سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

تاریخ زشتی و یادی از اومبرتو اکو

تاریخ زشتی و یادی از اومبرتو اکو


تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

توجه دادن ما به اموری که معمولاً ذهن به سراغ‌شان نمی‌رود و گشودن زاویه‌دیدهای بکر به روی جهان، ویژگی اصلی کتاب‌ها و مقاله‌های اومبرتو اکو است. اکو در کتاب تاریخ زشتی توضیح داده چطور زشتی هم مانند زیبایی، امری نسبی و تاریخی است. بسته به این که بشر در چه دوره‌ای از تاریخ خود می‌زیسته و بسته به این که انسان در چه فرهنگی تربیت شده و بار آمده، می‌تواند چیزی را زشت بداند که شاید برای دیگری ــ دیگری‌ای که در دوره تاریخی و فرهنگ دیگری می‌زیسته ــ زیبا باشد.

تاریخ زشتی

نویسنده: اومبرتو اکو

مترجم: هما بینا و کیانوش تقی‌زاده

ناشر: فرهنگستان هنر / موسسه‌ی «متن»

نوبت چاپ: ۵

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۴۰۴

شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۳۲۲۰۹۱

توجه دادن ما به اموری که معمولاً ذهن به سراغ‌شان نمی‌رود و گشودن زاویه‌دیدهای بکر به روی جهان، ویژگی اصلی کتاب‌ها و مقاله‌های اومبرتو اکو است. اکو در کتاب تاریخ زشتی توضیح داده چطور زشتی هم مانند زیبایی، امری نسبی و تاریخی است. بسته به این که بشر در چه دوره‌ای از تاریخ خود می‌زیسته و بسته به این که انسان در چه فرهنگی تربیت شده و بار آمده، می‌تواند چیزی را زشت بداند که شاید برای دیگری ــ دیگری‌ای که در دوره تاریخی و فرهنگ دیگری می‌زیسته ــ زیبا باشد.

تاریخ زشتی

نویسنده: اومبرتو اکو

مترجم: هما بینا و کیانوش تقی‌زاده

ناشر: فرهنگستان هنر / موسسه‌ی «متن»

نوبت چاپ: ۵

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۴۰۴

شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۳۲۲۰۹۱

 


تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

در کتابفروشی قدم می‌زنید و کتاب‌ها را یکی یکی مرور می‌کنید که ناگهان چشم‌تان می‌افتد به این عنوان: تاریخ زشتی. حالا تاریخ زیبایی یک چیزی، اما کتاب درباره تاریخ زشتی دیگر چه صیغه‌ای است. آن هم کتابی چهارصد صفحه‌ای، به قلم رمان‌نویس و فیلسوف شهیر ایتالیایی اومبرتو اکو که چند سال پیش، در سال ۲۰۱۶، از دنیا رفت.

کتاب را برمی‌دارید و ورق می‌زنید و از غنای موضوعات و تصویرهای آن شگفت‌زده می‌شوید. در این کتاب توضیح داده شده چطور زشتی هم مانند زیبایی، امری نسبی و تاریخی است. بسته به این که بشر در چه دوره‌ای از تاریخ خود می‌زیسته و بسته به این که انسان در چه فرهنگی تربیت شده و بار آمده، می‌تواند چیزی را زشت بداند که شاید برای دیگری ــ دیگری‌ای که در دوره تاریخی و فرهنگ دیگری می‌زیسته ــ زیبا باشد. مهم‌ترین تاثیر کتاب هم فارغ از معلومات وسیع و قدرت تحلیل نویسنده، همین تاثیری است که کتاب، حتی پیش از آن که تمام آن را بخوانیم، بر ما می‌گذارد.

نسخه انگلیسی کتاب که نام اصلی آن درباره زشتی (On Ugliness) است در سال ۲۰۰۷ میلادی منتشر شده است. هما بینا و کیانوش تقی‌زاده انصاری آن را به فارسی ترجمه کرده و موسسه انتشاراتی متن (وابسته به فرهنگستان هنر) آن را منتشر کرده است. جالب است بدانیم که اومبرتو اکو چند سال پیش‌تر کتاب تاریخ زیبایی را منتشر کرده بود.

عنوان کتاب خود به ما می‌گوید که هر چیزی ارزش نوشتن دارد؛ هر پدیده‌ای، فارغ از این که مطلوب یا نامطلوب باشد، فارغ از این که خوشایند یا ناخوشایند باشد، می‌تواند موضوع مطالعه و بررسی و موضوع اثر هنری قرار بگیرد.

دیگر این که موضوع زشت، اگر هنرمندانه و مبتکرانه پرداخت شود، اگر نویسنده یا هنرمند تیزبینانه آن را مورد بررسی قرار داده باشد، در نهایت محصولش اثری زیبا خواهد بود. زیبایی اثر هنری نه در زیباییِ موضوع آن، بلکه در زیبایی ذهن و روح هنرمندی که آن را خلق کرده و شایستگی‌های او، تیزبینی و مهارتش، نهفته است. در یک کلام، ما موضوع شایسته و ناشایست یا شریف و ناشریف نداریم. هر پدیده‌ای، هر گوشه‌ای از عالم هستی، می‌تواند موضوع یک کتاب شود.

 

تاریخ زشتی

 

در مقدمه‌ی کتاب تاریخ زشتی، اومبرتو اکو از خواننده می‌خواهد تصور کند که موجودی فرازمینی در نخستین دیدار از سیاره ما گذرش به نمایشگاهی از آثار پیکاسو می‌افتد و می‌بیند که چند نفر جلوی تابلو چهره‌ی کج‌ومعوج زنی با رنگ‌های تند و زننده ایستاده‌اند و صحبت از زیبایی آن می‌کنند. او ممکن است تصور کند مردم سیاره ما زن‌هایی با این شکل و شمايل را زیبا می‌انگارند و دوست می‌دارند.

اما اگر یک نمایش مُد لباس را در تلویزیون ببیند، تصور دیگری از ملاک‌های زیبایی زمینیان پیدا می‌کند. اکو می‌افزاید ما متاسفانه امکان آشنایی با دیدگاه‌های مردمان گوناگون درباره زشتی و زیبایی را در اعصار تاریخی گذشته نداریم و تنها چیزی که از گذشته برای ما مانده است محصولات هنری آن دوره‌ها هستند و ما ناچاریم با تکیه به آن‌ها، تصوری از تصور گذشتگان درباره این که چه اموری زشت و چه اموری زیبا تلقی می‌شدند، به دست بیاوریم. و این همان کاری‌ست که کتاب می‌کند.

مروری در آثار هنری بازمانده از دوره‌های تاریخی گوناگون تمدن غرب و کوشش برای استخراج مفهوم زشتی از میان آن‌ها.  

در فصلی از کتاب که به «شیطانی نمودن دشمن» اختصاص دارد، اکو شرح می‌دهد که چطور مردم صفات آدم‌هایی را که با آن‌ها در رابطه خصمانه‌ای قرار دارند، زشت تلقی می‌کنند، یا چگونه قیافه‌های آدم‌های سرزمین‌های ناشناخته یا آهنگ زبان‌شان زشت تلقی می‌شود. به عبارت دیگر، یک معنای زشتی ناآشنا بودن است. یونایی‌های باستان همه‌ی مردمانی را که به یونانی حرف نمی‌زدند «بربر» می‌نامیدند و زشت می‌دانستند. گاهی نفسِ نفهمیدن چیزی باعث می‌شود به نظرمان زشت بیاید. «دیگری» عموماً زشت دیده می‌شود.

در فصلی دیگر با عنوان «آوانگارد و پیروزی زشتی»، اکو شرح می‌دهد که چگونه طبقات مرفه از تصویرهایی که پیکاسو از زنان می‌کشید احساس انزجار می‌کردند؛ نه به این دلیل که احساس می‌کردند آن تابلوها بازنمایی وفادارانه چهره زنی زشت هستند، بلکه به این سبب که احساس می‌کردند بازنمایی زشت یک زن‌اند.

البته علاقه به زشتی و زشت نمودن زیبایی‌ها، به زشتِ زیبا، خاص کوبیست‌ها نبود. در صفحه‌ی ۲۵۴ کتاب می‌‌خوانیم:

«گرایش به موقعیت‌های آزارنده و تصاویر مخوف در مانیفست سوررئالیستی سال ۱۹۲۴ کاملاً مشهود است. از هنرمند توقع می‌رود که حالات عالم خواب را بازسازی کند تا بلکه به مدد اعمالی چون نوشتن خودانگیخته و خودکار، رخنه‌ای در ضمیر ناآگاه گشوده شود و ذهن از تمامی قیود بازدارنده رها گردد و … طبیعت دیگرگون می‌شود تا عرصه را برای نمایش صحنه‌های کابوس‌وار و هیولاهای دلهره‌آور مهیا سازد، …»

 

تاریخ زشتی

 

و از این دست بحث‌ها در کتاب تاریخ زشتی فراوان‌اند. کتابی که هم فلسفی و اندیشمندانه است و هم خواندنش و تماشای تصویرهایش به گردش در یک نمایشگاه می‌ماند.

اما این توجه دادن ما به اموری که معمولاً ذهن به سراغ‌شان نمی‌رود، این گونه گشودن زاویه‌دیدهای بکر به روی جهان، ویژگی اصلی کتاب‌ها و مقاله‌های اومبرتو اکو است. او مقاله‌ای دارد درباره‌ی اهمیت فهرست‌ها، لیست‌ها، و برخلاف باور رایج در گفتمان‌های روشنفکری در تحقیر «فهرست»، نشان می‌دهد که این‌ها چه اندازه رایج و چه اندازه مفیدند. یا در نوشته‌ای دیگر می‌پرسد چرا کاراکترهای داستانی گاهی آن قدر مهم می‌شوند که از چهره‌های واقعی تاریخ واقعی‌تر به نظر می‌رسند. یا مقاله‌هایی دارد درباره‌ی خوراکی‌ها و بسیاری موضوعات دیگری که شاید به نظر بیاید دون شان فیلسوف بزرگی مثل او باشند.

اکو کتابخانه‌ی بزرگ و مفصلی در خانه‌اش داشت، او پژوهشگر تاریخ، فلسفه و فرهنگ قرون وسطی بود و رمان مشهورش نام گل سرخ در سده‌های میانه می‌گذرد. او از کتاب‌دوستان مشهور تاریخ است اما در ضمن با دقت تمام توضیح می‌دهد که چرا قرار نیست همه‌ی کتاب‌هایی را که در کتابخانه داریم خوانده باشیم و این‌که حتی خودمان مطمئن نیستیم فلان کتاب بخصوص را خوانده‌ایم یا نه.

توضیحات اکو در این باره که اصلاً چطور نوشتن کتابی درباره‌ی زشتی به ذهنش خطور کرد نیز جالب است و نشان می‌دهد که اتفاقات ــ و البته برنامه‌های ناشرها و موفقیت کتاب‌های دیگر ــ تا چه اندازه می‌توانند در پدید آمدن کتابی نقش بازی کنند. اکو توضیح می‌دهد که زمانی کتابی درباره‌ی تاریخ اختراعات نوشته بوده که کتاب موفقی بوده و به ۹ زبان ترجمه شده است. ناشر آن کتاب از او می‌خواهد که کتاب دیگری شبیه آن بنویسد و اکو سرگرم نوشتن و تدوین کتابی درباره‌ی تاریخ زیبایی می‌شود.

اما پیش از پایان کار، ناشر پشیمان می‌شود. ادامه‌ی ماجرا را از زبان خودش بخوانید:

«… یک روز پیشامدی رخ داد که معمولاً در دفاتر انتشاراتی اتفاق می‌افتد: ناشر پس از بررسی بودجه‌اش، به من گفت: «دست نگه‌دار.» من هم هر آن‌چه را اندوخته بودم در گنجه‌ای انداختم، و به آن دختر جوان آلمانی [که با من در جمع‌آوری مطالب کتاب همکاری می‌کرد] پیشنهاد ازدواج دادم، و آن تاریخ زیبایی را به کلی از ذهنم خارج کردم. چهل سال بعد یکی از دوستانم که به کار انتشار سی‌دی اشتغال داشت، از من پرسید که آیا ایده‌ی خاصی برای انتشار به صورت سی‌دی دارم. گفتم: بله، تاریخ زیبایی.»

به این ترتیب او کتاب تاریخ زیبایی را می‌نویسد. کتاب به بیست‌وهفت زبان ترجمه می‌شود. ناشر از او می‌خواهد کتاب دیگری مشابه آن بنویسد. و او تاریخ زشتی را پیشنهاد می‌کند. می‌گوید:

«از همه‌ی این‌ها گذشته، تحقیق روی موضوع زشتی بسیار مفرح‌تر و سرگرم‌کننده‌تر از کار روی موضوع زیبایی است.»

 

  این مقاله را ۲۲ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *