آیا کتابها همیشه از اقتباسهای سینماییشان بهتر هستند؟
رقابت بین نسخههای چاپی و سینمایی یک داستان، عمری به قدمت تاریخ سینما دارد. در مطلب پیش رو هنری ییتس (Henry Yates) سعی کرده است با زبان تند و تیز و تحلیلهای شخصیاش، تفاوتهای بین نسخهی سینمایی و نسخهی چاپی یک داستان را بیان کند و نشان دهد که همیشه هم حق با کتابخوانها نیست. یک دیدگاهِ نامعمول برای اهل کتاب!
(مترجم)
(مترجم)
رقابت بین نسخههای چاپی و سینمایی یک داستان، عمری به قدمت تاریخ سینما دارد. در مطلب پیش رو هنری ییتس (Henry Yates) سعی کرده است با زبان تند و تیز و تحلیلهای شخصیاش، تفاوتهای بین نسخهی سینمایی و نسخهی چاپی یک داستان را بیان کند و نشان دهد که همیشه هم حق با کتابخوانها نیست. یک دیدگاهِ نامعمول برای اهل کتاب!
آیا کتابها همیشه از اقتباسهای سینماییشان بهتر هستند؟
نویسنده: هنری ییتس
مترجم: نادیا کریمی
تصور کنید که در حال گذراندن آخر هفتهی خود، در دوران پیش از کرونا هستید. تصمیم میگیرید که برای دیدن یک فیلم به سینما بروید. همینطور که روی صندلی نشستهاید و در حال تمیز کردن بقایای پاپکورن سانس قبلی از دور و اطرافتان هستید، میشنوید که یکی از پشت سرتان میگوید: «خب معلومه! کتاب همیشه از نسخهی سینماییش بهتره!»
قدمت این دیدگاه به اندازهی عمر تاریخ سینماست. یعنی با وجود اینکه من شاهد اولین اکران فیلم صامت آلیس در سرزمین عجایب (۱۹۰۳) نبودم، اما حاضرم شرط ببندم که بعد از نمایش، یک نفر به نشانهی اعتراض از جایش بلند شده و با صدایی رسا اعلام کرده که این فیلم اصلاً در حد و اندازههای کتاب جلد چرمی لوییس کارول (Lewis Carroll) نبود. (کتابی که در سال ۱۸۶۵ نوشته شده است.) احتمالاً شاید چون از نوع بازی خرگوش سفید خوشش نیامده. اما به هر حال یک کجسلیقگی فرهنگی در طول سالیان متمادی ادامه پیدا کرده است؛ و آن اینکه: کتاب همیشه از برداشت سینماییش بهتر است!
اما، آیا این نظریه واقعاً درست است؟ قبل از هر چیزی باید بگویم البته که درست است. اگر شما پیش از دیدن یک فیلم، کتابی که از آن اقتباس شده است را خوانده باشید، آن فیلم به نظرتان خوب از آب درنیامده است. چرا؟ چون شما پیش از تماشای فیلم با نوع روایت داستان آشنا شدهاید. شخصیتها از قبل در ذهنتان شکل گرفتهاند و احتمالاً هیچ شباهتی هم به تام کروز در جک ریچر (Jack Reacher) و شان کانری در Overgrown Stuntman ندارند. شما قبلاً تمام زیر و بم قصه را درک کردهاید. مثلاً از قبل میدانید که تایلر دردن در «باشگاه مشتزنی» تجسمی از اختلالات شخصیتی راوی است، و وجود خارجی ندارد. خبر داشتید؟ یا… خبر نداشتید؟
به همین ترتیب، اگر فیلم را قبل از خواندن کتاب ببینید، این بار کتاب هیجان خود را از دست میدهد. و این اتفاق به یک دلیل ساده رخ خواهد داد: ما از قبل بر هر موضوع مهمی که در جریان داستان رخ خواهد داد، آگاه هستیم!
البته شاید در اینجا یک عامل دیگر هم اهمیت پیدا کند. یعنی وقتی ما میگوییم کتاب از اقتباس سینماییش بهتر است، احتمالاً منظور دیگری داریم. شاید هدفمان این باشد که به بقیه ثابت کنیم کتابخوانهای قهاری هستیم. یا حتی شاید بخواهیم اشاره کنیم که آدمهای با فرهنگی هستیم و مغز خود را با چیزهایی بهتر از تصاویر بزرگ روی پردهی سینما پر میکنیم. که این هم خود ریشه در فرهنگ بیمار و نحیفی دارد که معتقد است سینما برادر کوچکتر و ضعیفتر باقی هنرها به حساب میآید. مارتین اسکورسیزی در سال ۲۰۱۷ نوشته است: در طول سالیان متمادی دریافتم که سینما همیشه به عنوان یکی از اشکال هنری نادیده گرفته میشود…
در واقع، اگر همهی دلایل را کنار هم بچینید، متوجه خواهید شد که اغلب، اقتباسهای سینمایی از کتاب سرعت بیشتری دارند. طرفدارهای تالکین ممکن است به خاطر این اظهارنظر مرا به کوه دوم بیندازند؛ اما شاید واقعاً ترجیح بدهید که به جای تماشای صحنههای جذاب و درخشان هابیت به کارگردانی پیتر جکسون، سر خودتان را با خواندن توصیفاتی طولانی در مورد دورفها گرم کنید. در این صورت خداوند یار و یاورتان باشد!
پس بنابراین، نه! نسخهی نوشتاری همیشه از نسخهی پردهی نقرهای بهتر نیست. اما اگر هنوز هم با من مخالفید، در بخش نظرات، مثالهای نقض خود را با من درمیان بگذارید!
اصل این مقاله را از طریق سایت گاردین از اینجا میتوانید ببینید.