پیشنیاز فعالیت تجاری در بازار هنر
تا همین چند دهه پیش نیز قلمرو هنر اینچنین توسط دست نامرئی بازار تسخیر نشده بود. تا اواخر قرن بیستم منتقدان و نظریهپردازان هنر با خلق فضای گفتمانی و مفهومی در تعیین جایگاه هنرمند و ارزش آثار هنری نقش بسیار مهمی ایفا میکردند. اما اکنون به نظر میرسد که سرمایهگذاران و نمایشگاهداران نیازی به نظریۀ پشتیبان احساس نمیکنند. هر آنچه فلان شاهزاده خانم عرب یا فلان مجموعهدار معتبر بابتش هزینه کند تبدیل به هنر میشود و … کتاب جنون گردآوری هنر معاصر سازوکار این بازار عجیب را بازمینماید.
تا همین چند دهه پیش نیز قلمرو هنر اینچنین توسط دست نامرئی بازار تسخیر نشده بود. تا اواخر قرن بیستم منتقدان و نظریهپردازان هنر با خلق فضای گفتمانی و مفهومی در تعیین جایگاه هنرمند و ارزش آثار هنری نقش بسیار مهمی ایفا میکردند. اما اکنون به نظر میرسد که سرمایهگذاران و نمایشگاهداران نیازی به نظریۀ پشتیبان احساس نمیکنند. هر آنچه فلان شاهزاده خانم عرب یا فلان مجموعهدار معتبر بابتش هزینه کند تبدیل به هنر میشود و … کتاب جنون گردآوری هنر معاصر سازوکار این بازار عجیب را بازمینماید.
پیشنیاز فعالیت تجاری در بازار هنر
تمرکز کتاب جنون گردآوری هنر معاصر همان طور که از عنوانش پیداست بر بازار هنر و مفاهیم و مباحث مرتبط با تجارت، تملک و جمعآوری آثار هنری است. در این کتاب، اثر هنری همچون هر کالای دیگری، دارای قیمتی مشخص و متأثر از نظام عرضه و تقاضا در بازار آزاد است. اینجا بحث دیگر بر سر ارزش زیباییشناختیِ ذاتیِ اثر نیست، از هنر نیز همچون امری ماورایی، نبوغآسا و مایۀ رستگاریِ بشر سخنی به میان نمیآید.
ارزش کالای هنری در بازار هنر معادلِ همان قیمتی است که خریدار حاضر است برایش پرداخت کند. مشتری نیز در ازای پرداخت این مبلغ انتظار سود و منفعتی دارد، گرچه این منفعت لزوماً به معنای افزایش سرمایۀ مادی نیست و میتواند از جنس لذت، رفاه، شهرت و قدرت باشد.
کتاب جنون گردآوری هنر معاصر مجموعهای است از مقالههایی که از پنج کتاب مختلف در باب مجموعه و مجموعهداری گردآوری و ترجمه شدهاند. بخش اول کتاب برگرفته از کتاب راهنمای مجموعهداران (۲۰۱۴) نوشتۀ مری روزل با ترجمۀ مریم مجد است. در این بخش نکات و مفاهیم اصلی در برنامهریزی، مدیریت، گزینش، خرید و مراقبت از آثار هنری برای مجموعهداران خصوصی توضیح داده شده است. برای افرادی که قصد حضور و فعالیت در بازار هنر دارند دانستن این مطالب جنبۀ اختیاری ندارد، بلکه الزامی است.
در بخش دوم، که گزیدهای از کتاب جمعآوری هنر برای عشق، پول و چیزهای دیگر (۲۰۱۵) نوشتۀ اتان و تیا واگنر و به ترجمۀ گلی امامی است، چشماندازی کلی از انگیزهها و علایق مجموعهداران ارائه میشود. خانم و آقای واگنر در این بخش، که مملو از مثالها و حکایات مفرح و خواندنی است راهکارها و تجارب خود در زمینۀ مجموعهداری را توضیح داده و به طرح پیشنهادهایی برای ارتقای سلیقه و گزینش صحیح در بازار هنر پرداختهاند.
بخش سوم، برگرفته از کتاب مجموعههای شرکتی (۲۰۱۲) نوشتۀ شارلوت اپلیارد و جیمز سالزمن و با ترجمۀ سهراب مهدوی است. در این بخش اهمیت نقش شرکتها در بازار هنر و به تبع آن تأثیر آنها در فرهنگ عمومی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مبحث در قالب گزیدهای از کتاب جمعآوری [هنر] نو (۲۰۰۵) نوشتۀ بروس آلتشولر ادامه یافته است و به شکلی موجز برخی از بزرگترین مجموعهداران شرکتی معرفی شدهاند و مراحل و منابع لازم برای راهاندازی یک مجموعۀ شرکتی به شکلی فهرستوار بیان شده است.
در آخر نیز چند مصاحبه با مجموعهداران فردی و شرکتی از کتاب هنر جهانی (۲۰۰۹) توسط مریم مجد ترجمه شده است. اگر مجالی دست داد تا کتاب را در در یک کتابفروشی تورق کنید، پیشنهاد میکنم پیشگفتار موجز ناشر و گردآورنده را مطالعه فرمایید تا تصویر دقیقتری از اهداف کلی این مجموعه و رئوس مطالب هر بخش به دست آورید.
دور از انتظار نیست که علاقمندان هنر به شدت منتقد کالایی شدن هنر و پیامدهای آن باشند، یا تسلط صاحبان قدرت و سرمایه بر بازار هنر را مظهر انحطاط و فسادِ حوزۀ فرهنگ در نظام سرمایهداری بدانند. گفتمان چپ بر اهمیت نظریه و تعهد سیاسی تأکید میکند و محافظهکاران حسرت زمانهای را میخورند که نخبگان، اشراف و نهادهای مذهبی متولی هنر والا بودند. از نظر هر دو طیف، هنری که ارزشش با قیمتگذاری سرمایهداران نوکیسه و منطق کور بازار تعیین شود منحط و مبتذل است.
حتی تا همین چند دهه پیش نیز قلمرو هنر اینچنین توسط دست نامرئی بازار تسخیر نشده بود. تا اواخر قرن بیستم منتقدان و نظریهپردازان هنر با خلق فضای گفتمانی و مفهومی در تعیین جایگاه هنرمند و ارزش آثار هنری نقش بسیار مهمی ایفا میکردند. اما اکنون به نظر میرسد که سرمایهگذاران و نمایشگاهداران نیازی به نظریۀ پشتیبان احساس نمیکنند.
هر آنچه فلان شاهزاده خانم عرب یا فلان مجموعهدار معتبر بابتش هزینه کند تبدیل به هنر میشود و ارزش آن روز به روز افزایش مییابد. بله شاید تلخ باشد، اما حقیقت همین است. اکنون ایدۀ سربرآوردن هنر واقعی، هنر سره یا هنر جاودان پس از فرونشستن غبار زمان به رویایی معصومانه شباهت دارد.
عصر ونگوگ به پایان رسیده است و داستان پرسوز و گداز کشف استعداد او پس از مرگش در این عصر متکثرِ ارتباطات قابل تکرار نیست. حجم زیاد آثار هنری و جمعیت انبوه هنرمندان، به علاوۀ امکان عرضۀ مستمر آثار در فضای مجازی بازار هنر را پیچیده و دگرگون کرده است. اگر علاقمند یا درگیر فعالیت هنری هستیم چارهای نداریم جز اینکه شرایط موجود را بشناسیم و از مزایای نسبی آن بهره گیریم.
طبیعی است اگر فردی اثر هنری خاصی را بپسندد و به فکر سود و زیان و ارزش آتی آن نباشد و صرفاً بخواهد آن را بر دیوار منزلش بیاویزد، هیچ حرف و حدیثی باقی نمیماند، آنگاه حاجتی به مطالعۀ کتاب نیست، کافی است هزینۀ اثر مورد نظرش را پرداخت کند و آن را با خود ببرد.
مخاطبان اصلیِ جنون گردآوری هنر معاصر، که خود چیزی شبیه کلکسیونی از مطالب متنوع و گوناگون است، کلکسیونرها و خریداران حرفهای آثار هنری هستند. اطلاعات و مفاهیم تجاری و حقوقی مفیدی در این کتاب مطرح شده است که پیشنیاز هر فعالیت تجاری در بازار هنر است، گرچه حرفۀ مجموعهداری مستلزم پژوهش و مطالعۀ فراگیرتری است.
اما چند نفر از خوانندگانِ این کتاب اصولاً میتواند رویای مجموعهداری هنری را در سر بپرورانند؟ به غیر از این عده که گمان نمیکنم تعدادشان چندان زیاد باشد، چه کسانی ممکن است از مطالعۀ این کتاب بهرهای ببرند؟ اینکه بدانیم چگونه تبدیل به یک مجموعهدار شویم، اثر هنری را از چه کسی بخریم، چگونه بخریم، به چه نکاتی هنگام خرید توجه کنیم یا انگیزۀ مجموعهداران چیست و سازوکار موزهها و شرکتهای بزرگ برای گردآوری آثار هنری چیست، برای کسی که شاید توان خرید یک اثر هنری هم نداشته باشد چه فایدهای دارد؟
لااقل میتوان اطمینان داشت که برای دو گروه خالی از فایده هم نیست: اول هنرمندان که خواه، ناخواه درگیر بازار هنر خواهند شد و سروکارشان به نمایشگاهداران، مجموعهداران و خریداران خواهد افتاد و دوم خورههای هنر که هر آنچه در مورد هنر باشد برایشان جذاب است. روزگاری هنرمندان و هنردوستان میتوانستند صرفاً با تمرکز بر خود هنر و مطالعۀ تکنیکها، فرمها و سبکهای پیشین درکی کمابیش جامع از آن به دست آورند، اما هنر معاصر همچون جهان معاصر تودرتو و پیچیده است.
در هنر معاصر هر چیزی به هر چیزی ربط دارد یا میتواند ربط داشته باشد. حال دیگر شناخت سازوکار اقتصادی بازار هنر و درک روابط و همپوشانیهای هنر معاصر با حوزههای دیگر جزئی جداییناپذیر از فعالیت هنری است. اگر بدانیم مجموعهداران بزرگ امروز در واقع نقش اشراف و کلیسا را بر عهده گرفتهاند، نحوۀ عملکرد آنها برایمان اهمیت نمییابد؟ هر چه باشد آن چه امروز به عنوان شاهکار هنر معاصر میبینیم تا حد زیادی متأثر از سلایق، علایق و منافع آنها است.
مشخصات کتابهایی که مقالههای ترجمه شدهی کتاب مورد بحث از آنها گرفته شدهاند:
Rozell, M. M. (2014). The Art Collector’s Handbook: A Guide to Collection Management and Care. Ashgate Publishing, Ltd..
Salzmann, M. J., & Appleyard, M. C. (2012). Corporate art collections: A handbook to corporate buying. Ashgate Publishing, Ltd.
Wagner, E., & Wagner, T. W. (2013). Collecting art for love, money and more. Phaidon.
Altshuler, B. (Ed.). (2007). Collecting the new: museums and contemporary art. Princeton University Press.
Von Bennigsen, S., Gludowacz, I., & Van Hagen, S. (2009). Global Art. Hatje Cantz.