‌زد. در این بازدید، به طور تصادفی برخی کتاب‌ها را باز می‌کرد و به دنبال نشانه‌هایی می‌گشت که ثابت کنند این کتاب، مطالعه شده است.»

استالین آثار بزرگان ادبیات روس را به دقت پیگیری می‌کرد، در حوزه‌های مختلفی مطالعه می‌کرد و البته علاقه اصلی او به تاریخ بود و روی جلد نمایشنامه‌ای درباره ایوان مخوف نوشته بود «معلم». به شعر هم علاقه داشت! و البته بزرگترین قاتل نویسندگان در تاریخ هم کسی نبود جز او. در طول تصفیه‌های خونین دهه سی میلادی برآورد می‌شود حدود 1500 نویسنده تیرباران شدند یا در اردوگاه‌های مرگ جان دادند. شاید چون از قضا استالین آثارشان را دقیق خوانده بود!

در فارسی شعری ضرب‌المثل شده داریم «چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا» خیلی از کاربران اینترنت درباره عکس بالا نوشتند که اساساً مجهز شدن چنین طرز فکری به علوم و کتاب‌ها و تکنولوژی‌های جدید آن‌ها را خطرناک‌تر از قبل می‌کند. بعضی دیگر نوشتند شاید این جنگجو کتاب‌ها را وارسی می‌کند تا ببیند چه چیزی از زیردست ممیزان کتاب دررفته است! 

در تاریخ، همیشه درست‌ترین تصمیمات را کتاب‌خوان‌ها نبوده‌اند که گرفته‌اند. گاه کتاب خواندن، یک چیز را بارها خواندن، یا در یک چارچوب فکری مشخص مطالعه کردن، باعث شده دیواری نامرئی بین انسان و حقیقت قرار بگیرد. گاه مردمان ساده با عقل سلیم حقایقی دیده‌اند که دیگرانی پشت این دیوار نامرئی از دیدن آن عاجز مانده‌اند. تاریخ معاصر ما و تاریخ دیگران موید این مطلب هستند.

 

و اما حقیقت ماجرا:

جالب است بدانید کتابی که در عکس بالا دست جنگجوی طالبان است، یک تکست بوک مهندسی بوده است. این را کِرن هندریکس عکاس این عکس در صفحه خود نوشته. عکسی که احتمالاً با انتشار در صفحه اوری‌دی هلمند بود که معروف شد.

هندریکس نوشته است از آن طالب پرسیده چرا یک کتاب مهندسی در دست دارد و سرباز با نگاهی که انگار مورد توهین قرار گرفته پاسخ داده چون او مهندس است و مدرکش را از دانشگاه خوست گرفته است. او همچنین اضافه کرده است که قصد ارائه تصویری مثبت از گروه طالبان را نداشته است و این عکس تنها لایه‌ای (هرچند نازک) از واقعیت را منتقل می‌کند و جنگ پایان می‌پذیرد اما زندگی ادامه دارد.

چه کتابی خواندن، مهمتر از کتاب‌خوانی

  این مقاله را ۱۰۹ نفر پسندیده اند

2 دیدگاه در “چه کتابی خواندن، مهمتر از کتاب‌خوانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *