چهار شب یک رویابین
نسخه جیبی کتاب کوچک «شبهای روشن» نشر ماهی مدتها پرفروشترین کتاب بسیاری از کتابفروشیهای تهران و شهرستانها بود. فیلمی که فرزاد موتمن از روی آن ساخت هم در زمان خودش بسیار مورد توجه قرار گرفت. چرا «شبهای روشن» که جزو کارهای فرعی داستایوفسکی و از معدود آثار او پیش از تبعیدش به سیبری است، این همه مورد توجه مخاطب ایرانی قرار گرفت؟ به بهانه -و نه در جواب- این سوال پروندهای درباره «شبهای روشن» تدارک دیدهایم، اما در گرمترین روزهای سال!
نسخه جیبی کتاب کوچک «شبهای روشن» نشر ماهی مدتها پرفروشترین کتاب بسیاری از کتابفروشیهای تهران و شهرستانها بود. فیلمی که فرزاد موتمن از روی آن ساخت هم در زمان خودش بسیار مورد توجه قرار گرفت. چرا «شبهای روشن» که جزو کارهای فرعی داستایوفسکی و از معدود آثار او پیش از تبعیدش به سیبری است، این همه مورد توجه مخاطب ایرانی قرار گرفت؟ به بهانه -و نه در جواب- این سوال پروندهای درباره «شبهای روشن» تدارک دیدهایم، اما در گرمترین روزهای سال!
مرد خیالپرداز در تمام زندگیاش با کسی آنقدر آشنا و صمیم نبوده که بتواند فوراً همسری انتخاب کند. ناگهان به یاد میآورد ملاقاتی که با ناستنکا داشته، نه رسیدن به خوشبختی، که شکل دیگری از خیالپردازی بوده است. ناستنکا از معاشرت با رویاپرداز استفاده میکرد تا زمان بگذرد و بتواند معشوقش را ببیند و برای رویاپرداز این معاشرت همهی چیزی بود که میتوانست داشته باشد. ناستنکا واقعی بود اما تصوری که رویاپرداز از آن رابطه داشت، باز هم خیالی و غیرواقعی بود.
شبهای روشن؛ عشق، تنهایی و توهممرد خیالپرداز در تمام زندگیاش با کسی آنقدر آشنا و صمیم نبوده که بتواند فوراً همسری انتخاب کند. ناگهان به یاد میآورد ملاقاتی که با ناستنکا داشته، نه رسیدن به خوشبختی، که شکل دیگری از خیالپردازی بوده است. ناستنکا از معاشرت با رویاپرداز استفاده میکرد تا زمان بگذرد و بتواند معشوقش را ببیند و برای رویاپرداز این معاشرت همهی چیزی بود که میتوانست داشته باشد. ناستنکا واقعی بود اما تصوری که رویاپرداز از آن رابطه داشت، باز هم خیالی و غیرواقعی بود. |
«شبهای روشن» از بهترین و بینقصترین داستانهای داستایفسکی نیست. اما -و شاید به همین دلیل- برای اقتباس سینمایی بسیار محبوب بوده است. مشهورترین این اقتباسها کار لوکینو ویسکونتی است (با نام شبهای سپید) و سپس روبر برسون کارگردان صاحب سبک فرانسوی (که نام این مقاله از روی فیلم او برداشته شده است).
خود روسها هم دو اقتباس عمده از این اثر تولید کردهاند که نسخه ایوان پیریف مشهورتر است. چهار بار هم سینمای هند به سراغ این اثر رفته است. فیلمی که سال 1381 فرزاد موتمن با فیلمنامه سعید عقیقی و بازی مهدی احمدی و هانیه توسلی از روی این داستان ساخت در کشور ما طرفداران زیادی پیدا کرد. فیلم کمفروش بود اما طرفدارانش پروپاقرص بودند. با این حساب میشد این فیلم را کالت نامید.
درباره «شبهای روشن» کتابی به همین نام منتشر شده است که معرفی آن را در زیر میتوانید بخوانید.
بازگشت مکرر به «شبهای روشن»«شبهای روشن» در سینمای ما موقعیت ویژهای دارد. فیلمی که اکرانی بسیار محدود در تهران تجربه کرد، در جشنواره فیلم فجر چندان مورد توجه قرار نگرفت و فروش پایینی داشت (در همین کتاب فرزاد موتمن کارگردان فیلم نقل میکند که بعد از خواندن فیلمنامه حسابی هیجانزده شده و به نویسنده فیلمنامه سعید عقیقی گفته است بهبه فیلمی خوب برای صندلیهای خالی!) اما علاقمندان پروپاقرصی پیدا کرد. میتوان آن را کالت خواند. و نقد و بررسی و ابراز عشق (یا حتی بعدها نفرت) به چنین فیلمی از دایره مطبوعات سینمایی زمان اکران فیلم فراتر میرود. |
فیلم مستندی هم درباره این فیلم تهیه شده است. بهاره بیات (پژوهشگر اجتماعی و متولد سال شصتودو) از همان سال ۹۲ سراغ مخاطبان این فیلم رفت تا بپرسد چه رابطهای با این داستان و عشق تصویر شده در آن دارند که هنوز برایشان دیدنیست.
یک فیلممقاله درست کرد با عنوان «وقتی از عشق حرف میزنیم». بهاره میگوید: تلاش کردم با مصاحبه با کسانی که در زمان اکران اولیه در سال ۸۲ و سپس در سال ۹۲ مخاطب شب های روشن فرزاد مؤتمن بوده اند، به این بپردازم که در این ده سال در مورد عشق، ساختار خانواده، و رابطه های دوستی چه بر آنها گذشته و چه تغییراتی رخ داده است.
آبشخورهای یادگیری عشق در نسل ما |