مروری کوتاه بر کارهای پژوهشی دربارهی فروغ
ادبیات پژوهشی دربارهی فروغ پر و پیمان است. این تحقیقها را میشود هم در مطبوعات پیگرفت و هم در کتابها. نوشتهی حاضر بیشتر تمرکزش را بر روی مجلات و بررسی پژوهشهایی قرار داده که دربارهی شعر فروغ حرف تازهای داشتهاند. مرور این ادبیات از سالهای ابتدایی دههی هفتاد تا سالهای پایانی دههی نود شمسی در این نوشته محقق شده است.
ادبیات پژوهشی دربارهی فروغ پر و پیمان است. این تحقیقها را میشود هم در مطبوعات پیگرفت و هم در کتابها. نوشتهی حاضر بیشتر تمرکزش را بر روی مجلات و بررسی پژوهشهایی قرار داده که دربارهی شعر فروغ حرف تازهای داشتهاند. مرور این ادبیات از سالهای ابتدایی دههی هفتاد تا سالهای پایانی دههی نود شمسی در این نوشته محقق شده است.
پژوهشی دربارهی فروغ
از نخستین کارهای جدی روی شعر فروغ فرخزاد اثر رضا براهنی است. او در کتاب طلا در مس (۱۳۷۱) به تحلیل شعر فروغ از دیدگاه ساختاری و روانکاوانه پرداخت. سیمین بهبهانی دیگر کار مهم درباره فروغ را انجام داد. مقالات «فروغ شاعری سزاوار نام شاعری»(۱۳۷۲) ،« از سرد و گرم فصلها» (۱۳۷۸) و «فروغی رنگین در بلوری ساده» (۱۳۷۸) نتایج پژوهشهای او روی فروغ است. عمده تمرکز سیمین بهبهانی روی وزن ، سادگی زبان و تصویرسازیهای فروغ است.[۱]
در بین کارهای پژوهشی معاصرتر دربارهی شعرهای فروغ فرخزاد میتوان از کار مهوش واحددوست و فرشته شیخالاسلامی در شمارهی ۱۷ مجلهی «مطالعات و تحقیقات ادبی» در سال ۱۳۹۲ نام برد.[۲] این تحقیق متمرکز بر نگاه زنانهی فروغ است و در آن سعی شده است انواع احساسات زنانهی شاعر و بهطور خاص احساس عشق مورد تحلیل قرار گیرد.
از نظر نویسندگان انواع «عشق» مانند «عشق به جنس دیگر (بیشتر با دیدی تمسخرآمیز و انتقادی)، عشق مادرانه، عشق به جامعهی انسانی و موضوعاتی از قبیل اعتراض به فرهنگ مردسالاری، اسارت و حقارت زنان در دوران گذشته و عصر شاعر، از برجستهترین درونمایهها و موضوعات شعر فروغ بهشمار میآید».
این کار بیشتر جنبهی رواشناسانه دارد و در بخش تئوریک از نظریات فروید، یونگ و ژاک لکان استفاده شده است. در پاییز همین سال (۱۳۹۲) محمدرضا قاری و کامین عالیپور در مجلهی «زیبایی شناسی ادبی»[۳] به بررسی عناصر و کارکردهای زبانی شعر فروغ و مفهوم رتوریک در آن پرداختند. آنها در بررسی کارکردهای زبانی (که در همین سطح زبانشناسی باقی میماند) به این پرداختند که «آیا این کارکردها رسالت خود را به عنوان عوامل انتقال و القای معنی به نحو احسن انجام دادهاند یا خیر؟».
در بهار ۹۳ و در مجلهی «جستارهای زبانی» ابراهیم سلیمی کوچی و فاطمه سکوت جهرمی[۴] با آرای کریستوا سعی در تحلیل شعر «دلم برای باغچه می سوزد» داشتند. این کار را میتوان از اولین تلاشها برای خوانش پساساختارگرایانه (که واجد بعدی غنیتر به لحاظ تحلیل جامعهشناسانه و فلسفی است) از شعر فروغ فرخزاد دانست.
در این مقاله نویسندگان ابتدا نظریهی «آلوده انگاری» کریستوا را مورد تحلیل قرار میدهند و سپس سعی میکنند آن را روی شعر «دلم برای باغچه میسوزد» پیادهسازی کنند.
از این حیث که این مقاله نگاه آزمایشی و تجربهگرایانه به نظریهی کریستوا دارد و پرسش تعمیمی کاربردی بودن این نظریات برای دیگران را نیز مطرح میکند مقاله تلاش نظری گرانقدری است در راه شناخت فروغ و سایر شاعران به اصطلاح نوگرا در ایران اما از این حیث که فقط بر شعر «دلم برای باغچه میسوزد» تمرکز کردهاند کاری کوچک و در حکم مقدمه برای تحلیل پساساختارگرایانهی شعر فروغ است.
مقالات زیادی در راستای مقایسهی شعرها و شخصیت فروغ با سایر شعرای جهان نوشته شدهاند.
یکی از این کارها در این زمینه نوشتهی فریده داوودیمقدم و طاهره اختری[۵] در پاییز و زمستان ۱۳۹۵ در مجلهی «ادب عربی» است. آنها در این کار شعر فروغ فرخزاد را با غاده السلمان مقایسه کردند.
در قسمت یافتهها نویسندهها به این رسیدند که هر دو نویسنده «بسیاری از سنتهای خرافی و کلیشههای رایج روزگار خویش را به چالش میکشند و گاه نیز با صراحتی شجاعانه و فارغ از گفتمان مردانهی مسلط عصر خویش، برخی نابسامانیهای سیاسی و اجتماعی را در شعر خود طرح میکنند». از ضعفهای این کار و کارهای مشابه مقایسهای در این عرصه میتوان به خالی بودن نگاه تاریخی اشاره کرد که لازمهی نگاه مقایسهای در ادبیات تطبیقی است.
ناهید آهنگری در مجلهی «پژوهشهای ادبی» در پاییز ۱۳۹۶ به تحلیل دو شعر «دلم برای باغچه میسوزد» و «پنجره» از فروغ فرخزاد پرداخت و کارکرد طرحوارهها[۶] را در این شعرها مورد بررسی قرار داد. طبق یافتههای او طرحوارهی «مرگ» و «تجسم» بیشترین بسامد وقوع را در این دو شعر دارند. این پژوهش را میتوان از جمله تحقیقات پایهای و زبانشناختی مفید دانست که گنجینهی شناختی خوبی را در اختیار محققان بعدی قرار میدهد تا بتوانند هنگام مواجههی تحلیلی با فروغ از اطلاعات و شناخت پیشینی زبانشناسانهی مناسب بهره ببرند.
در مقالهی دیگری تحت عنوان «تحلیل بلاغی عناصر چندمعنایی در شعر فروغ» در زمستان ۱۳۹۷ در مجلهی «متنپژوهی ادبی» سیدهزهرا موسوی، محسن ذوالفقاری و زهرا بشیری[۷] به تحلیل دو مجموعهی تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد پرداختهاند.
این پژوهش از این نظر که نگاه کلیتری دارد و ناظر بر بیش از یک قطعه شعر یا یک مجموعه از شاعر است واجد ارزشی مضاعف بوده و میتواند نگاه کلیتر و تحلیلیتری را از فروغ فرخزاد به عنوان عاملی مهم در ادبیات فارسی و شامل شود. هرچند این پژوهش مثل سایر تحقیقاتی که بر روی اشعار فرخزاد انجام شدهاند از ضعف تحلیل کلان همچنان رنج میبرد و با ماندن در بعد ادبی خود آنچنان قادر نیست پیوندی فرارشتهای با مسائل جامعهشناسی یا فلسفی برقرار کند.
در این مقاله نویسندگان سعی کردهاند با «بهرهگیری از عناصر چندمعنایی تبیین و میزان نقش هر یک از این عناصر را در ایجاد ابهام» شعر فروغ را تحلیل کنند.
[۱] . این سه مقاله در کتاب یاد بعضی نفرات (۱۳۸۸) به چاپ رسید.
[۲] https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1026634/نمودهای-تفکر-زنانه-در-شعر-فروغ-فرخزاد?q=فروغ%۲۰فرخزاد&score=177.07993&rownumber=100
[۳] https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1368708/بررسی-جنبه-های-رتوریک-و-زیبایی-شناسی-شعر-فروغ-فرخزاد?q=فروغ%۲۰فرخزاد&score=133.45143&rownumber=98
[۴] https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1017475/کاربست-نظریه-آلوده-انگاری-کریستوا-بر-شعر-دلم-برای-باغچه-می-سوزد-فروغ-فرخزاد?q=فروغ%۲۰فرخزاد&score=136.78986&rownumber=93
[۵] https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1238887/عصیان-و-هنجارگریزی-درشعر-فروغ-فرخزاد-و-غاده-السمان?q=فروغ%۲۰فرخزاد&score=155.71393&rownumber=60
[۶] https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1345578/طرحواره-های-تصوری-در-اشعار-فروغ-فرخزاد-از-دید-بوطیقای-شناختی?q=فروغ%۲۰فرخزاد&score=171.26385&rownumber=75
[۷] https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1443969/تحلیل-بلاغی-عناصر-چندمعنایی-در-شعر-فروغ-فرخزاد?q=فروغ%۲۰فرخزاد&score=20.20929&rownumber=13