برخوردهایی از جنس واقعیت و خیال
برخوردها همانطور که از نامش پیداست چندین برخورد با دیدن سفینهی فضایی را روایت میکند اما فقط به این نقطه ختم نمیشود. برخورد انسانها با یکدیگر، برخورد با بخش آزاردهندهی شخصیت دیگران و برخورد با انواع مشکلاتی که در زندگی به خصوص در دورهی نوجوانی پیش میآید از بخشهای این رمان است. نویسنده سعی کرده تا انواع مسائل مانند هویتیابی نوجوانان، بلوغ و نیاز به حس مستقل بودن را در زندگی شخصیتهای این رمان مطرح کند.
برخوردها
نویسنده: جیسون والاس
مترجم: ناهید قهرمانی
رده بندی سنی کتاب: 12+
ناشر: ایران بان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۳۴۴
شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۸۸۳۵۰۷
برخوردها همانطور که از نامش پیداست چندین برخورد با دیدن سفینهی فضایی را روایت میکند اما فقط به این نقطه ختم نمیشود. برخورد انسانها با یکدیگر، برخورد با بخش آزاردهندهی شخصیت دیگران و برخورد با انواع مشکلاتی که در زندگی به خصوص در دورهی نوجوانی پیش میآید از بخشهای این رمان است. نویسنده سعی کرده تا انواع مسائل مانند هویتیابی نوجوانان، بلوغ و نیاز به حس مستقل بودن را در زندگی شخصیتهای این رمان مطرح کند.
برخوردها
نویسنده: جیسون والاس
مترجم: ناهید قهرمانی
رده بندی سنی کتاب: 12+
ناشر: ایران بان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۳۴۴
شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۸۸۳۵۰۷
برخوردهایی از جنس واقعیت و خیال
یک اتفاق عجیب و واقعی منبع الهامی برای نویسندهی برخوردها شده است. ۶۲ کودک ۵ تا ۱۲ سالهی مدرسهی آریل ِ شهر روآ، در زیمباوه و در سال ۱۹۴۴ یک سفینهی فضایی میبینند. همگی به طرف معلمانشان میدوند و گزارش میدهند که سفینهی فضایی پشت زمین بازیشان فرود آمده و آدم فضائیها از آن بیرون آمدهاند. مصاحبهها و تصاویر ویدئویی از این اتفاق موجود است اما به گفتهی نویسنده، او هیچ شخص حقیقی که این اتفاق را دیده باشد پیدا نکرده است. بنابراین از ذهن خود استفاده کرده و بر اساس این ماجرا یک رمان با ۶ شخصیت ۱۲ تا ۱۸ سال خلق کرده است.
این ۶ شخصیت هر کدام به زبان خودشان از ماجرای سفینهی فضایی میگویند و اتفاقات زندگی خودشان را هم تعریف میکنند. میدانیم کل شخصیتها زادهی ذهن نویسنده هستند اما از آن جایی که زندگی همهی شخصیتها به هم به نوعی ربط پیدا میکند و سوژهی اصلی واقعی بوده، با یک رمان پرکشش روبرو هستیم، به علاوه این رمان با چارچوب، سخت، محکم و خلاقانه مسائل خانوادگی و اجتماعی زیادی مطرح میکند مثل نژادپرستی، چگونگی رفتار با نوجوان و از همه پررنگتر آزار جنسی نوجوانان که شاید کمتر در رمانهای نوجوان آن را دیده باشیم.
نقش کلویی، دختر نوجوان داستان از همه پررنگتر و به شخصیتهای دیگر هم مرتبطتر است. پدر و مادر کلویی با هم اختلاف دارند و اینکه او موجودات فضایی را دیده به نظرشان مسخره است.
پدر و مادر او و والدین ۳ دانشآموز دیگر وظیفه دارند هفتهای دوبار بچه ها را به مدرسه ببرند اما کلویی آن روز از رفتن با پدر دوستش مگان، آقای استامپس سر باز میزند. کلویی از اتفاق ناگواری که برایش رخ داده با کسی حرف نمیزند اما بچههای دیگر باخبر میشوند. در روایتهای بعدی متوجه میشویم که آقای استامپس او را با رفتار محبتآمیزش تحت تاثیر و بعد مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده است، علت اینکه او نمیخواهد به مدرسه برود اینجا معلوم میشود.
نویسنده نشان میدهد که آزار جنسی حتما از سوی افراد غریبه نیست و حتی ممکن است از سوی کسی اتفاق بیفتد که همه به او اعتماد دارند و در ظاهر خوشبرخورد است. کلویی بعد از این حادثه نمیداند کار درست چیست و به عنوان کسی که خودش را قربانی میبیند، حادثه را برای دیگران تعریف نمیکند. شاید بتوان گفت کلویی نمایندهی نوجوانانی است که نمیدانند در مقابل این مسئله چه کار باید بکنند و کسی هم به آنها برای جلوگیری از چنین معضلاتی آموزش نداده است.
شخصیت بعدی گری است. او دوازده سال دارد و به زودی باید به مدرسهی جدید برود. گری از دور نوری دیده ولی فکر میکند بچهها داستان را از خودشان درآوردهاند و چیزی ندیدهاند. مادرش آنها را رها کرده و رفته و او و برادر و پدرش با هم زندگی میکنند. کلویی دیده که گری در مدرسه گریه کرده و گری از او خواسته به کسی نگوید. بعد از آن روابطشان با هم خوب نمیشود و آن هم به خاطر غرور گری است. گری در پایان و در گرفتاری کلویی خودش را مقصر میداند.
گری و تندای قبلا دوست صمیمی هم بوده اند ولی حالا اینطور نیست. نلسون برادر تندای ناپدید شده و از دنیا رفته است اما مادرش این اتفاق را باور نمیکند. شاید بتوان گفت تندای در ماجراهای اصلی داستان از همه کمتر تاثیرگذار است.
کارل ۱۸ سال دارد. اتفاق را ندیده ولی دوست داشته ببیند. پدرش، آقای هاید، مدیر مدرسه است و روی او سرمایهگذاری کرده تا قهرمان کریکت شود اما کارل کریکت را دوست ندارد، مقابل پدر دیکتاتورش میایستد و در مدرسه با چوب کریکت توی سر یکی از بچهها میزند. اعلامیهای در کل مدرسه پخش میشود که او قلدری کرده و از مدرسه اخراج شده است و کارل فکر میکند زیر سر برادر گری است که قبلا با هم دعوا کرده بودند.
شش پنسی، نوجوان دیگر این رمان سرخپوست است و رفتار پدر دائمالخمرش با او خوب نیست و مجبورش میکند از بقیه دزدی کند. پدرش میگوید دزدی از سفیدپوستان ایرادی ندارد چون آنها همه چیز سرخپوستان را دزدیدهاند. شش پنسی مجبور میشود از کلویی ساعتش را بدزدد اما بعدا که با هم آشنا و دوست میشوند، میگوید که مجبور شده و کلویی ساعت را به او هدیه میدهد. در روایت شش پنسی مخاطب اثرات نژادپرستی را میبیند و با فرهنگ سرخپوستان آشنا میشود.
هالی سیزده سال دارد و به مدت دو هفته از آمریکا به آفریقا آمدهاند. او از کارل خوشش میآید و دلش میخواهد با او دوست شود. آقای استامپس که کلویی را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، به سراغ هالی میآید. هالی اول فکر میکند مرد مهربانی است اما در ادامه وقتی آقای استامپس او را به جای خلوتی میبرد، از هدفش باخبر میشود و فرار میکند.
این ۶ نفر نوجوانانی هستند که سن و سال، جنسیت و فرهنگشان با یکدیگر متفاوت است و این تفاوت را در روایتشان هم میبینیم که باعث تنوع و جذابیت بیشتر روایتها شده است.
بعضی از گرههای داستانهای فرعی مدتی طول میکشد که معلوم شود چیست، مثل دعوای گری و کارل که در پایان روایت تندای اتفاق میافتد و علت آن در پایان روایت کارل معلوم میشود. این باعث شده که رمان خواننده را بیشتر در تعلیق نگه دارد و برای خواندن بقیهی روایتها جذب شود، چون در روایت پایانی است که گرهگشایی به طور کامل اتفاق میافتد.
نویسنده با هوشمندی سعی کرده که هر راوی داستان خاص خودش را تعریف کند و در نقاط مشترکی به یکدیگر مربوط بشوند. ماجراهای شخصیتها از این چه که گفتیم بیشتر به همدیگر مرتبط است. شاید برای مخاطب در ابتدا گیجکننده به نظر بیاید اما از این سبک نوشتن در رمانهای زیادی استفاده شده است و مخاطب کتابخوان نوجوان با آن ارتباط برقرارمیکند. گاهی در این شکل از روایت مخاطب بیشتر از شکل کلاسیک روایت غافلگیر میشود، چرا که برداشت و قضاوت یک شخصیت را میخواند و بعد از دیدگاه شخصیت بعدی آن برداشت نقض میشود.
برخوردها همانطور که از نامش پیداست چندین برخورد با دیدن سفینهی فضایی را روایت میکند اما فقط به این نقطه ختم نمیشود. برخورد انسانها با یکدیگر، برخورد با بخش آزاردهندهی شخصیت دیگران و برخورد با انواع مشکلاتی که در زندگی به خصوص در دورهی نوجوانی پیش میآید از بخشهای این رمان است. نویسنده سعی کرده تا انواع مسائل مانند هویتیابی نوجوانان، بلوغ و نیاز به حس مستقل بودن را در زندگی این شش شخصیت مطرح کند.
این رمان برندهی جوایز کاستا، انجمن ادبی انگلستان و نامزد مدال کارنگی شده است. در معرفی نویسنده آمده است:
“جیسون والاس در سال ۱۹۶۹ انگلستان متولد شد. او شجرهی خانوادگی بسیار جالبی دارد زیرا لرد جرج سنجر، صاحب سیرک معروف ویکتوریا از اجداد او است. او در سال ۱۹۸۳ در مدرسه شبانهروزی زیمباوه ثبت نام کرد. در سالهای نوجوانی او بسیاری از کتابهای غیر داستانی و کتابهای کمیک را خواند و از سن هفده سالگی نویسندگی را به صورت حرفهای آغاز کرد. جیسون تمام وقت آزادش را وقت نوشتن میکند. “
میتوان گفت مخاطب برخوردها تنها نوجوانان نیستند بلکه برای بزرگترها هم جذاب و البته همراه با نکاتی است که باید در برخورد با نوجوانان رعایت کنند.