سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

مهاجرت، به ایران

مهاجرت، به ایران

 

کشور ما در این چهاردهه اخیر هم مهاجرفرست بوده است، هم مهاجرپذیر. حالا کمتر کسی است که دوست و آشنا و فامیلی نداشته باشد که وطن را به خاطر زندگی بهتر ترک کرده است. همزمان چند میلیون مهاجر هم در ایران زندگی می‌کنند که اغلب از کشورهای همسایه به خاطر فرار از ناامنی به ایران آمده‌اند. درباره این مهاجرین و زندگی آن‌ها در ایران چه کتاب‌هایی نوشته شده؟ پرونده حاضر تلاشی است مقدماتی برای یافتن پاسخ این سوال.

کشور ما در این چهاردهه اخیر هم مهاجرفرست بوده است، هم مهاجرپذیر. حالا کمتر کسی است که دوست و آشنا و فامیلی نداشته باشد که وطن را به خاطر زندگی بهتر ترک کرده است. همزمان چند میلیون مهاجر هم در ایران زندگی می‌کنند که اغلب از کشورهای همسایه به خاطر فرار از ناامنی به ایران آمده‌اند. درباره این مهاجرین و زندگی آن‌ها در ایران چه کتاب‌هایی نوشته شده؟ پرونده حاضر تلاشی است مقدماتی برای یافتن پاسخ این سوال.

 

 

ایران بعد از ترکیه، پاکستان و لبنان بیشترین میزان پناهجو را در جهان دارد. ویژگی مشترک این چهار کشور آن‌جاست که همگی در همسایگی یک یا دو کشور بحران‌زده قرار دارند. پناهندگان میلیونی سوری در ترکیه، افغانستانی‌ها در پاکستان، پناهندگان سوری و آوارگان فلسطینی در لبنان و سرانجام ایران که پذیرای جمعیتی میلیونی از افغان‌ها و چندصدهزارنفری از عراقی‌ها بوده است.

در مقطعی در اوایل دهه نود میلادی تعداد پناهندگان در ایران به عدد ۴٫۵ میلیون نفر رسید. آن هم در شرایطی که کشور به تازگی از بند جنگ رها شده بود و درگیر مشکلات متعدد از بی‌برقی تا تورم بود.

امروز ۱٫۵۸۰٫۰۰۰ نفر از جمعیت کشور را اتباع افغانستانی ساکن ایران تشکیل می‌دهند که معادل ۱٫۹۸ درصد از جمعیت کشور است. آن‌ها دیگر جزیی از این کشور هستند. در خانه برادر کتابی پژوهشی است؛ درباره‌ی چند و چون چهار دهه میزبانی دولت و ملت ایران از پناهندگان و مهاجران افغانستانی.

آرش نصراصفهانی در این پژوهش دلایل طرد اجتماعی و عدم ادغام افغانستانی‌ها با جامعه‌ی ایران را شرح می‌دهد و در دو سطح خُرد و کلان به سیاست‌های دولت ایران در طول این چهل سال و تجربه‌ی زیسته‌ی افغانستانی‌های ساکن ایران می‌پردازد. در خانه برادر از بهترین کارهای تحقیقاتی در این زمینه است.

 

میزبان برادر

 

یک آمار دیگر: ۵۴ درصد از اتباع افغانستانی در ایران متولد شده‌اند. آن‌ها نسل دوم مهاجرین را تشکیل می‌دهند. افغانی‌کِشی رمانی است که از دریچه این نسل دومی‌ها نگاه کرده. رمانی نوشته محمدرضا ذوالعلی که یکی از معدود رمان‌هایی است که به روایت نسل دوم مهاجران افغانستانی در ایران پرداخته است. افغانی‌کشی رمانی جاده‌ای با الگوی سفر است که به وقایع پیش‌آمده در سفر یک مادر و دختر افغانستانی از کرمان به زاهدان می‌پردازد.

 

نسل دومی‌ها ریشه در کدام خاک دارند؟

 

اما تنها مهاجران در ایران، افغان‌ها نیستند. عراقی‌ها، معاودین (ایرانی‌الاصل‌هایی که بعثی‌ها در طول دهه هفتاد میلادی از عراق اخراج‌شان کردند)، کردهای عراق (که به خصوص در هراس از حمله شیمیایی دوباره صدام به مرزهای ایران پناه آوردند).. علاوه بر این گروه‌های جمعیتی ایران در زمان جنگ جهانی دوم پذیرای جمعیتی گسترده از لهستانی‌ها هم شد. یک مهاجرت از یادرفته. لهستانی‌ها از اردوگاه‌های شوروی به ایران منتقل شدند و در شهرهای مختلفی از جمله رشت و تهران و اصفهان و اهواز اسکان داده شدند. تو به اصفهان بازخواهی گشت رمانی است که این مهاجرت را در مرکز توجه قرار داده.


داستان کتاب از دیروز شروع نمی‌شود، از تهران سال ۱۳۸۸ آغاز می‌شود که در آن شمیم، استاد دانشگاه ناگهان با نوه باربارا روبه‌رو می‌شود که از لهستان به ایران آمده تا ماجرای زندگی مادر و مادربزرگش را کشف کند.

 

رانده شده از بهشت

 

در همین پرونده مصاحبه‌ای هم داریم با مصطفی انصافی نویسنده این رمان. رمان تو به اصفهان بازخواهی گشت، اولین کتاب او بود که در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسید. انصافی در این گفت‌وگو می‌گوید: «اولین مواجهه‌ی خود من با این ماجرا زمانی بود که فهمیدم در بندر انزلی قبرستانی هست که تعداد زیادی لهستانی، دقیقاً ۶۳۹ نفر، اگر درست یادم مانده باشد، در آن آرام گرفته‌اند. فکر می‌کنم بیست و یکی دو سالم بود. خب یک ذهن کنجکاو در مواجهه با چنین چیزی شروع می‌کند به پرسیدن. با دانستن چیزهای بیشتری از حضور لهستانی‌ها در ایران به نظرم رسید که این رویدادی بسیار دراماتیک است»

 

داستانی درباره پناهندگان لهستانی در ایران

 

از لاله‌زار و چهارباغ دهه بیست شمسی برگردیم به امروز و مساله کودکان کار افغانستانی و کتابی که پژوهشگر جوانی به نام سپیده سالاروند نوشته است. عنوان فرعی کتاب گویای موضوع آن است: «یک مردم‌نگاری از کودکان کارگر افغانستانی در تهران». مجموعه ۹ جستار از تجربه‌‌ی میدانی‌ نویسنده از دمخور شدن با کودکان کارگر افغانستانی در مکان‌هایی چون خانه کودک ناصرخسرو، گود زباله‌ی سعید و… مفهوم «فرادستی» و «فرودستی» در قلب مفاهیم این کتاب قرار دارد.

 

نگاه فرادستانه‌ی ما به کودکان کارگر افغانستانی

 

سیب‌های کابل شیرین است مجموعه‌ای است از انشاهای دختران نوجوان مهاجر افغانستانی در ایران و یک گفت‌وگو با بچه‌های افغان در شهر بم، به همراه دو مقاله در تحلیل این گفت‌وگو و شناخت پدیده مهاجرت از افغانستان به ایران. از همین گفت‌وگوها و انشاهای بچه‌ها چیزهای زیادی می‌توان درباره جامعه مهاجر افغان آموخت.

 

سیب‌های کابل شیرین است

  این مقاله را ۱۹۸ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *