سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

رهبری یعنی به پیش بردن افراد

رهبری یعنی به پیش بردن افراد


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

در کتاب« انگیزه‌ی رهبری» پاتریک لنچونی در قالب داستانی پرکشش در مورد مدیرعاملی که به زودی قرار است اخراج شود می‌نویسد. در قالب این داستان ویژگی‌های اصلی برای رهبری یک مجموعه را برمی‌شمارد وظایف مدیرعامل که نباید از آنها پرهیز کرد این پنج مورد است: ۱- برگزاری جلسات عالی ۲- مدیریت تیم مدیریتی ۳- مدیریت تک تک اعضای تیم مدیریتی ۴- داشتن گفت‌وگوهای پردردسر ۵- اطلاع رسانی پیوسته و پیاپی خط‌مشی‌ها به کارمندان.

انگیزه‌ی رهبری

نویسنده: پاتریک لنچونی

مترجم: سعید یاراحمدی

ناشر: آریانا قلم

نوبت چاپ: ۳

سال چاپ: ۱۴۰۱

تعداد صفحات: ۱۴۴

شابک: ۹۷۸۶۲۲۷۰۸۹۱۱۰

در کتاب« انگیزه‌ی رهبری» پاتریک لنچونی در قالب داستانی پرکشش در مورد مدیرعاملی که به زودی قرار است اخراج شود می‌نویسد. در قالب این داستان ویژگی‌های اصلی برای رهبری یک مجموعه را برمی‌شمارد وظایف مدیرعامل که نباید از آنها پرهیز کرد این پنج مورد است: ۱- برگزاری جلسات عالی ۲- مدیریت تیم مدیریتی ۳- مدیریت تک تک اعضای تیم مدیریتی ۴- داشتن گفت‌وگوهای پردردسر ۵- اطلاع رسانی پیوسته و پیاپی خط‌مشی‌ها به کارمندان.

انگیزه‌ی رهبری

نویسنده: پاتریک لنچونی

مترجم: سعید یاراحمدی

ناشر: آریانا قلم

نوبت چاپ: ۳

سال چاپ: ۱۴۰۱

تعداد صفحات: ۱۴۴

شابک: ۹۷۸۶۲۲۷۰۸۹۱۱۰

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

در کتاب انگیزه رهبری، نویسنده در قالب داستانی پرکشش در مورد مدیرعاملی که به زودی قرار است اخراج شود می‌نویسد. مدیری که به دنبال راهکاری است تا بتواند خود را در این سمت حفظ نماید و از شرکت مشاوره‌ی کمپانی رقیب خود تقاضای کمک می‌کند ولی به جای مشاور مدیرعامل شرکت رقیب به کمک آنها می‌آید و به تمامی آموزه‌های لازم در خصوص بهبود عملکرد را به مدیرعامل در حال اخراج یاد می‌دهد.

او می گوید در ابتدا باید عنوان شغلی مدیرعامل را باز تعریف کرد و از مدیر ارشد اجرایی به مدیر ارشد اجراکننده تغییرش دهند. رهبر بیش از اینکه فقط مجری باشد درگیر اجرا کردن است. یعنی رهبر باید کننده کار باشد نه اینکه فقط عنوانش را یدک بکشد.

برای شناخت فعالیت‌های شغلی که آن را دوست دارید باید اول روی فعالیت‌های لذت‌بخش و بعد روی فعالیت‌های پراهمیت تمرکز کنید و آن‌ها را بنویسید.

 

در ابتدا مهم‌ترین فعالیت‌های شغلی خود را فهرست کنید سپس به آن‌ها در دو ستون لذت بخشی و اهمیت امتیازهایی از ۱ الی ۵ بدهید.

وظایف مدیرعامل که نباید از آنها پرهیز کرد این پنج مورد است: ۱- برگزاری جلسات عالی ۲- مدیریت تیم مدیریتی ۳- مدیریت تک تک اعضای تیم مدیریتی ۴- داشتن گفت‌وگوهای پردردسر ۵- اطلاع رسانی پیوسته و پیاپی خط‌مشی‌ها به کارمندان.

مدیرعامل نباید افرادش را زیر ذره‌بین بگذارد ولی باید به آنها آموزش دهد و مطمئن شود برنامه‌های خوبی برای تیم‌شان داشته باشند و اینکه هر مشکل بزرگی پیش آمد قبل از اینکه خیلی دیر بشود به مدیر خبر دهند.

در توضیح شغل مدیرعاملی می‌توان گفت:

مدیرعاملی بدترین و بهترین کار- ‌تنهاترین و اجتماعی‌ترین کار – قابل تقدیرترین و بی‌اجرومزدترین کار شرکت است.

 

حال که با مفهوم شغل مدیرعاملی آشنا شدیم به یک سوال اصلی می‌رسیم:

سوال اصلی که هر مدیرعاملی باید از خودش بپرسد این است که چرا دلش می‌خواهد کاری را بکند که مدیرعامل می‌کند؟ از خودت بپرس چرا دلت می‌خواهد مدیرعامل باشی؟

مرسوم‌ترین پاسخ شاید چنین باشد، در اصل فقط دو انگیزه افراد را به رهبر شدن ترغیب می‌کند: ۱- می‌خواهند به دیگران خدمت کنند ۲- دریافت پاداش

اگر دلیل دوم را انتخاب کنید دلیل افتضاحی است چون از موقعیت‌ها و فعالیت‌های ناخوشایند پرهیز می‌کنید که جزو جدایی‌ناپذیر رهبری است. مثل پدری که باورداشته باشد پدر بودن باید راحت و سرگرم کننده باشد، با پذیرش این واقعیت که باید وقت زیادی را با فرزندان خود بگذراند و خود را درگیر فعالیت‌هایشان بکند مشکل خواهد داشت.

دوانگیزه‌ی رهبری که جواب سوال اصلی علت رهبر شدن افراد است:

۱- رهبری پاداش مدارانه یعنی باور به اینکه رهبر شدن پاداشی برای سخت کوشی است. بنابراین رهبر بودن باید کاری خوشایند و لذت بخش باشد و رهبران باید روی هرکاری که دلشان می‌خواهد تمرکز کنند و از هرچیز پیش پا افتاده و ناخوشایند و آزار دهنده پرهیزکنند.

۲- رهبری مسئولانه یعنی باور به اینکه مسئول شدن مسئولیتی است که به عهده می‌گیریم. بنابراین رهبر بودن باید سخت و چالش برانگیز باشد. البته چنین انگیزه‌ای بی‌تردید تا اندازه‌ای رضایت خاطر هم به رهبر می‌دهد.

 

بازیکنانی‌ که انگیزه مسئولانه دارند اغلب بیش‌ از حد انتظار ظاهر می شوند و بازیکنانی که انگیزه پاداش مدارانه داشته باشند اغلب کمتر‌ از حد انتظار ظاهر می‌شوند. حال که با انگیزه رهبری آشنا شدید به پنج غفلت رهبران به انگیزه‌ای پاداش مدارانه می‌پردازیم:

۱- تشکیل تیم رهبری: یگانه راه پیش روی رهبر این است که مسئولیت ساخت تیم را خود به عهده بگیرد.

۲- مدیریت زیردستان‌ و وادار کردنشان به مدیریت زیردستان خود: کمک کردن به آنها برای تعیین جهت کلی کارشان و اطمینان از اینکه کارشان همسو با همکاران است و سایر همکاران کار او را درک می‌کنند و نیز اگاهی کافی از روند کارشان که بتوان تا جای ممکن موانع احتمالی و مشکلات را در مراحل آغازین شناسایی کنند.

یعنی مدیریت همسو کردن اقدامات، رفتار و نگرش‌ افراد با نیازهای سازمان و همچنین اطمینان از اینکه مشکلات کوچک به مشکلات بزرگ تبدیل نشوند.

۳- داشتن گفت‌و‌گوهای پر دردسر و ناخوشایند: یکی از مسئولیت‌های رهبر، صریح، شفاف، مصمم و با خوشرویی گوشزد کردن مشکلات بغرنج و معذب‌کننده است.

 مسئولیت خواهی خوش‌رویانه: با کارمندانی که نیاز به اصلاح دارند صحبت کنید و  با خوشرویی به آنها بگویید کسی وادارشان نمی‌کند رفتار یا منششان را تغییر دهند. به آنها یادآوری کنید اگر نتوانند تغییر کنند هنوز دوستشان می‌مانند ولی دیگر نمی‌توانند در شرکت خدمت کنند.

۴- برگزاری جلسات عالی با تیم رهبری

۵- اطلاع‌رسانی پیوسته و پیاپی خط‌مشی‌ها به کارمندان: برای آن‌که کارمندان باور کنند که مدیران برای اجرای خط‌مشی‌هایی که اعلام می‌کنند عزمی راسخ دارند، باید هفت بار آن را بشنوند.

و در پایان، رهبری مسئولیتی فداکارانه و سخت است، ولی انجامش لذت‌بخش است.

 

  این مقاله را ۹ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *