سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

نمایشگاه کتاب تهران از چشم خریدارها

نمایشگاه کتاب تهران از چشم خریدارها

 

گفتن و نوشتن از نمایشگاه کتابی که با عنوان «بزرگترین فروشگاه کتاب ایران» توصیف می‌شود بدون نوشتن از خریدارها، انگیزه‌ها و نظراتشان نقصی بزرگ دارد. هیچ برگزارکننده‌ای به خودی خود و بدون چشم‌داشت به مخاطب، نمایشگاه و رویدادی را برپا نمی‌کند و نمایشگاه کتاب هم خوب یا بد به لطف استقبال هر ساله‌ی خریداران است که برگزار می‌شود.

گفتن و نوشتن از نمایشگاه کتابی که با عنوان «بزرگترین فروشگاه کتاب ایران» توصیف می‌شود بدون نوشتن از خریدارها، انگیزه‌ها و نظراتشان نقصی بزرگ دارد. هیچ برگزارکننده‌ای به خودی خود و بدون چشم‌داشت به مخاطب، نمایشگاه و رویدادی را برپا نمی‌کند و نمایشگاه کتاب هم خوب یا بد به لطف استقبال هر ساله‌ی خریداران است که برگزار می‌شود.

 

 

 

امسال آخرین سالی است که بعضی کتاب‌ها را می‌شود خرید

 

طبق نمودارهای استخراج شده از سایت «خانه کتاب»، قیمت کتاب در یک سال اخیر افزایش چشمگیری داشته. این درحالی است که بسیاری از ناشران معتقدند که تا امروز از ذخیره‌ی انبار کاغذشان برای تولید نسخه‌های جدید کتاب‌ها استفاده کرده‌اند و این یعنی اینکه کتاب، از این به بعد قرار است به شکل چشم‌گیری گران‌تر هم بشود. علتی که علی‌رغم افزایش قیمت‌ها مردم را باز هم به نمایشگاه کشانده؛ ترس از قیمت‌های بالاتر.

 

نمودار قیمت کتاب در سال 96 نمودار قیمت کتاب در سال 97

در راستای همین موضوع، این روزها شبکه‌های اجتماعی پر شده‌اند از توصیه‌ی این کتابخوان و آن غرفه‌دار به خرید بعضی عنوان‌هایی که در نمایشگاه با قیمت‌های سال‌های پیش عرضه شده‌اند. کتاب‌هایی که تخمین زده می‌شود در چاپ‌های بعدی به قیمت‌های گزافی برسند: خانواده‌ی تیبو با ترجمه‌ی ابوالحسن نجفی (روژه مارتن دوگار)، نفوس مرده‌‌ی نشر فرهنگ معاصر (گوگول)، فرهنگ لغت دهخدا و برخی از کتاب‌های چاپ قدیم نشر هرمس که بدون قیمت‌گذاری‌های جدید در نمایشگاه عرضه می‌شوند.

«قیمتا معلوم نیست چطوری تغییر کرده. یعنی بعضی کتابا مثل قبلن و بعضیای دیگه قیمشون مثلاً از ۱۸-۱۷ تومن شده ۳۸-۳۷ تومن. تازه غرفه‌دارا می‌گفتن بخرید که هنوز خیلی گرون نشده…» (مهدیه، ۲۵ ساله)

 

گشت و گذار با رفقا

 

حالا و بعد از انتقال دوباره‌ی نمایشگاه از شهر آفتاب به مصلی تهران که به قول خریدارها دسترسی‌اش خوب است و نزدیک، خیلی‌ها نمایشگاه را بهانه‌ی مناسبی می‌دانند که در کنار کتابگردی با دوستانشان دیدار کنند.

«حقیتش امسال انگیزه‌ای برا اومدن نداشتیم به خاطر قیمتا ولی قرار گذاشتیم گفتیم اکیپی بیاییم هم یه خورده کتابا رو از دور ببینیم هم همدیگه رو…» (علی، ۱۹ ساله)

«من خودم چون عاشق کتابم شهر آفتابم که بود رفتم ولی اینا نیومدن. امسال دیگه نزدیک بود بهونه نداشتن…» (مرضیه، ۲۳ ساله)

«اینم بگم که غذاهای نمایشگاه رو هیچ‌جا نداره. حالا نمی‌دونم آدم شاید می‌گرده گشنه‌ش می‌شه ولی خیلی خوشمزه است لامصب با اینکه میگن بهداشتی نیست.» (سمیرا، ۲۳ ساله)

 

چاپ اولی‌ها

 

از بین کسانی که در طول روزهای نمایشگاه با آن‌ها گفتگو می‌کنم کسی البته به این مورد اشاره نمی‌کند. اما در شبکه‌های اجتماعی از لیست کتاب‌هایی باخبر می‌شوم که چاپ اولشان در نمایشگاه عرضه شده است. تجدید چاپ فیل در تاریکی (هرمس)، جهان چگونه مدرن شد (بیدگل)، نه داستان سلینجر و چون بوی تلخ خوش کندر (ماهی) و هیچ‌چیز آنجا نیست (اطراف) عنوان‌هایی هستند که کرم‌کتاب‌های جدی را به نمایشگاه می‌کشانند. برای خرید فیل در تاریکی که می‌روم، نسخه‌هایش تمام شده و هنوز سری جدیدش به غرفه‌ی هرمس نرسیده است.

 

در امتداد تلویزیون و اینستاگرام

 

صف‌های بلند خریدارن کتاب‌های پر فروش نمایشگاه را که پی می‌گیرم به اینستاگرام و تلویزیون می‌رسم.

نویسنده‌ی کتاب راز رخشید برملا شد یک پسر ۲۶-۲۵ ساله‌ی مشهور در اینستاگرام است، امیرعلی ق، عکاس مشهور فضای مجازی است که کتاب عکس‌هایش با کپشن‌های اینستاگرامی را در سالن ناشران دانشگاهی رونمایی می‌کند و بعضی از خریدار-تماشاگرها هم برای خرید کتاب رامبد جوان جلوی انتشارات چکه در بخش کودک و نوجوان پشت توری‌ها جمع شده بودند. مجموعه‌ی ۱۰ جلدی کتاب‌های تربیت فرزند با ترجمه و عکس شیلا خداد در نمایشگاه تبلیغ می‌شد و خلاصه آن‌که بخشی از «زنده» بودن فضای نمایشگاه را می‌توان به چهره‌هایی از این دست منتسب کرد.

 

دیدار با مؤلف‌ها و مترجم‌ها

 

البته در نمایشگاه فرصت دیدارهای فرهنگی هم کم نیست. تقریباً تمام ناشرانی که با یک نویسنده، مترجم یا هنرمند معروف، همکاری می‌کنند جدولی از زمان دیدارها و جشن امضاها را تهیه کرده و بعضی از خریدارها هستند که روز رفتنشان به نمایشگاه را با یکی دو تا از این برنامه‌ها تنظیم می‌کنند. نمایشگاه کتاب گاهی فرصتی است برای دیدن دست‌اندرکاران ناشر محبوبمان و از این جهت غرفه‌هایی که صاحبان نشرها، خودشان می‌گردانندشان به این هدف نزدیک‌ترند.

 

تخفیف و بن کتاب

 

علی‌رغم اینکه بسیاری از نشرهای بزرگ هم‌زمان با نمایشگاه در فروشگاهشان هم روی کتاب‌ها تخفیف گذاشته‌اند و در روزهایی که خرید کتاب آنلاین و امکان تحویل آن در هر جایی که باشیم وجود دارد، باز هم خیل زیادی از خریدارها به انگیزه‌ی خرید ارزان‌تر به نمایشگاه می‌آیند. بن خرید دانشجویی کتاب البته امسال چندان با قیمت کتاب‌ها همخوانی نداشت و همان بن ۱۵۰ هزارتومانی را که ۶۰ هزارتومانش را دولت پرداخت کرده بود، عده‌ای داشتند با قیمتی کمی پایین‌تر می‌فروختند اما باز هم اصل ماجرا تشویق خریدارها به خرید کتاب ارزان‌تر است که محقق شده.

«دستاورد هول هولکی منم از نمایشگاه امسال این کتاباست. هرچند با ۱۵۰ تومن چهار تا کتاب بیشتر نمی‌شد خرید…» (سروناز ۳۰ ساله)

«من امسال قشنگ نشستم لیست نوشتم که چیز الکی نخرم. از نمایشگاه پارسال تا الان هربار رفتم کتابفروشی از یه سری کتابا که حسرتشو داشتم عکس گرفتم و یه سریاشو تو نمایشگاه گرفتم.» (مرتضی، ۲۹ساله)

 

و اما کاستی‌ها

 

استراحتگاه‌‌های تعبیه شده در نمایشگاه کتاب، محقرند و ناکافی (هرچند هوای خنک اردیبهشت امسال حیاط همیشه آفتابی و گرم  مصلی را بدون سایبان هم قابل استفاده کرده است).

در روز اول هنوز هیچ لیستی از ناشران شرکت‌کننده در نمایشگاه تهیه نشده، پارسال در راهروها کامپیوترهایی بود که خریدارها می‌توانستند اسم کتابی را که می‌خواهند با مشخصات غرفه‌اش در مدت زمان کوتاهی پیدا کنند که امسال خبری ازشان نیست. تعدادی از کتاب‌های دارای مجوز ناشرانی که در نمایشگاه حاضرند اجازه‌ی عرضه نداشته‌اند، زنان سیبیلو، مردان بی‌ریش(نقد و معرفی این کتاب را اینجا بخوانید)، انسان خردمند، خداحافظ گری‌کوپر و سرگذشت ندیمه از این دسته‌اند.

به خاطر قوانینی که هرساله تکرار می‌شود، نشرهای کوچک امکان شرکت در نمایشگاه کتاب را ندارند و برای همین است که کتاب‌های برخی از نشرها را باید در غرفه‌ی ناشری دیگر پیدا کرد.

«یه سری از کتابایی رو که می‌خواستم پیدا نکردم. یه کتابی مال نشر موغام بود یکی مال کتاب صبح بود، ذهن کامل نو رو که مال کندوکاو بود هم توی آگه پیدا کردم.» (زهرا، ۲۵ ساله)

 

خریدارن در نمایشگاه کتاب

 

 

 

 

 

 

 

 تجربه ها و توصیه ها

 

سال اول دبیرستان که بودم (۱۳ سال پیش) ۵ صبح با دوستم سوار اتوبوس شدم، آمدم تهران و ۹ صبح پشت در محل برگزاری نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران بودم. آن موقع نمایشگاه کتاب و مطبوعات با هم برگزار می‌شد. چیزی از تهیه‌ی لیست قبل از رفتن به نمایشگاه و دردندشتی آن در ذهنم نبود، زیاد پول نداشتم و همه‌ی این‌ها باعث شد که از کل سفر یک روزه‌ام یک جلد کتاب شعر تازه منتشر شده عایدم بشود (کتابی که چند ماه بعد به کتابفروشی‌های شهرستان می‌رسید) و یک کتاب تست کنکور که دلم نمی‌آمد با قیمت عادی و بدون تخفیف بخرمش.

بنابراین توصیه‌ام این است که پیش از رفتن به نمایشگاه یک لیست تهیه کنید از کتاب‌هایی که می‌خواهید بخرید. و در ضمن از خودتان بپرسید که کدام یک از کتاب‌های توی لیستتان را نمی‌توانید در طول سال از کتابفروشی‌ها یا اینترنت تهیه کنید؟

 

منبع‌ها، مرجع‌ها، کلاسیک‌ها، چندجلدی‌ها، کتاب‌هایی که همیشه دوست داشتیم بخوانیم‌شان اما به خاطر گرانی‌ها سراغشان نرفته‌ایم و البته کتاب‌های درسی‌ای که دوستشان نداریم اما مجبوریم به خریدنشان گزینه‌هایی هستند که ارزش رفتن به دل شلوغی، سردرگمی میان غرفه‌ها و بارکشی را دارند. با این وجود بهتر است قبل از رفتن به نمایشگاه، کتاب‌های نخوانده‌تان را هم لیست کنید تا اشتباهات گذشته‌ را تکرار نکنید. تعدادی از خریدارهایی که با آن‌ها هم‌صحبت شدم از معضل کتاب‌های نخوانده‌ی سال‌های پیششان برایم می‌گفتند.

نکته‌ی آخر اینکه گاهی دانستن اسم کتاب و نویسنده به تنهایی کمکتان نمی‌کند. نمایشگاه امسال هم مثل هر سال پر است از ترجمه‌های متعدد از آثار مشهور: ۱۹۸۴(نقد و معرفی این کتاب را اینجا بخوانید)، ناطور دشت، عقاید یک دلقک، غرور و تعصب، مادام بوآری و ده‌ها عنوان کتاب دیگر که لازمه‌ی انتخاب درست از میانشان دانستن نام مترجم و انتشاراتی‌های معتبر است.

 

 

نمایشگاه کتاب تهران از چشم خریدارها

 

 

 

  این مقاله را ۱۳ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *