خیلی از خانواده‌ها برای خوابیدن کودکان‌شان به مشکل برمی‌خورند. بچه‌ها دوست ندارند زود یا به موقع بخوابند، بیشتر دوست دارند تا توان دارند بازی کنند. یکی از راه‌هایی که می‌توان بچه‌ها را به خوابیدن ترغیب کرد، خواندن کتاب قبل از خواب است. انتشارات بافرزندان مجموعه‌ی‌ کتاب‌های قبل از خوابی را منتشر کرده است که در مجموع کتاب‌های مناسبی برای بچه‌های گروه سنی الف است.

مجموعه «قصه‌های قبل از خواب» ۱۸عنوان دارد که با ترجمه‌های خوبی روانه‌ی بازار شده است. پنج جلد از این مجموعه را در این یادداشت معرفی می‌کنم. این مجموعه دارای ۴ نشان لاک‌پشت پرنده است.

برگرد به تختخوابت، اد!/بخواب مثل ببر/ اگر گفتی چقدر دوستت دارم؟/ این خرس نمی‌تواند بچه نگه دارد/ خوابت نمی‌برد هاپو کوچولو؟/حالا دیگر شب بخیر!/ بیب، بیب، برو بخواب!/ بگیر بخواب جسی/ شب بخیر امیلی/ سر جای من چه کار می‌کنی؟/ دایناسورها چه طور شب بخیر می‌گویند؟/ خوب بخوابی پیشی زنجبیلی/ قبل از اینکه بخوابم چیزی بگو خوشحالم کند/ شب بخیر، ببر عزیز!/ نترسید کوچولوهای من!/ وقت خوابه، بابا!/ وقت خواب است خرس کوچولو)

«وقت خواب است خرس کوچولو» همان‌طور که از اسمش پیداست داستان خرس کوچولویی است که نمی‌خواهد بخوابد. او به هر روشی می‌خواهد از دست مادرش فرار کند و بیرون از غار با بقیه‌ی حیواناتی که به نظرش هنوز بیدار هستند بازی کند. سوال اصلی‌ او این است که چرا وقتی بقیه بیدارند من باید بخوابم؟! داستان تصویرسازی‌های خوبی دارد و هیجانی را که خرس کوچولو برای بیرون رفتن دارد، به مخاطب نیز منتقل می‌کند.

این قصه روایت معمول هر شب بسیاری از خانواده‌هاست. این داستان را کاترین والترز نوشته و محبوبه نجف‌خانی آن را به روانی ترجمه کرده است.

«بخواب مثل ببر» داستان دختر کوچولویی است که خوابش نمی‌برد. مادر و پدرش سعی دارند با ترفندهای مختلف او را بخوابانند، اما او با پرسش‌ها فراوان از زیر خوابیدن درمی‌رود! «بخواب مثل ببر» علاوه بر قصه‌گویی خوبی که دارد دوستی با حیوانات را هم به بچه‌ها آموزش می‌دهد. اطلاعات مفیدی هم درباره‌ی حیوانات قصه به بچه‌ها می‌دهد. دختر کوچولوی داستان دلش می‌خواهد مثل حیواناتی که در قصه می‌گوید بخوابد و در نهایت مثل یک ببر قوی «راحت» می‌خوابد. این داستان را مری لوک نوشته و رضی هیرمندی آن را ترجمه کرده است.

«حالا دیگر شب بخیر» داستان جدیدی را تعریف می‌کند. داستان از این قرار است؛ خرس می‌خواهد بخوابد، اما همسایه‌اش اردک نمی‌گذارد! اردک بی‌خوابی به سرش زده و مثل خیلی از آدم‌ها که وقتی خودشان خوابشان نمی‌برد نمی‌گذارند بقیه هم بخوابند او هم امان خرس را بریده است!

اردک به هر بهانه‌ای به دم خانه خرس می‌آید و می‌خواهد که یا با او بازی کند، یا آشپزی، یا کتاب بخواند، یا آهنگ بزند، اما متوجه نیست که شب زمان خوابیدن است و نباید مزاحم خواب دیگران شود. تصویرگری‌های کتاب بسیار با فضای داستان هم‌خوان است. فضاهای خالی و استیصالی که از اذیت‌های اردک خرس دارد خیلی خوب در تصویرها آورده شده است. «حالا دیگر شب بخیر» داستان بانمکی است که بچه‌های شیطان با اردک داستان بسیار همذات‌پنداری می‌کنند. این کتاب را جوری جان نوشته و رضی هیرمندی آن را ترجمه کرده است.

«وقت خوابه، بابا!» داستانش برعکس همیشه است. این دفعه بابای داستان نمی‌خواهد بخوابد. دختر داستان از روش‌های مختلف استفاده می‌کند تا بابایش را بخواباند. با بابا بازی می‌کند. او را حمام می‌برد، برایش داستان می‌خواند، حتی نمایش برایش اجرا می‌کند.

اما بابا هم مثل خود بچه‌ها از زیر خوابیدن در می‌رود. داستان «وقت خوابه، بابا!» خیلی بانمک است، تصویرگری‌های بانمکی هم دارد و به نظرم خواندنش به بچه‌ها هیجان می‌دهد. این داستان بچه‌ها را وادار می‌کند خودشان را جای پدر و مادرشان بگذارند که هر شب چقدر آن‌ها برای خوابیدن بچه‌ها خسته می‌شوند. داستان «وقت خوابه، بابا!» را ویو هکت نوشته است و رضی هیرمندی آن را به فارسی برگردانده است.

«نترسید کوچولوهای من!» برخلاف بقیه‌ی مجموعه قصه‌های قبل از خواب داستان خواب‌آوری ندارد! یعنی حول خوابیدن یا نخوابیدن نیست. درباره یک کنجکاوی است که به خواب منتهی می‌شود. ببر کوچولوها که در انتظار مادرشان هستند، از روی ترس یا انتظار به سمت تاریکی می‌روند. می‌خواهند مادرشان را پیدا کنند و بعد با خیال راحت به خواب بروند.

آن‌ها لحظه‌های ترس آوری را تجربه می‌کنند و می‌خواهند به نوعی در مواجهه با دیگر حیوانات خود را محک بزنند و نشان دهند قوی شده‌اند. تصویرگری‌های کتاب بسیار لطیف و همراه‌کننده است. کوچک و بی‎دفاع بودن توله ببرها خیلی آشکار است و آسایشی که در کنار مادر دارند کاملا از تصویرها مشخص است. این قصه را م.کریستینا باتلر نوشته و محبوبه نجف‌خانی آن را ترجمه کرده است.