کلاغان قدر تابستان چه دانند؟
چلهی تابستان است، تارک مرداد که به تعبیر اهل جنوب خرماپزان است و به تعبیر اهل شمال انجیرپزان. بسیاری از تابستانِ گرمتر از هرسال مینالند و بسیاری هنوز هم دل به آن میسپارند و میخواهند در ساعات طولانی آن قراری بیابند؛ از گشتوگذار عصرگاهی گرفته تا سفری کوتاه به حوالی طبیعت و خنکای آبی و دریایی، و یا پناهگرفتن در زیر باد کولر و دیدار یک دوست در کافه، رفتن به سینما و حتی ماندن در خانه و چُرتی و خواندن کتابی و داستانی. به هرحال اگر درونتان یک شترمرغ چابک گرمسیری دارید این پرونده برای شماست. به قول مولانا «کلاغان قدر تابستان چه دانند؟».
چلهی تابستان است، تارک مرداد که به تعبیر اهل جنوب خرماپزان است و به تعبیر اهل شمال انجیرپزان. بسیاری از تابستانِ گرمتر از هرسال مینالند و بسیاری هنوز هم دل به آن میسپارند و میخواهند در ساعات طولانی آن قراری بیابند؛ از گشتوگذار عصرگاهی گرفته تا سفری کوتاه به حوالی طبیعت و خنکای آبی و دریایی، و یا پناهگرفتن در زیر باد کولر و دیدار یک دوست در کافه، رفتن به سینما و حتی ماندن در خانه و چُرتی و خواندن کتابی و داستانی. به هرحال اگر درونتان یک شترمرغ چابک گرمسیری دارید این پرونده برای شماست. به قول مولانا «کلاغان قدر تابستان چه دانند؟».
کلاغان قدر تابستان چه دانند؟
در حالوهوای خاطرات تابستان
تابستان فصل خاطرههاست. خاطرههایی که در زیر آفتاب طلایی، براقتر و واضحتر به یاد آورده میشوند. چه چیزی در این فصل وجود دارد که حواس آدمی را بهخصوص در کودکی و نوجوانی –آن نخستین تجربههای بلوغ و رنگ- فرامیخواند؟ تعطیلات و آزادی؟ حاضر شدن در جهان هستها؟ چشمانداز تلالو خورشید روی بافت و رنگ؟ یا شاید اعجاز شنیدن صداهایی که سکوتِ رخوتناکِ زمینِ دمکرده را میشکنند؛ صدای پرندگان، جویبار، امواج دریا، و زمزمهی باد نرمی که گاه به عرق تن میآمیزد و خنکی مطبوعی را برجای میگذارد.
بااینحال نمیشود از خشم گرما و رخوت و کسالتباری آن ساعات طولانی غافل شد. رخوتی که گاه به شکلی مرگبار واقع میشود و در داستانها بر هیبت رنگین و خوشایند تابستان میشورد. این نکته را در داستانهای تابستانی متعددی ببینید که مرگ عنصر اصلی آنهاست، یک نوع همنشینی شادی و اندوه. به بیان دیگر داستان غم و اندوه نافرجام است و شادیهای کوتاه.
هرچه هست، شیرین و تلخ، تابستان فصل فراخواندن خاطرههاست؛ خاطرههایی داغ که از صندوقخانهی ذهن بیرون کشیده شدهاند یا فرصت مکتوب شدن را یافتهاند. ما در این پرونده به سراغ رمانها و داستانهایی رفتهایم که یا روایتگر خاطرات تابستانیاند و یا حالوهوای تابستان را به یادمان میآورند.
پیش از این، تعدادی از نویسندگان خوب وینش در مقالهای به تصویر تابستان در رمانها و داستانها پرداختند و از شش عنوان کتاب تابستانی نام بردند: در جستجوی زمان از دست رفته، رویا در شب نیمه تابستان، دایی جان ناپلئون، مجموعه هفت جلدی مانولیتو، بیگانه، و تابستان همان سال.
برای آشنایی با این کتابها مقالهی نخست را بخوانید. پس از آن کتابهای دیگری را به فهرست تابستانیمان اضافه میکنیم.
تابستان در رمانها |
گتسبی بزرگ شاهکار عظیم ادبیات آمریکا را میتوان در زمرهی رمانهای تابستانی دانست؛ تابستان گرم در ساحل با شبهای طولانی و میهمانیهای باشکوه و هیاهوی موسیقی جز و چشمانداز خانهای که باغهای سرسبز احاطهاش کردهاند. گتسبی بزرگ روایت غم و اندوه نافرجام و شادیهای کوتاه است.
“در آن هوای آفتابی و با آن تودههای عظیم برگ که از شاخههای درختان بیرون میریخت (درست همانجور که رویش گیاهان را در فیلمهای تند شدهی سینما میبینیم) این اعتقاد آشنای قدیمی به من بازگشت که با رسیدن تابستان، زندگی از نو شروع میشود.”
مقالهی پردیس سیاسی را دربارهی این کتاب بخوانید.
در میانهی کابوس و رویا |
رمان دریا نیز از آن کتابهای درخشان با حالوهوای تابستانی است که جان بنویل نویسندهی ایرلندی آن را نوشته و در سال 2005 جایزهی بوکر را برده. این رمان مرور خاطرات مردی میانسال است که برای یافتن تسلی به دنیای خاطرههایش در گذشتههای دور پا میگذارد؛ به آن تعطیلات پرشور تابستانی در حوالی خانهی «سدارها». در پشت جلد کتاب اینطور نوشته شده: «رمان دریا آمیزهای از خاطره و عشق است».
“تابستان طولانی، وضعیت آرام، کنجکاوی بیدغدغه که چیزی برای خامیهای دوران کودکی باقی نگذاشته، همهی چیزهایی که وقتی بچه بودم، مرا به فکر فرو میبرد حل شده، جواب معماها را دادهاند و به همهی پرسشها پاسخ گفتهاند، لحظهها به شتاب میگذرد بیآنکه متوجه باشیم و قطره قطره لحظههایی طلایی به سمت پایان کار پیش میرود و باز بیآنکه متوجه باشیم به آرامش ابدی میرسیم.”
آرزو حسینی دربارهی دریا نوشته است.
رستگاری در دریا |
کتاب پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد، داستان نویسندهای است که در گرمای ماه اوت سال 1979 به گذشته برمیگردد تا در مرور روزگار کودکی خود، به آن تراژدیای برسد که یک روز زندگیاش را زیر و رو کرد. بخش زیادی از این رمان سرشار از تصاویر گرم و تابستانی است؛ پیک نیک در ساحل، قدم زدن زیر آفتاب، ماهیگیری، لیس زدن بستنی و تقلای بچهها در دل طبیعت.
“بعدازظهر یک روز تابستونی با ماشین تحریرم روی صفحهی کاغذ تایپ میکنم. بعدازظهر یک روز کسالتآور و مات. بادی تند و گرم از طرف جنوب میآد. اینجور بادها خستهم میکنه و اعصابم رو به هم میریزه.”
آرزو حسینی دربارهی این کتاب نوشته است.
من فقط به همبرگر علاقه دارم |
سرزمینهای بسیاری هست که چندان نامی از آنها نشنیدهایم و فصلهایش را نشناختهایم. نمیدانیم مردمان آنجا چگونه حرارت روزگار را تاب آوردهاند و به کجا میروند. شهزاده سمرقندی در رمان ریگستان ما را با خود به سمرقند میبرد، به تابستان 1991، به زمانی که اتحاد جماهیر شوروی فرومیریخت و وطن و زبان و هویت معنای تازهای به خود میگرفت.
“آفتاب سمرقند از همان سر صبح تلقین میکرد: «بخواب! بخواب!» آن قدر خوابیده بودم که میخواستم بیداری را کشف کنم. آن قدر در خواب کتاب خوانده بودم؛ در خواب مدرسه رفته بودم و در خواب، دانشگاه را به اتمام رسانده بودم که حالا میخواستم بیدار بمانم.”
پیمان حقیقتطلب این کتاب را معرفی کرده است.
ریگستان |
حال که صحبت از وطن شد باید از ماه غمگین، ماه سرخ نوشتهی رضا جولایی یاد کرد، روایت آن پنج روز تابستانی که بدل به روزهای آخر شاعر آزادیخواه، میرزادهی عشقی شد.
“… اواسط تابستان است و اوج گرما، اما من کابوس برف و سرما دارم…”
نجمه خادم دربارهی ماه غمگین، ماه سرخ نوشته است.
به همه بگو چه کسانی مرا کشتند |
عشق در تابستان از آن مضامین داستانی محبوبی است که در داستانهای نوجوانانه و پیرنگ بلوغ به خوبی جا افتاده. در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد در زمرهی داستانهای عشقی پرحرارتی است که در روزهای گرم تابستان روایت میشود. سه دوست هممحلهای که همیشهی خدا با هم بودهاند به دخترکی تازهوارد دل میبندند و این آغاز همه چیز است.
“اسم کوچهی ما کوچهی آشوریهاست. ولی تابلو ندارد. خودمان آن را از جا کندهایم و به جایش با اسپری رنگ مشکی و با یک خط خرچنگقورباغهای روی دیوار نوشتهایم کوچهی مثلث تابستانی. مثلث تابستانی یک مثلث آسمانی است که سه ستاره دارد؛ کرکسِ نشسته، دُمِ قو و کرکسِ پرنده. این سه ستاره ماییم. به خاطر همین، اسم کوچه را گذاشتهایم کوچهی مثلث تابستانی.”
محمدحسن شیرویه این کتاب را معرفی کرده است.
بافتهی زرد طلایی |
بیشتر داستانهایی که در بالا معرفی شد علاوه بر تابستان نقطهی اشتراک شگفتانگیزی دارند: روایت یک مرگ در فصلی گرم. گویی مرگ و تابستان دو نیروی متضادی از سرزندگی و فنا هستند که داستانها را غنیتر میکنند و در عینحال در رخوت و کسالت همنشینند. مردگان تابستان رمان نوجوانانهی رازآلودی است که داستان قتل سه نوجوان را در تابستان لندن پی میگیرد.
“اون تابستون جلوی روی ما قرار گرفته بود و برای من، از هر چیز دیگهای که تااون موقع تو زندگیام وجود داشت واقعیتر بود یا الان که بهش فکر میکنم از هرچیز دیگهای که بعد از اون اتفاق افتاد. انگار هر ذره از وجودم روی اون چند هفته متمرکز شده بود، انگار اونا روی همه چیز تأثیر گذاشته بودن؛ هم روی گذشتهام، هم آیندهام. اون تابستون مثل یه شهاب سوزان بود که از تو تاریکی هجوم آورد، از نیستی، پوچی.”
یاسمن رضاییان دربارهی مردگان تابستان نوشته است.
داستان آنهایی که در تابستان مردند |
برایمان بنویسید که نظر شما دربارهی تابستان چیست؟ برای این فصل چه کتابهایی را پیشنهاد میدهید؟
تابستان
کتاب های بکار رفته در این مقاله
رویا در شب نیمه تابستان
نویسنده: ویلیام شکسپیر
مترجم: مسعود فرزاد
ناشر: انتشارات علمی فرهنگی
نوبت چاپ: ۶
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۲۲
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
بزودی بزودی انتشارات آگاه 30book بزودی بزودیدایی جان ناپلئون
نویسنده: ايرج پزشكزاد
ناشر: فرهنگ معاصر
نوبت چاپ: ۴
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۵۷۶
شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۰۵۱۴۵۶
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
بزودیبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
ایران کتاب 30book گیسوم انتشارات آگاه فرهنگ معاصر بزودیمانولیتو - مجموعهی مانولیتو
نویسنده: الویرا لیندو
مترجم: فرزانه مهری
ناشر: آفرینگان
سال چاپ: ۱۳۸۵شابک: ۹۷۸۹۶۴۷۶۹۴۲۷۸
بیگانه
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: امیر جلالالدین اعلم
ناشر: نیلوفر
نوبت چاپ: ۹
سال چاپ: ۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۱۴۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۴۸۰۵۷۷
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد
نویسنده: ریچارد براتیگان
مترجم: حسین نوش آذر
ناشر: مروارید
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۸۷
تعداد صفحات: ۱۷۲
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
بزودی 30book بزودی انتشارات آگاه بزودی بزودیریگستان
نویسنده: شهزاده سمرقندی
ناشر: معین
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۲۷۱
شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۶۵۱۹۵۶
در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد
نویسنده: جمشید خانیان
رده بندی سنی کتاب: 12+
ناشر: افق
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۱۵
مردگان تابستان
نویسنده: كاملیا وی
مترجم: فریده اشرفی
رده بندی سنی کتاب: 15+
ناشر: ایران بان
نوبت چاپ: ۴
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۲۳۶
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۹۸۰۰۶۲
گتسبی بزرگ
نویسنده: اسکات فیتز جرالد
مترجم: رضا رضایی
ناشر: ماهی
نوبت چاپ: ۸
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۲۱۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۰۹۲۳۴۵
دریا
نویسنده: جان بنویل
مترجم: اسدالله امرایی
ناشر: افق
نوبت چاپ: ۶
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۲۱۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۶۹۳۲۱۳