سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

خمیری که بازیگوش بود

خمیری که بازیگوش بود


تاکنون 16 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

یکی از نقاط قوت خمیر تاپ تاپ گفت‌وگوهای آهنگین بین شخصیت‌ها و تکرار برخی از کلمات و عبارات است که بچه‌ها از خواندن و شنیدن آن لذت می‌برند: نانوا آب جوی را دنبال کرد و رفت و رفت تا رسید به درخت و گفت: «آهای درخت! آب ندیدی؟ خمیر تاپ تاپ ندیدی؟» درخت گفت: «برگ رو بگیر، باغ رو بگیر، راه رو بگیر، خمیر تاپ تاپ رو بگیر.»

خمیر تاپ تاپ

نویسنده: افسانه موسوی گرمارودی / تصویرگر: مرجان وفائیان

رده بندی سنی کتاب: 7+

ناشر: کتاب‌های مهتاب (واحد کودک و نوجوان محراب قلم)

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۱۲

یکی از نقاط قوت خمیر تاپ تاپ گفت‌وگوهای آهنگین بین شخصیت‌ها و تکرار برخی از کلمات و عبارات است که بچه‌ها از خواندن و شنیدن آن لذت می‌برند: نانوا آب جوی را دنبال کرد و رفت و رفت تا رسید به درخت و گفت: «آهای درخت! آب ندیدی؟ خمیر تاپ تاپ ندیدی؟» درخت گفت: «برگ رو بگیر، باغ رو بگیر، راه رو بگیر، خمیر تاپ تاپ رو بگیر.»

خمیر تاپ تاپ

نویسنده: افسانه موسوی گرمارودی / تصویرگر: مرجان وفائیان

رده بندی سنی کتاب: 7+

ناشر: کتاب‌های مهتاب (واحد کودک و نوجوان محراب قلم)

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۱۲

 


تاکنون 16 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

 

خمیری که بازیگوش بود

 

 

گره بعضی از داستان‌ها بسیار ساده است، مثل گم شدن خمیر در داستان کوتاه تاپ تاپ خمیر . در این داستان‌ها اتفاقات، شخصیت‌ها، گفت‌وگوها و تصویرگری‌ها کمک می‌کنند تا مخاطب کودک به اندازه‌ی کافی در تعلیق قرار بگیرد و برایش جذاب باشد بداند این خمیر چطوری پیدا می‌شود؟ اصلاً پیدا می‌شود؟

ماجرای داستان تاپ تاپ خمیر از آن‌جایی شروع می‌شود که آقای نانوا گلوله‌ی خمیر را برمی‌دارد و قلقلی‌اش می‌کند. خمیر بازیگوش از دستش بیرون می‌پرد و تاپ تاپ توی جوی آب می‌افتد. نانوا به دنبالش می‌دود تا آن را بگیرد.

خمیر به نوعی برای مخاطب کودک شخصیت تازه‌ای به نظر می‌آید و در داستان‌های کودک کمتر حضور داشته است. خلق داستان با شخصیت‌های جدید و البته باورپذیر باعث جذابیت بیشتر داستان می‌شود. نویسنده به نوعی به ارزش‌ها و فرهنگ‌های سنتی ایرانی توجه نشان داده است. نانوا در تصویرگری‌ها کلاه سنتی به سر و کفش سنتی به پا دارد.

همچنین این شکل تهیه‌ی نان سال‌هاست که در ایران وجود دارد و یک نانوا همیشه تلاش می‌کند با درست کردن خمیر نان را به دست مردم برساند، همان‌طور که در اینجا سعی دارد خمیر را بگیرد و از وظیفه‌اش جا نماند. در تصویرگری‌ها هم در حال تکاپو است و حرکت و پویایی را به مخاطب منتقل می‌کند.

 

در این کتاب با شیوه‌ی خلاقانه‌ای در انتقال مفاهیم روبرو می‌شویم. علاوه بر آن کوتاه بودن داستان و ریتم تند آن کمک می‌کند تا مخاطب مشتاق شود تا انتهای کتاب همراه شود.

تصویرگری‌های کتاب سهم به‌سزایی در روایت داستان ایفا می‌کند. تصاویر کمی شاعرانه هستند و فضای طبیعت را به سادگی نشان می‌دهد. در ابتدا خمیر سفید است. تغییرات خمیر را از ابتدا تا انتهای داستان می‌توانیم در صفحه‌ی آخر و همین‌طور پشت جلد کتاب ببینیم. اگر نویسنده تغییرات را در متن هم می‌نوشت با خلاقیتی که الان روبه‌رو هستیم، مواجه نمی‌شدیم. این تکنیک‌ها باعث لذت بیشتر کتابخوانی و به تفکر واداشتن کودکان می‌شود.

تصویر گندم‌ها و کوه‌ها و درخت‌ها بر روی خمیر ظاهر می‌شود به طوری که رنگش را هم تغییر می‌دهد. خمیر با سفر کردن در طبیعت عوض می‌شود و به نوعی بزرگ‌تر و پخته‌تر می‌شود، اتفاقی که کودکان هم دوست دارند برایشان زودتر رخ بدهد. نانوا سوالش را از جوی، درخت، کوه و مزرعه‌ی پر از گندم می‌پرسد، تجربه‌ی حضور در این فضاها به رشد او کمک می‌کند. در اینجا بازیگوشی اتفاقاً خالی از لطف نبوده و شخصیت داستان را متحول کرده است.

 

نام داستان احتمالاً مخاطبان بزرگسال را به یاد یکی از بازی‌های بومی ایرانی می‌اندازد، «تاپ تاپ خمیر، شیشه پر پنیر، دست کی بالا؟» آیا کودکان با این بازی آشنا هستند؟ شاید بهتر باشد والدین و مربی‌ها وقتی این کتاب را برای بچه‌ها تهیه می‌کنند این بازی را هم به آن‌ها یاد بدهند. البته خالی از لطف نبود اگر در کتاب هر چند مختصر به این بازی اشاره می‌شد تا مخاطبان هم با بازی‌های قدیمی آشنا شوند.

تاپ تاپ خمیر یک داستان خواندنی و تماشایی برای کودکان است و چند دقیقه‌ای می‌تواند آن‌ها را از روزمرگی خارج و به دنیای شیرین داستانی وارد کند.

 

 

 

 

 

  این مقاله را ۲۰۸ نفر پسندیده اند

2 دیدگاه در “خمیری که بازیگوش بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *