سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

تاسف‌بار، طنزآمیز و اندکی وحشت‌آور!

تاسف‌بار، طنزآمیز و اندکی وحشت‌آور!


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

خنده‌آفرینی در ده داستان کوتاه کتاب تارک دنیا موردنیاز است، نه از طریق دیالوگ‌ها و عبارات که از راه موقعیت‌ها امکان‌پذیر می‌شود. موقعیت‌هایی که مخاطب صبوری را می‌طلبد که تا انتها با آن همراهی کند و در انتها به مضحک بودن، تاسف‌بار بودن و حتی وحشت‌آور بودن کلیت داستان بخندد! عنوان اصلی این کتاب طنزآمیز بریتانیایی «ten sorry tales» بوده که مترجم عنوان تارک دنیا موردنیاز است را از روی عنوان یکی از داستان‌کوتاه‌های همین مجموعه انتخاب کرده است.

تارک دنیا مورد نیاز است (ده داستان تاسف‌بار)

نویسنده: ميك جكسون

مترجم: گلاره اسدي آملي

ناشر: چشمه

نوبت چاپ: ۱۳

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۱۶۰

شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۶۲۳۹۸۲

خنده‌آفرینی در ده داستان کوتاه کتاب تارک دنیا موردنیاز است، نه از طریق دیالوگ‌ها و عبارات که از راه موقعیت‌ها امکان‌پذیر می‌شود. موقعیت‌هایی که مخاطب صبوری را می‌طلبد که تا انتها با آن همراهی کند و در انتها به مضحک بودن، تاسف‌بار بودن و حتی وحشت‌آور بودن کلیت داستان بخندد! عنوان اصلی این کتاب طنزآمیز بریتانیایی «ten sorry tales» بوده که مترجم عنوان تارک دنیا موردنیاز است را از روی عنوان یکی از داستان‌کوتاه‌های همین مجموعه انتخاب کرده است.

تارک دنیا مورد نیاز است (ده داستان تاسف‌بار)

نویسنده: ميك جكسون

مترجم: گلاره اسدي آملي

ناشر: چشمه

نوبت چاپ: ۱۳

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۱۶۰

شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۶۲۳۹۸۲

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

«ten sorry tales» عنوان کتابی است از نویسنده انگلیسی به نام میک جکسون که نخستین بار در سال ۱۳۸۶ به همت انتشارات چشمه و با ترجمه گلاره اسدی آملی با عنوان تارک دنیا مورد نیاز است روانه بازار کتاب شد. گلاره اسدی آملی این عنوان جذاب  را که شبیه آگهی های استخدام روزنامه‌هاست از عنوان پنجمین داستان این مجموعه برداشت کرده و ده داستان تاسف‌بار (که نام اصلی این کتاب است) را به عنوان نام فرعی بر جلد کتاب برگزیده که به عقیده نگارنده این کار نشان از خوش‌ذوقی مترجم دارد چرا که عنوان تارک دنیا مورد نیاز است برای مخاطب فارسی‌زبان عنوانی به مراتب جذاب‌تر از ده داستان تاسف‌بار است. 

 

تارک دنیا مورد نیاز است شامل ده داستان کوتاه است که ناشر آن را در رده داستان‌‌‌های طنزآمیز انگلیسی دسته‌بندی کرده‌است اما از داستان‌های این کتاب نمی‌توان توقع خنده‌ای را داشت که  از داستان‌های طنزآمیز آمریکایی نظیر داستان‌های کوتاه #دیوید-سداریس می‌رود که البته این خود ریشه در تفاوت‌های طنز انگلیسی و  آمریکایی دارد. داستان‌های تارک دنیا مورد نیاز است بیشتر از این‌که در دیالوگ‌ها و عبارت‌ها مخاطب را به خنده بیندازد حاوی موقعیت‌های خنده‌دار است.

موقعیت‌هایی که مخاطب صبوری را می‌طلبد که تا انتها با آن همراهی کند و در انتها به مضحک بودن، تاسف‌بار بودن و حتی وحشت‌آور بودن کلیت داستان بخندد! برای نمونه یکی از هولناک‌ترین داستان‌های این مجموعه درباره زوج ثروتمندی است که پس از پیدا کردن غاری در ملک بزرگ و وسیع‌شان تصمیم می‌گیرند محض تفریح، تارک دنیایی را برای غارشان با وعده غذا، جایِ خواب و حقوق مکفی استخدام کنند.

و اما فاجعه زمانی رقم می‌خورد که آنها مثل اکثر ثروتمندان از ابزار تفریح‌شان (پیرمرد تارک دنیا )خسته شده و تصمیم به ایجاد تفریح جدیدتری (بچه‌دار شدن!) می‌گیرند. اینجاست که زوج ثروتمند حتی رساندن غذا و آب به پیرمردی که حالا با زندگی در غار به هیات وحشی‌ها درآمده را فراموش می‌کنند….

 

سه خطیِ داستان به قدری هولناک و به قول نویسنده تاسف‌بار است که نه تنها ماهیت ضد امپریالیستی و ضدبورژوایی دارد بلکه به انسانیت نیز تلنگر می‌زند. و البته نکته جالب‌تر در مورد این داستان و غالب داستان‌های مجموعه این است که نویسنده با وجود خلق فضا‌های مضحک و گروتسک، هیچ‌ وقت کاراکترهایش را در همان فضای تاسف‌بار رها نمی‌کند و آنها را به اصلاح و تغییر می‌رساند که هدف غایی طنز است.

برای نمونه در انتهای همین داستان تارک دنیا مورد نیاز است مخاطب می‌بیند که چطور به واسطه اتفاق‌هایی که می‌افتد، رفتار زوج ثروتمند در انتهای داستان تغییر می‌کند. چنانچه در ابتدای داستان می‌بینیم خانم جارویس با دیدن تارک دنیا به شیوه‌ای تحقیر‌آمیز یک صندلی چوبی به او تعارف کند و خودش روی مبل می‌نشیند اما در انتهای داستان رفتارشان به کل با زنی که به ملاقات‌شان آمده عوض می‌شود:

«…وقتی خانم و آقای جارویس وارد کتابخانه شدند، درست مثل زمانی که برای اولین بار تارک دنیای‌شان را ملاقات کرده بودند، زن ایستاده بود و به نظر می‌رسید که ترسیده است. اما جینی اصرار کرد که زن روی کاناپه کنار او بنشیند و دست هایش را گرفت و …» (صفحه ۸۵)

 

یا در داستان کوتاه «جراح پروانه‌ها» که آن هم از داستان‌های تاثیرگذار مجموعه است می‌بینیم که شکارچی پروانه‌ها چطور به غریب‌ترین شکل ممکن به سزای اعمالش می‌رسد که این نیز از مهم‌ترین کارکردهای طنز است:

«…داشت تورش را پایین می‌آورد که سایه‌ای تیره به بالای سرش رسید. ناگهان هوا سرد شد. خورشید رفته بود و میلتون به محض اینکه برگشت سایه‌ی پروانه‌ای عظیم را، در حال حرکت، بالای سرش دید. همانی که خودش، با چنان دقتی با هزارها پروانه کشته شده، ساخته بود. تورش را انداخت و قوطی مرگ از تپه به پایین قل خورد. پروانه‌ای غول‌پیکر آرام بال زد.

همان‌طور که آنجا ایستاده بود و با دهان باز به موجود عجیبی که خودش ساخته بود نگاه می‌کرد، پروانه غول پیکر روی او افتاد و خود را دور او پیچید تا اینکه میلتون اسپافورد ناپدید شد. نباید بیشتر از یک دقیقه تقلا کرده باشد با آخرین نفسش سعی کرد فریاد بکشد، اما پروانه‌ها روی او را پوشاندند و صدایش خفه شد…» (صفحه ۶۹)

 

همچنین از دیگر ویژگی‌های داستان‌های کتاب تارک دنیا مورد نیاز است این است که داستان‌های این مجموعه با وجود برخورداری از مفاهیم عمیق و مضامین تفکر برانگیز، علاوه بر بزرگسالان برای مخاطبان کودک و نوجوان نیز دارای جذابیت هستند. بهره‌مندی از فضای غریب و آمیخته با تخیل، زبانی ساده و روان و  لحن طنزآمیز از عوامل جذابیت‌ این داستان‌ها برای این طیف سنی خواهد بود.

و از همه مهم‌تر این‌که قهرمان شش عنوان از این داستان‌ها کودکان و نوجوانان هستند که این نیز می‌تواند باعث علاقه بیشتر این طیف به داستان‌های کتاب شود. آن هم نوجوانان عجیب و غریبی که با نقش‌آفرینی در داستان‌های «جراح پروانه‌ها»، «پسری که خواب رفت»، «ربودن موجودات فضایی»، «دختری که استخوان جمع می‌کرد» «بی هیچ‌ ردپایی» و «دزد دکمه» می‌توانند برای هر کودک و نوجوان کنجکاو و ماجراجویی، جذابیت برانگیز باشند.

یکی از بامزه‌ترین و شیرین‌ترین این داستان‌ها نیز داستان «ربودن موجودات فضایی» است که قطعاً از خنده‌دارترین قصه‌های مجموعه است: یکی از دانش‌آموزانی که از کلاس حوصله‌ سربر مدرسه به تنگ آمده بین دوستانش شایعه می‌کند که موجودات فضایی به شهر آمده‌اند و کم‌کم این شایعه به قدری در شهر فراگیر می‌شود که تمام بچه‌های شهر که حالا فکر می‌کنند موجودات فضایی توسط مسئولان و مدیران مملکت‌شان دزدیده شده‌اند تجمع اعتراض آمیزی را مقابل شهرداری تشکیل می‌دهند!

در آخر جا دارد به تصاویر کتاب با تصویرگری «دیوید رابرتز» نیز اشاره کرد. تصاویری از چهره‌ها و آدم‌های عجیب و غریب و گاه تاسف‌باری(!) که به خوبی به خدمت متن کتاب درآمده‌اند و می‌توانند باعث جذب بیشتر مخاطب به داستان‌ها شوند.

تاسف‌بار، طنزآمیز و اندکی وحشت‌آور!

  این مقاله را ۶۷ نفر پسندیده اند

یک دیدگاه در “تاسف‌بار، طنزآمیز و اندکی وحشت‌آور!

  1. مهرنوش محبی می گوید:

    وقتی نوجوان بودم این کتاب رو خوندم اون زمان باعث شد که دیدگاه جدیدتری نسبت به دنیای پیرامونم پیدا کنم…البته بعدها انیمیشن های کوتاه هم از یکی دو تا از داستانهاش دیدم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *