سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

کتاب‌هایی درباره عباس کیارستمی

کتاب‌هایی درباره عباس کیارستمی

 

تیرماه یادآور عباس کیارستمی است. 14 تیر سالروز درگذشت این فیلم‌ساز و هنرمند است و اول این ماه سالروز تولد او. درباره عباس کیارستمی بیش از هر فیلم‌ساز دیگر ایرانی کتاب نوشته‌اند. در این پرونده سراغ سه کتاب رفته‌ایم. اولین کتابی که در ایران درباره کیارستمی نوشته شد، گفت‌وگوی یک منتقد غربی با او و کتابی که از منظر فلسفه به کارنامه سینمایی او نزدیک شده است.

تیرماه یادآور عباس کیارستمی است. 14 تیر سالروز درگذشت این فیلم‌ساز و هنرمند است و اول این ماه سالروز تولد او. درباره عباس کیارستمی بیش از هر فیلم‌ساز دیگر ایرانی کتاب نوشته‌اند. در این پرونده سراغ سه کتاب رفته‌ایم. اولین کتابی که در ایران درباره کیارستمی نوشته شد، گفت‌وگوی یک منتقد غربی با او و کتابی که از منظر فلسفه به کارنامه سینمایی او نزدیک شده است.

 

 

پس از مرگ عباس کیارستمی در چهاردهم تیر سال 95، آثارش بیش از پیش دیده شد، کتاب‌های قدیمی درباره‌ی او تجدید چاپ و کتاب‌های تازه‌ای درباره‌ی فیلم‌هایش تألیف و ترجمه شد، و با این حال کمتر کسی از قدیمی‌ترین کتابی که درباره‌ی او به رشته‌ی تحریر درآمده بود سخن گفت: عباس کیارستمی، فیلمساز رئالیست.

ایرج کریمی منتقد سینما و فیلمساز و در آن سال‌ها همکار عباس کیارستمی، این کتاب را در سال 1365 درباره سینمای او نوشت. یعنی زمانی که کیارستمی را نه ناقدان غربی «کشف» کرده بودند و نه منتقدان داخلی به اندازه‌ی سال‌های بعد جدی می‌گرفتند. میلاد دارایی در یادداشتی دلایلی برای اهمیت متنی و فرامتنی این کتاب می‌آورد. کتابی که سال‌ها فراموش شده بود.

 

عباس کیارستمی ، از چشم شرقی

از چشم شرقی

سال 1365 نه‌فقط در تاریخ سینمای ایران، که در کارنامه‌ی فیلمسازی عباس کیارستمی نیز سال مهمی بود. ساخت فیلم خانه‌ی دوست کجاست؟ زمینه‌ی حضور گسترده‌اش را در جشنواره‌های جهانی فراهم آورد و انتشار کتاب عباس کیارستمی، فیلمساز رئالیست (نوشته‌ی ایرج کریمی) موجب شد بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد. کتاب کریمی شامل دو بخش است: بخش نخست، شامل بررسی فیلم به فیلم کارنامه‌ی کیارستمی است (البته منهای فیلم‌هایی مثل معلم: چند صحنه و خاطره [1356] و گزارش [1356]، که نویسنده می‌گوید آن را در زمان نمایش عمومی دیده اما هنگام نگارش کتاب به نسخه‌ای از آن دست نیافته)، و بخش دوم به بررسی برخی ویژگی‌های سبکی و مضمونی در آثار فیلمساز اختصاص دارد.

 

 

عباس کیارستمی از دریچه دید غربی. بخش مهم (و اکثریت) کتاب‌هایی که درباره کیارستمی نگارش یافته از سوی منتقدین و سینماشناسان غربی بوده. شروع شهرت کیارستمی از نمایش و موفقیت «خانه دوست کجاست» او در جشنواره‌های خارج بود و از اواخر دهه هشتاد میلادی با «کلوزآپ» و در دهه بعد با سه‌گانه کوکر در غرب بیش از پیش شناخته شد. اول فرانسوی‌ها بودند که کیارستمی را کشف کردند و در ادامه شهرت او به دنیای انگلیسی‌زبان رسید. 

یکی از کتاب‌های مشهور منتقدین آمریکایی کتابی است که جاناتان روزنباوم با همکاری مهرناز سعیدوفا منتشر کردند. آن‌ها اولین ویراست کتابشان را وقتی بیرون دادند که عباس کیارستمی تازه از ساخت فیلم «ده» فارغ شده بود و تلاش کردند تحلیل کنند این فیلمساز چگونه از یک فیلمساز کانونی به هنرمندی بین‌المللی تبدیل شد. این کتاب را یحیی نطنزی به فارسی برگردانده است. دیگر منتقد آمریکایی که مدت‌ها روی سینمای ایران کار کرده است گادفری چشایر است. کتاب گفت‌وگوی او با کیارستمی سال گذشته با ترجمه صالح نجفی به فارسی منتشر شد.

بیشتر گفت‌وگوهای این کتاب در سال ۱۳۷۵ انجام گرفته‌اند، بعد از این‌که عباس کیارستمی نخل طلای جشنواره کن را برده و یک فیلمساز موفق جهانی است. گفت‌وگوها در ماشین یا در حال گردش در لوکیشن فیلم‌های کیارستمی در شمال انجام شده است. و نه به قصد انتشار. گادفری چشایر منتقد آمریکایی در آن تابستان چند ماهی در ایران اقامت داشت، هدفش نوشتن کتابی بود درباره سینمای ایران که نوشته نشد. اما برای نوشتن آن مصاحبه‌هایی با فیلمسازان ایرانی از جمله عباس کیارستمی و محسن مخملباف و دیگران انجام داد. روبرت صافاریان به این کتاب نگاهی انداخته است.

 

گفت‌وگوهایی با عباس کیارستمی

کیارستمی: از «فیلم در فیلم» پرهیز داشتم

بیشتر گفت‌وگوهای کتاب سال 1375 و در خلال سفر عباس کیارستمی و گادفری چشایر منتقد مشهور آمریکایی به لوکیشن فیلم‌های کیارستمی در گیلان انجام شده. این گفت‌وگوها به منظور انتشار نبوده است بلکه مواد خام لازم برای شناخت بیشتر گادفری چشایر را فراهم می‌کرده که قصد داشت کتابی درباره سینمای ایران بنویسد. کیارستمی به فارسی حرف زده، برای کتاب به انگلیسی برگردانده شده و حالا دوباره از انگلیسی به فارسی بازترجمه شده است. روبرت صافاریان که خود کتابی درباره سینمای عباس کیارستمی نوشته است در این معرفی آن‌چه را از دید خودش در کتاب شایسته توجه بیشتر بوده شرح داده است.

 

رابطه بین فلسفه را با سینما به سه دسته می‌توان تقسیم کرد. دسته اول فلاسفه و نظریه‌پردازان دوران کلاسیک نظریه فیلم که در جستجوی گوهر وجودی این هنر جدید، می‌کوشیدند فیلم را تعریف کرده و ماهیت آن را شرح دهند. دسته دوم «سینما به مثابه فلسفه»  که تلاشی است برای یافتن مضامین مطرح شده در دنیای فلسفه لابه‌لای فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی. و سرانجام دسته سوم که این ایده جنجالی را مطرح می‌کند که فیلم‌ها خود قادر به فلسفه‌ورزی اصیل هستند.

کتاب «عباس کیارستمی و فیلم-فلسفه» نوشته متیو ابوت و ترجمه صالح نجفی را می‌توان متعلق به دو دسته آخر دانست. فرهاد پروین در این یادداشت رابطه بین سینما و فلسفه را شرح می‌دهد.

 

عباس کیارستمی و فیلم-فلسفه

فلسفه و سینمای کیارستمی، هریک از دریچه دیگری

کتاب «عباس کیارستمی و فیلم-فلسفه» نوشته متیو ابوت و ترجمه صالح نجفی هم به عنوان متنی که در میان فیلم‌ها به جستجوی مضامین فلسفی می‌پردازد اهمیت دارد و هم سعی می‌کند به فیلم-فلسفه، به مثابه فلسفه‌ای که ساخته و پرداخته فیلم‌هاست نزدیک شود. نویسنده برای این کار، به جای پرداختن به روند فیلمسازی عباس کیارستمی از آغاز تا انتها، به بخش انتهایی پرونده سینمایی این فیلمساز می‌پردازد و کار خود را از «باد ما را خواهد برد» آغاز می‌کند.

 

 

 

 

  این مقاله را ۴ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *