آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد میسپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای داعم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید
آن زمان که سست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ میبندید
بر کمرهاتان …
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد میکند بیهوده جان قربان!
#نیما-یوشیج
از شرکت شما در این نظر سنجی سپاسگزاریم