به مناسبت 71 سالگی ناطور دشت ؛ 11 نکته که باید بدانید
کتاب «ناطور دشت»، یا «ناتور دشت» را جروم دیوید سالینجر، درست 71 سال پیش، یعنی در سال 1951 میلادی منتشر کرد. البته این اثر، پیش از انتشار به صورت کتاب، به عنوان یک داستان دنبالهدار، در فاصلهی سالهای 1945 تا 1946 منتشر شده بود. ناطور دشت درباره طغیانگری، اضطراب و خشم نوجوانان است. در این مقاله، یازده نکتهی مهم در مورد این اثر را با شما در میان خواهیم گذاشت. یازده نکتهای که خوب است در مورد این رمان جاودانه بدانید.
(مترجم)
(مترجم)
کتاب «ناطور دشت»، یا «ناتور دشت» را جروم دیوید سالینجر، درست 71 سال پیش، یعنی در سال 1951 میلادی منتشر کرد. البته این اثر، پیش از انتشار به صورت کتاب، به عنوان یک داستان دنبالهدار، در فاصلهی سالهای 1945 تا 1946 منتشر شده بود. ناطور دشت درباره طغیانگری، اضطراب و خشم نوجوانان است. در این مقاله، یازده نکتهی مهم در مورد این اثر را با شما در میان خواهیم گذاشت. یازده نکتهای که خوب است در مورد این رمان جاودانه بدانید.
محبوبیت و آمار فروش ناطور دشت در جهان
از زمانی که کتاب ناطورِ دشت برای اولین بار (در سال 1951 میلادی) منتشر شد تا به امروز، بیش از 65 میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است. اگر دقیقترش را بخواهید، مطابق با آخرین آمار، هر ساله حدود 250 هزار نسخه از این رمان به فروش میرسد. این یعنی هر روز، حداقل 985 نسخهی ناطور دشت از ویترین کتابفروشیها به خانهی علاقمندان به کتاب و مطالعه در سرتاسر جهان منتقل میشود.
این محبوبیت حتی در زبان انگلیسی کوچه و بازار هم نتایجی را در پی داشته است: ناطور دشت برای اولین بار عبارت LMAO یا از شدت خنده منفجر شدن را در بین جوانان رواج داد. حتی شواهدی وجود دارد که فعل Screw Up یا همان گند زدن، نخستین بار توسط سالینجر و در رمان ناطور دشت ظاهر شد (مثل خیلی دیگر از کلمات و عبارات تند و عامیانهی کتاب) و جای خود را در گفتگوهای روزانهی جوانان آمریکایی محکم کرد.
ناطور دشت یکی از یادگارهای جنگ جهانی دوم است
هیچ میدانستید که سالینجر بخشهای زیادی از کتاب را زمانی نوشت که در جنگ جهانی دوم به عنوان سرباز میجنگید؟ جالبتر اینکه، تقریباً همزمان با عملیات «از نرماندی به آلمان»، با ارنست همینگوی دیدار کرد و حتی به نامهنگاری با او پرداخت. در این زمان، او شش فصل نخست ناطور دشت را نوشته بود. شاید با خودتان بگویید که دلیل اهمیت این دیدارها و نامهنگاریها چیست؟ در حقیقت، دیدار همینگوی و سالینجر به این دلیل مهم و جالب توجه است که هولدن کالفیلد از وداع با اسلحهی همینگوی بیزار بود.
ناطور دشت نمادی برای عصیان نوجوانان
قهرمان ناطور دشت، هولدن کالفیلد، نوجوانی 17 ساله است. او که در مدرسهی شبانهروزی پنسی تحصیل میکند، در آستانهی کریسمس، به علت ضعف تحصیلی از مدرسه اخراج میشود؛ و حالا باید به نیویورک و پیش خانوادهاش برگردد.
هیچ خبر داشتید که سالینجر زمان زیادی را صرف بررسی درخواستها برای ساخت اقتباس سینمایی این رمان میکرد؟ با این حال، هیچکدام از پروژهها با موفقیتی که لایق ناطور دشت باشد، به سرانجام نرسیدند. از مارلون براندو تا جک نیکلسون، جری لوئیس و حتی لئوناردو دیکاپریو، ستارگان زیادی بودند که آرزو داشتند تجسم سینمایی هولدن کالفیلد باشند.
جان کیوزاک (برندهی جایزه بهترین بازیگر نقش اول انجمن منتقدان شیکاگو) هم تا آخر عمر، حسرت بازی در اقتباس سینمایی ناطور دشت را به دوش کشید. چرا که در آن روزگار، با حداکثر سن 21 سالگی فاصلهی زیادی داشت و عملاً نمیتوانست ایفاگر نقش هولدن کالفیلد باشد.
از طرف دیگر، در مورد نام هولدن کالفیلد هم گمانهزنیهای زیادی وجود دارد. عدهای معتقدند که سالینجر این نام را از روی نام هولدن بولر، یکی از همقطارانش در زمان جنگ جهانی دوم، ساخته است. دیگرانی هم هستند که باور دارند نام هولدن کالفیلد برگرفته از فیلم Dear Ruth با بازی ویلیام هولدن و جوآن کالفیلد است. اما گروه اندکی هم میگویند هولدن، نامی است که همقطاران دوران جنگ سالینجر بر او نهاده بودند.
ناطور دشت کتاب مورد علاقهی قاتلان زیادی است
مارک دیوید چپمن، همان مردی که جان لنون را به قتل رساند، آنقدر عاشق ضدقهرمان سالینجر بود که میخواست نام خود را به هولدن کالفیلد تغییر دهد؛ که البته تلاشهایش با موفقیت همراه نشد.
یکی دیگر از قاتلان مشهور جهان هنر و سلبریتیها، رابرت جان باردو، در شبی که ربکا شفر (هنرپیشه و مدل آمریکایی) را به قتل رساند، یک نسخه از ناطور دشت را با خود به همراه داشت.
با این حال، برای دوست داشتن ناطور دشت، حتماً لازم نیست که قاتل باشید.
ممکن بود سالینجر به خاطر تجارت گوشت، قربانی شود
پدر سالینجر یک تاجر موفق گوشت و پنیر و یهودی مذهب بود. او، پسرش (دیوید) را اندکی قبل از شروع جنگ جهانی دوم به اتریش فرستاد. با این امید که بتواند کسب و کار خانوادگیشان را رونق دهد. با این حال، خوشبختانه، سالینجر یک ماه بعد از آغاز این ماموریت خانوادگی، هم توانست از چنگال نازیها فرار کند و هم از قید و بند تجارت خانوادگی گوشت و پنیر رها شد.
گرین دی هم ناطور دشت را دوست دارند
گرین دی، یکی از معروفترین گروههای پانک راک آمریکایی، از پرآوازهترین هواداران سالینجر و ضدقهرمانش، هولدن کالفیلد به شمار میآیند. کارِ این علاقه به جایی رسیده است که یکی از آهنگهای هیت این گروه، چه کسی هولدن کالفیلد را کشت؟ نام دارد. ولی بهتر است به شما بگوییم که بیلی جو آرمسترانگ و همنوازانش در پیدا کردن قافیهای برای سالینجر چندان موفق عمل نکردند!
چارلی چاپلین دوستدختر سالینجر را تور کرد
میدانستید که سالینجر با اونا اونیل، دختر نمایشنامهنویس معروف، یوجین اونیل قرار میگذاشت؟ البته تا زمانی که اونا، چارلی چاپلین را به او ترجیح نداده بود.
اتفاقاً هولدن کالفیلد هم رابطهی پیچیدهای با زنان دارد. در جایی از داستان، به ویژگیهای خاص دخترها اشاره و اعتراف میکند که حتی اگر دختری، احمق هم باشد، باز میتوان عاشقش شد و با کنارش بودن، زمان و مکان را از یاد برد.
اعتراف رابی وکس در مورد ناطور دشت
رابی وکس را میشناسید؟ یک بازیگر، کمدین، نویسنده و فعال در حوزهی سلامت روان آمریکایی – بریتانیایی که ترجیح داد فقط یک ستارهی سینمایی نباشد. او در سال 2013 مدرک کارشناسی ارشد خود را در حوزهی درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی از کالج کلوگ دانشگاه آکسفورد دریافت کرد. دو سال بعد هم به خاطر خدماتش در زمینهی سلامت روان شهروندان، به عنوان افسر افتخاری نشان امپراتوری بریتانیا معرفی شد.
به هر روی، در سال 2003 میلادی، رابی وکس به بیبیسی گفت که با هولدن کالفیلد ناطور دشت به شدت همذات پنداری میکند. او، ناطور دشت را به عنوان کتاب مورد علاقهی تمام زندگیاش به بینندگان آن برنامه معرفی کرد.
ناطور دشت، یک کتاب خرابکارانه؟
هیچ میدانستید که در سال 1978 میلادی، یعنی حدوداً 27 سال پس از انتشار، ناطور دشت در دبیرستانهای ایسکوا، یکی از شهرهای ایالت واشنگتن، به اتهام «بخشی از یک توطئهی کمونیستی بودن» ممنوع شد؟ البته این تنها مورد ممنوعیت ناطور دشت در آمریکا نیست.
به هر صورت، در سال 1981، این رمان توانست همزمان دو رکورد عجیبوغریب را به نام خود ثبت کند. یکی رکورد بیشترین سانسور کتاب و دیگری، رکورد محبوبیت در مدارس ایالات متحدهی آمریکا!
سالینجر طرفدار فن فیکشن نبود
سالینجر در سال 2009 میلادی از یک مرد سوئدی به اتهام نوشتن یک فن فیکشن شکایت کرد! در آن داستان، هولدن کالفیلد در پیری و در حال فرار از خانه سالمندان به تصویر کشیده شده بود. اگر مشتاقید که نتیجهی دادگاه را بدانید، باید بگوییم که سالینجر پیروز شد. البته، در برخی از نقاط اروپا، کتاب با نام مستعار به چاپ رسید. اما هنوز هم برای انتشار در ایالات متحده با ممنوعیتهای حقوقی مواجه است.
ناطور دشت هم پیش درآمدی دارد
قرار بود در سال 1949 میلادی، سالینجر، داستان اقیانوسی پر از توپهای بولینگ را در هارپرز بازار منتشر کند. ظاهراً در این رمان، ماجراهای منتهی به مرگ برادر بزرگتر هولدن کالفیلد، کنت، روایت میشوند. اما در لحظات آخر، سالینجر از چاپ رمان منصرف شد و حق انتشار آن را به دانشگاه پرینستون سپرد. البته به این شرط که تا 50 سال پس از مرگش منتشر نشود؛ که یعنی قرار بوده تا سال 2060 میلادی کسی، خطی از این داستان را نخواند!
با این حال، در سال 2013، تنها سه سال پس از مرگ سالینجر، نه فقط اقیانوسی پر از توپهای بولینگ، که دو داستان منتشرنشدهی دیگرش هم اسکن و منتشر شدند.
2 دیدگاه در “به مناسبت 71 سالگی ناطور دشت ؛ 11 نکته که باید بدانید”
از این کتاب خیلی خوشم میومده همیشه. مطلبش هم جالب بود .دارم فکر میکنم برم سراغ خوندن بقیه کتابای سلیتجر
چه خوب