گربه محبوب ما
این مقاله را ۲۵ نفر پسندیده اند
چه بخواهیم و چه نخواهیم گربهها عضو مهمی در زندگی ایرانی هستند. آنها همیشه در کوچه و خیابانهای شهر ما حضور داشتهاند، گربه ایرانی در سراسر جهان معروف است و از همه مهمتر نقشه ایران شبیه به یک گربه است! گربهها البته جای محکمی در ادبیات هم دارند، از موش و گربه عبید زاکانی بگیریم که یکی از قدیمیترین حکایتهای منظوم ماست که گربه در آن نقش مهمی ایفا میکند، تا ادبیات جهان که بسیاری از آثار داستانها و کتابهای فلسفی به حضورشان پرداخته. در این پرونده سعی کردیم به برخی از داستانهایی بپردازیم که گربهها در آن حضور دارند، ببینیم تخیل انسان چه نقشهایی برای گربهها متصور شده و شاید از خلال تجربیات شخصی و تحلیلهای فلسفی و روانشناسانه متوجه شویم که راز توجه به گربهها چیست؟ در ابتدا اگر بخواهیم بدانیم که این چهارپایان پستاندار چه ویژگیهایی دارند و چه گونههایی از آن با چه مشخصاتی زندگی میکنند، خوب است که سراغ این کتاب برویم. هیوا قادر نویسنده کردزبان کتابی دارد با نام خانه گربهها. خانه گربهها معنایی نمادین در این داستان دارد و برای درک بهتر آن میتوانید مطلب علیرضا آقایی راد را دربارهاش بخوانید. گربهها فقط در رمانها حضور ندارند بلکه در بسیاری از داستانهای کوتاه هم حضوری مهم و تأثیرگذار دارند. در مطلب مژگان خاکی میتوانید چند نمونه از حضورشان را در داستانهای کوتاه ایرانی و خارجی ببینید. آیا میشود از زندگی و رفتار گربهها به یک بینش یا فلسفه گربهای در زندگی رسید؟ جان گری، فیلسوف معاصر انگلیسی با نوشتن کتاب فلسفه گربهگرا به همین موضوع پرداخته. آشنایی با این کتاب و دیدگاه او شاید برای شما هم جالب باشد. این روزها خیلی از ما در خانه گربه نگهمیداریم. این حیوانات که قبلا در همسایگی ما به سر میبردند حالا به داخل خانه بسیاری از ما راه پیدا کردهاند و حتی عضو بسیار مهم و شاخصی شدهاند. سمانه خادمی در این مطلب به همزمانی دو تجربهاش پرداخته، تجربه نگهداری از یک گربه و خواندن کتاب اگر گربهها نبودند. ارتباط بین کتابها و گربهها به همینقدر محدود نمیشود. تصور کنید یک آدم کتابخوانی صفحهای در اینستاگرام راه انداخته برای گربههای خیابانی که در آن کتابهای دست دومش را میفروشد و درآمدش صرف نگهداری و حمایت از گربهها میکند. هما توسلی همین آدم است و برایمان دربارهی گربهها و کتابهایش نوشته. شاید خیلی از ما افرادی را بشناسیم که دچار ترس از گربه یا به اصطلاح فوبیای گربه هستند. البته برای این افراد زندگی در شهر و کشوری که گربهها به وفور وجود دارند کار سختی است اما شاید خواندن این تجربه برای آنها بد نباشد. تجربه هنرمندی که از گربهها میترسید اما ناچار شد تصویرگر یک کتاب گربهای شود! ویکتور هوگو میگوید: خدا گربه را آفرید تا لذت نوازش کردن ببر را به بشر بچشاند. این سرآغاز کتابی است که اطلاعات جامعی درباره گربهسانان به ما میدهد، چه گربههای مخملی کوچک باشند چه ببرهای سفید. به نظر میآید حضور گربهها در داستانهای بچهها بیشتر از بزرگسالان است که البته عجیب نیست. در اینجا چند کتاب با حضور گربهها برای بچهها را معرفی میکنیم. تاریخچهی طولانی و ثبتشدهای از عشق نویسندگان به گربههایشان وجود دارد. در واقع، تعداد نویسندگانی که عاشق گربهها بودهاند آنقدر زیاد است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.در ادامه نگاهی بیاندازیم به تصاویر ثبت شده از برخی نویسندگان همراه با گربه محبوبشان. گربهها از روزگار قدیم جایگاه خوبی در فرهنگ ایرانی داشتهاند. نشان به آن نشان که همواره در هنر نگارگری ایرانی، در صحنههایی سرگرمکننده، حضور داشتهاند. تعدادی از این نقاشیها را ببینیم. رابطهی شما با گربهها چگونه است؟ برایمان از تجربیاتتان بنویسید.
گربه محبوب ما

تنهایی آدمها، تنهایی گربهها و سرزمینی که از آن من نیست
گربه

















