سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

پر از اشتباه

پر از اشتباه


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

همان‌­طور که از عنوان کتابِ مارکسیست‌­های ایده‌­آلیست هم بر­می‌­آید، داوری عمومی کتاب این است که سازمان چریک‌­های فدایی خلق برداشت واقع‌­بینانه‌­ای از شرایط جامعه نداشتند و نویسنده سعی می‌­کند نشان دهد که چگونه برداشت احمدزاده از واقعیت موجود جامعه ایران ایده‌آلیستی و در نتیجه ساده‌انگارانه و اشتباه بوده است. اما کتاب در روایت تاریخی خود پراشتباه است و در این یادداشت برخی از این اشتباهات فهرست شده است.

مارکسیست‌­های ایده‌آلیست

نویسنده: فرزاد روشنایی

ناشر: اختران

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۲۰۴

همان‌­طور که از عنوان کتابِ مارکسیست‌­های ایده‌­آلیست هم بر­می‌­آید، داوری عمومی کتاب این است که سازمان چریک‌­های فدایی خلق برداشت واقع‌­بینانه‌­ای از شرایط جامعه نداشتند و نویسنده سعی می‌­کند نشان دهد که چگونه برداشت احمدزاده از واقعیت موجود جامعه ایران ایده‌آلیستی و در نتیجه ساده‌انگارانه و اشتباه بوده است. اما کتاب در روایت تاریخی خود پراشتباه است و در این یادداشت برخی از این اشتباهات فهرست شده است.

مارکسیست‌­های ایده‌آلیست

نویسنده: فرزاد روشنایی

ناشر: اختران

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۲۰۴

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

یکی از معانی پرکاربرد ایده‌­آلیسم در ادبیات چپ، ساده­‌انگاری است. ایده‌­آلیست فرد یا گروهی است که برخوردش با واقعیت از غنای لازم برای مواجهه با پیچیدگی جهان عینی برخوردار نیست و در نتیجه گرفتار برداشت ساده‌­انگارانه‌­ی خود از محیط پیرامونی می‌­شود. چنین ساد­ه‌­انگاری‌­ای معمولاً منجر به برآورد اشتباه افراد از نقش و توانایی‌­های خود شده، باعث می‌­شود علی­رغم داشتن نیّات صواب در عمل دچار نقض غرض شده و سر از ناکجاآباد درآورند.

آن‌­طور که از عنوان کتابِ مارکسیست‌­های ایده‌­آلیست هم بر­می‌­آید سازمان چریک‌­های فدایی خلق برداشت واقع‌­بینانه‌­ای از شرایط جامعه نداشتند و نویسنده سعی می‌­کند نشان دهد که چگونه برداشت احمدزاده از واقعیت موجود جامعه ایران ایده‌آلیستی و در نتیجه ساده­‌انگارانه و اشتباه بوده و نهایتاً به شکست جنبش فدائیان منجر شده است.

«اما مهمترین و نخستین هدف سازمان که در رسیدن به آن ناموفق بودند و به همین دلیل ما جنبش فدائیان را جنبشی شکست­‌خورده می‌­نامیم، برپایی یک انقلاب دموکراتیک با هژمونی حزب طبقه کارگر بود که پس از آن بتوانند این انقلاب را به سوی یک جامعه سوسیالیستی رهبری کنند.» (ص 133)

اما چطور می‌­شود درحالی ­که به نظر نویسنده برداشت جزنی گرفتار ایده‌­آلیسم احمدزاده نبوده و سازمان هم در بیانیه 16 آذر سال 1356 «… تئوری­‌های رفیق جزنی [را] به عنوان رکن اساسی و رهنمون فعالیت­های [خود بازشناخت]…ص.130»  باز هم نتوانست از شکست خود جلوگیری کند، پرسشی است که چنین پاسخی دریافت می‌­کند: «هنگامی هم که به بازنگری مبانی نظری خود پرداختند و به اصطلاح سعی کردند مقداری از پراتیک فاصله گرفته و به مسائل تئوریک، که جزنی بیشتر به آن پرداخته بود، بپردازند و فاصله‌­ای را که بین تئوری و عمل آنها بود پر کنند، دچار انشعاب شدند.

یک گروه با اعتراف به اشتباه خود، [کلاً] مشی مسلحانه را کنار گذاشتند [اکثریت] و گروهی دیگر … سعی کردند با پراتیک خود آخرین مرحله تئوری احمدزاده را که انتقال مبارزه چریکی از شهر به کوهستان بود به مرحله اجرا دربیاورند [اقلیت] که نتیجه آن هم چیزی جز شکست نبود.» (ص.145) بدین ترتیب از دید نویسنده هر دو گروه از نظراتِ درست جزنی فاصله گرفتند و همین نکته باعث شکست‌شان شد.

اما فارغ از موافقت یا عدم موافقت با استدلالات و نتیجه‌­گیری نویسنده باید گفت با اثری پر از اشکال و اشتباه مواجه هستیم. متأسفانه تعداد اشکالات و اشتباهات در کتاب به قدری زیاد است که امکان طرح تمامی آن‌­ها در نوشته حاضر نیست و فقط می­‌توان به نمونه‌­هایی اشاره کرد.

در فصل اول کتاب ذیل عنوان سازمان‌­های انشعابی وقتی نویسنده دارد به بررسی انشعابات انجام شده در حزب توده پس از سال 32  می‌­پردازد از کروژوک‌های باقر امامی نام می‌­برد (ص.28) در حالی‌که باقر امامی هیچ‌­گاه عضو حزب توده نبوده و کروژوک‌های مارکسیستی، کلاس‌های آموزشی مارکسیسم-لنینیسم بودند که امامی در 1323 راه انداخته و از همان بدو تأسیس مورد حمله رهبری حزب توده قرار گرفته بود.

(برای آشنایی بیشتر می‌­توانید به کتاب سید محمد باقر امامی و کروژوک‌­های مارکسیستی او نوشته محمد حسین خسروپناه، نشر پردیس دانش 1392، مراجعه کنید.) یا در جایی دیگر با اشاره به نشست­‌های مجاهدین و فدائیان پس از انتشار جزوه تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین در سال 54 از نمایندگان سازمان مجاهدین تحت عنوان مارکسیست­‌های منشعب از سازمان مجاهدین یاد می‌­کند! (ص.126) در حالی‌که در آن زمان تقی شهرام (یکی از شرکت‌کنندگان در جلسات) رهبر بلامنازع مجاهدین بود و تأکید داشت که سازمان مجاهدین در پروسه مبارزاتی خود توانسته پوسته مذهبیِ خرده بورژوایی خود را بشکافد و در روند تکاملی خود مارکسیست-لنینیست شود.

اکثریت قریب به اتفاق اعضای آن زمان مجاهدین هم تغییر ایدئولوژی را پذیرفتند و اندک مقاومت‌­های موجود در سازمان منجر به حذف فیزیکی شریف واقفی و ترور ناموفق صمدی لباف شد.

اما نویسنده بی توجه به همه این نکات و با خیالی آسوده حکم به انشعاب مارکسیست‎‌­ها از سازمان مجاهدین داده است. یا در بخش عکس‌­ها تصاویرِکاظم ذوالانوار و مصطفی خوشدل در کنار هفت عضو سازمان فدائیان تحت عنوان اعدامی‌­های سازمان در فروردین 54 قرار داده شده و جای هیچ تردیدی باقی نمی‌­گذارد که نویسنده از این‌که در کشتار نه زندانی توسط ساواک در تپه‌های اوین، هفت نفر از اعضای سازمان فدائیان خلق کشته شدند و خوشدل و ذوالانوار از اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند، بی خبر است!

علاوه بر این نویسنده حتی در رعایت اصول صوری یک اثر پژوهشی هم موفق نبوده و برای نمونه­ استناداتِ بدون ذکر منبع در متن کم نیست و در بسیاری از مواردی هم که به منابع ارجاع داده شده از شماره صفحه خبری نیست و جالب‌­تر آن‌که در کتاب به ارجاعاتی برمی‌­خوریم که صرفاً به قصد پر و پیمان کردن لیست منابع آورده شده‌­اند.

به عنوان نمونه در پانویس صفحه 14 کتاب معنای واژه امپریالیسم از کتاب واژه‌­های نو خسرو روزبه نقل شده و با توجه به اینکه  تا پایان کتاب هیچ ارجاع دیگری به منبع مزبور نشده و در عین حال نویسنده برای هیچ یک از پانویس­‌های دیگری که به شرح معانی واژه‌­ها اختصاص دارد منبعی ذکر نکرده و از این­ دو مهم‌­تر واژه امپریالیسم آن چنان واژه نامأنوسی برای خوانندگان نیست که نیازمند شرح در پانویس باشد، خواننده از خودش می­‌پرسد آیا کل ماجرا صرفاً تمهیدی برای افزودن کتاب خسرو روزبه به لیست منابع نبوده است؟!

ماجرا اما وقتی غم­‌انگیزتر می‌­شود که از نحوه صورت‌­بندی این کتابِ پر اشتباه و اشارات نویسنده در مقدمه­ بر­می‌­آید مارکسیست‌­های ایده‌آلیست پایان‌­نامه‌­­ی تحصیلی نویسنده بوده  و طبعاً پیش از انتشار حداقل مورد ارزیابی چهار متخصص تاریخ قرار گرفته که از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌­اند. همین امر می­‌تواند نمونه‌­ای باشد از خروارِ پایان‌­نامه­‌های بی‌کیفیتی که این روزها در دانشگاه‌­های پرشمار کشورمان نوشته، ارزیابی و تائید می‌­شوند.

 

#مارکسیسم

  این مقاله را ۱۴ نفر پسندیده اند

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *