از اریک فروم چه بخوانیم؟ عشق ورزی در جهان سادیست ها
از میان ۲۰ کتاب ترجمه شدهی اریک فروم کدام آثار خواندنیترند؟ چرا کتابهای فروم عضو جدانشدنی قفسههای کتابفروشیهاست؟ فروم را با کدام آثارش میتوان شناخت؟ برای فروم خواندن بهتر است از کدام کتابهایش شروع کنیم؟ تلاش میکنم در این مطلب علاوه بر پاسخ دادن به این سوالها، مروری کنم بر مهمترین آثار اریک فروم.
کتابهای اریک فروم بخش نسبتاً ثابت قفسهی کتابفروشیها و بساط دستفروشهاست. مخاطبانش را هم طیفهای مختلفی تشکیل میدهند، از علاقهمندان به کتابهای آموزش مهرورزی گرفته، تا دانشجویان روانشناسی و علوم اجتماعی. از نظر من دو دلیل فروم را تا این اندازه محبوب میکند : تلاش فروم در اتحاد روانکاوی و مارکسیسم و دیگری زبان ساده و روان او در ارائهی راهکارهای عملی بهتر زیستن از دریچهی این دو نگاه.
به عنوان یک روانشناس اجتماعی، فروم، آثار متعددی در هر دو زمینهی روانشناسی و علوم اجتماعی نوشته اما من تمرکزم را در این مطلب بیشتر بر روی آثار روانشناسی او گذاشتهام.
هنر عشق ورزیدن
اگر از طرفداران کتابهای روانشناسی باشید، شک ندارم هنر عشق ورزیدن را دیدهاید، یا در قفسهی کتابهای روانشناسی، یا در میان کتابهای دستفروشها. تا سالها دست و دلم به خواندن کتابی که یک قلب قرمز بزرگ روی جلدش داشت نمیرفت. اما بعدها که با اریک فروم آشنا شدم فهمیدم مشکل از کج سلیقگی طراح جلد است (البته اگر طراحی داشته باشد!) و متن کتاب هیچ نسبتی با کتابهای عوامانهی روانشناسی ندارد.
هنر عشق ورزیدن در تمام دنیا پرفروش است و در ایران تنها یک ترجمه از آن به چاپ سیوپنجم رسیده. فروم در این کتاب به ما میآموزد دردسرهای تمام نشدنی عشق، خلاف آنچه میپنداریم، مشکل معشوق نیست بلکه مسئلهی اصلی استعداد و مهارت عشق ورزیدن است که به دلایل برخی مسائل اجتماعی از داشتن آن محرومیم.
او نیاز به عشق را یک مسئلهی وجودی میداند، چنانکه میگوید «عشق یگانه پاسخ کافی و عاقلانه به مسئلهی هستی انسان است.» با این حال معتقد است که بیشتر آدمیان نمیتوانند امکانات گوناگون خود را در این زمینه به کار اندازند و از راه عشق راستین، یعنی عشقی که زادهی بلوغ، خودشناسی و شجاعت باشد، رضایتمند شوند. فروم عشقورزی رایج در دنیای امروز را مصداق سادیسم (دیگر آزاری) و مازوخیسم (خودآزاری) میداند.
او معتقد است عشق هنری است که باید آموخته شود، هنری دشوار که به تمرین، هوشیاری و روشنبینی نیاز دارد. نمیتوان با هدف یک شبه یاد گرفتن عشق ورزیدن سراغ این کتاب رفت، فروم هم در فصل «تمرین عشق» کتاب، این نکته را متذکر میشود که یاد گرفتن هر مهارتی نیاز به بردباری و تمرین دارد، اما هنر عشق ورزیدن کمک میکند نگاهی اجمالی به ریشههای اجتماعی مشکلات رایج روابط عاشقانه بیندازیم و بدانیم برای آموختن مهارت عشق ورزیدن باید از چه موانعی عبور کرد.
مهمترین نقدی که میتوانم به محتوای کتاب وارد کنم این است که فروم تنوع سلایق جنسی در عشق ورزیدن را به رسمیت نمیشناسد، برای او یگانه شکل عشق در روابط بین فردی، عشق میان زن و مرد است. نقدی که شاید با توجه به تاریخ نگارش کتاب اندکی قابل اغماض باشد. پس توصیه میکنم با گذشتن از این اشتباه، کتاب را مطالعه کنید.
«عشق عبارت است از نفوذ فعالانه در شخص دیگر، که ضمن آن، شوق به دانش در نتیجهی وصل آرام میشود. ضمن این نفوذ کردن، من او را میشناسم _ خود را میشناسم و همه را میشناسم _ و هیچ «نمیدانم» . من در مییابم که تنها دانشی که برای انسان امکان دارد دانستن آن چیزی است که زنده است _ با تجربه کردن وصل _ نه به وسیلهی دانشی که اندیشه بتواند آن را ارائه دهد. انگیزه سادیسم میل به پی بردن به اسرار است، با وجود این انسان مثل گذشته نادان باقی میماند.
تمام ارکان شخص دیگر را از هم جدا میکنیم ولی نتیجهی آن تنها نابودی است. عشق، تنها راه دانستن است، که در حین وصل به تمنای من جواب میدهد. در حین عشق ورزیدن و نثار کردن خود، در حین نفوذ در شخص دیگر، خود را مییابیم.»
هنر بودن
قبل از نوشتن این متن بین معرفی داشتن یا بودن و هنر بودن تردید داشتم و نهایتا دومی را به دلیل ارائهی راهکارهای عملیتر انتخاب کردم. هنر بودن در ادامهی کتاب داشتن یا بودن نوشته شده، اما فروم به دلیل نگرانی از سوء برداشت، فصلهایی با عنوان «گامهایی بهسوی بودن» را از نسخهی اولیه کتاب کنار میگذارد. او نگران است خواننده تصور کند منظور او این بوده که انسان فقط باید از طریق خودکاوی به دنبال رشد باشد و تغییری در واقعیت های اقتصادی زندگی خود که شیوههای «داشتن» را برای او ممکن میسازد به وجود نیاورد. بعدها این فصول بههمراه بخشیهایی از داشتن یا بودن تحت عنوان یک کتاب به اسم هنر بودن منتشر میشود.
فروم در ابتدای کتاب تذکر میدهد که اگر خواننده تصور کرده این مطالب، دستورالعمل مختصر و مفیدی دربارهی یادگیری هنر زندگی کردن است، بهتر است همینجا از مطالعهی این کتاب دست بردارد. به گفتهی او تنها کاری که میخواهد و میتواند انجام دهد این است که با پیشنهاداتش، مسیرهایی را پیرامون نخستین گامهای یادگیری هنر زندگی کردن پیش روی خواننده قرار دهد.
فروم در این کتاب نیز از ریشههای اقتصادی و سیاسی بسیاری از گرههای روانی انسان معاصر غافل نشده: «در یک جامعهی تجارتزده که در آن قابلیت فروش یک کالا و سود حداکثری، محور ارزشهاست و در آن هر فردی، به اندازهی «سرمایه»ای که با هدف بهدست آوردن حداکثر سود (موفقیت) در بازار سرمایهگذاری میکند، ارزش دارد، ارزش درونی انسانها به اندازهی یک خمیردندان یا داروی پیش پا افتاده هم نیست.»
او موانعی را که سدی در مسیر آموختن زندگی کردن است همچون دروغهای بزرگی که سرمایهداری به ما میگوید و امور مبتذل شرح میدهد. سپس به سراغ شروط اولیهای که لازمهی رشد انسان است میرود: اراده کردن یک چیز، متمرکز شدن، خودآگاهی و روانکاوی.
فراسوی زنجیرهای پندار
فراسوی زنجیرهای پندار کتاب تخصصیتر فروم است. اریک فروم در این کتاب همچنان که زبان ساده و سلیس خود را حفظ کرده به بررسی دیدگاه مارکس و فروید میپردازد، دو فیلسوفی که اندیشههای خود را وامدار آنهاست. فروم در تمام آثارش به آرای این دو متفکر نظر دارد اما در این کتاب به طور اختصاصی تلاش کرده اتحاد روانکاوی و مارکسیسم را شرح دهد. او در این کتاب پس از شرح زمینهی مشترک این دو نظریه، مفهوم سرشت، تکامل و انگیزههای انسان را در آرای مارکس و فروید شرح میدهد.
جالبترین فصل این کتاب از نظر من فصلی با عنوان «مفهوم سلامت روان» است، نویسنده در این فصل یکی از نابترین اندیشههای فروید را که خلاف جریان غالب روانشناسی امروزه است مطرح میکند : «انسان متمدن، نمیتواند کاملا سالم باشد.» جای نگرانی نیست! برای خواندن این کتاب نیازی به دانش زیاد روانکاوی یا علوم اجتماعی ندارید، کافی است تنها کمی علاقهمند باشید.
از اریک فروم چه بخوانیم؟ عشق ورزی در جهان سادیست ها
یک دیدگاه در “از اریک فروم چه بخوانیم؟ عشق ورزی در جهان سادیست ها”
هههههههههههووووووووررررررراااااااااا
فروم
خیلی عالیه
من ازش خیلی چیز یاد گرفتم
زنده باد
راستی گریز از آزادیش هم حرف نداره