عتیق رحیمی، نویسندهای کابلی در پاریس
عتیق رحیمی از مهمترین نویسندگان فارسیزبان امروز است. در افغانستان به دنیا آمده و جوانی کرده و از 23 سالگی در فرانسه زندگی کرده است. سه رمان اولش را به فارسی دری نوشت، «سنگ صبور» رمان برندهی جایزه گنکور را به فرانسوی و «لعنت به داستایوسکی» را به انگلیسی. او فیلمساز هم هست و دوتا از رمانهایش را خودش به فیلم تبدیل کرده. این پرونده هم فتح بابی است برای آَشنایی بیشتر با این فیلمساز-نویسندهی افغان-فرانسوی!
عتیق رحیمی از مهمترین نویسندگان فارسیزبان امروز است. در افغانستان به دنیا آمده و جوانی کرده و از 23 سالگی در فرانسه زندگی کرده است. سه رمان اولش را به فارسی دری نوشت، «سنگ صبور» رمان برندهی جایزه گنکور را به فرانسوی و «لعنت به داستایوسکی» را به انگلیسی. او فیلمساز هم هست و دوتا از رمانهایش را خودش به فیلم تبدیل کرده. این پرونده هم فتح بابی است برای آَشنایی بیشتر با این فیلمساز-نویسندهی افغان-فرانسوی!
عتیق رحیمی و خالد حسینی مشهورترین نویسندگان افغانستانی در دنیای غرب هستند. همنسل هستند (عتیق رحیمی تنها سه سال بزرگتر است)، هردو در جوانی از افغانستان به دنیای غرب رفتهاند (عتیق در 23 سالگی و خالد حسینی به همراه پدر دیپلماتش در 11 سالگی) و هردو کتابهای موفقشان را به زبانهای اروپایی نوشتهاند. هرچند عتیق رحیمی (و بیشتر از او خالد حسینی) را نمیتوان به طور کامل بخشی از ادبیات افغانستان به شمار آورد، اما قصههای آنها ریشه در سرزمین مادریشان دارد.
عتیق رحیمی سه کتاب اولش را به فارسی دری نوشت و در فرانسه به چاپ رساند. بعد «سنگ صبور» موفقترین رمانش را به فرانسوی نوشت و جایزه معتبر «گنکور» را به خاطر آن گرفت. «سنگ صبور» داستان زنی است که در اتاقی با مرد خود که فلج شده زندگی میکند. زن از مرد دلچرکین است چون زندگی خانوادگی را قربانی آرمانهایش در جنگ کرده. اما هر روز با او حرف میزند و واگویههایش را رو به جسم ناتوان او بیان میکند. رحیمی که در فرانسه درس سینما خوانده این رمانش را خود به فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی در نقش اصلی آن تبدیل کرد و فیلم موفقی هم در عالم سینما بود.
«لعنت به داستایوسکی» پنجمین کتاب او بود. این بار به زبان انگلیسی. میتوان لعنت بر داستایوسکی را بازنویسی رمان جنایت و مکافات دانست. یک بازنویسی با شخصیتهایی مشابه که مهمترین تفاوت آن زمان و مکان وقوع داستان است: این بار قتل در کابل و در بحبوحهی جنگ داخلی این کشور در دههی ۷۰ شمسی رخ میدهد. پیمان حقیقتطلب درباره این کتاب نوشته است.
کمدی داستایوسکیلعنت بر داستایوسکی دقیقا از صحنهی جنایت شروع میشود. از لحظهای که رسول تبر را بلند میکند و همانند راسکولنیکف پیرزن رباخوار را میکشد. لعنت بر داستایوسکی مانند جادهای است که از کنار رودخانهی جنایت و مکافات عبور میکند. سیر و روند همان سیر و روند رودخانه است. اما گاه مسیر جاده از رودخانه دور میشود و گاه نزدیک میشود. عتیق رحیمی بیش از تأکید بر شرح حالات یک وجدان بیدار پس از ارتکاب قتل، خواسته که سرنوشت جامعهی افغانستان را در بستر وقایع جنایت و مکافات متبلور کند. |
آخرین رمان او «سقاها Les porteurs d’eau» سال 2019 در پاریس به فرانسوی منتشر شد. این کتاب با دو ترجمه (بنفشه فریس آبادی در نشر چشمه و محمدجواد کمالی در نشر قطره) به فارسی برگردانده شده است.
«یازدهم مارس 2001: نیروهای طالبان دو مجسمهی بودا در بامیانِ #افغانستان را تخریب کردند.» این جملهای است که پیش از آغاز جدیدترین رمان عتیق رحیمی به خواننده میگوید که چه اتفاقی در کتاب پیشروی خواننده است. کتاب سقاها، آنطور که نویسنده درست یک صفحه قبل از شروع رمان مینویسد، روایت «شکست تاریخ» است. گلناز دینلی درباره «سقاها» برای وینش نوشته است.
سقاها: بوداهایی که ویران میشوندعتیق رحیمی سال 1985 از افغانستان به فرانسه آمد. با سختی و دربدری فراوان. حالا او بیش از سی سال است که در فرانسه زندگی میکند اما در آثارش همیشه به جایی رجوع کرده که 23 سال اول زندگیاش را آنجا گذرانده: افغانستان. در همین گفتگو او هم سرگذشت خود را شرح میدهد و هم نگاه خود را به آنچه بر سر سرزمینش آمده. این گفتگو را نشریهی آمریکایی The Mantle که بر موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متمرکز است، زمانی انجام داد که این نویسنده سال 2011، برای شرکت در جشنواره ادبیات جدید فرانسه، در نیویورک مهمان بود. |
اما اگر بیشتر میخواهید عتیق رحیمی را بشناسید، این مصاحبه حتماً به شما کمک میکند. مصاحبهای نرم و روان است که از دوران جوانی عتیق رحیمی آغاز شده. زمانی که او به هند میرود و در یک سفر بسیار طولانی هند را و دنیا را و در واقع خودش را کشف میکند.
عتیق رحیمی درباره تغییری که کشورش در پی سه دهه جنگ کرده است چنین اعتقادی دارد:
«در طی سی سال جنگ، همه چیز عوض شد. ذهنیت مردم تغییر کرد. باورها عوض شد و به دنبال آن، پایههای اعتماد در جامعه هم نابود شد. میدانید ماجرا چیست؟ وقتی کسی اعتماد به نفسش را از دست بدهد، دیگر به هیچ چیز اعتقاد ندارد. از آن هم بدتر اینکه، دیگر به خودش و بقیه هم اعتماد نخواهد کرد. و این آغازی برای نابودی فرهنگ و هویت است. در چنین شرایطی، انسان وارد مرحلهای میشود که نه تنها به خودش، به کشورش و به هویت جمعیاش هم بیاعتماد خواهد شد.
بنابراین، تغییر بزرگ این بود: مردم افغانستان، هویت و اعتماد به نفس خود را از دست دادند.»
این گفتگو را نشریهی آمریکایی The Mantle که بر موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متمرکز است، زمانی انجام داد که این نویسنده سال 2011، برای شرکت در جشنواره ادبیات جدید فرانسه، در نیویورک مهمان بود.
عتیق رحیمی و داستانهای افغانستانعتیق رحیمی سال 1985 از افغانستان به فرانسه آمد. با سختی و دربدری فراوان. حالا او بیش از سی سال است که در فرانسه زندگی میکند اما در آثارش همیشه به جایی رجوع کرده که 23 سال اول زندگیاش را آنجا گذرانده: افغانستان. در همین گفتگو او هم سرگذشت خود را شرح میدهد و هم نگاه خود را به آنچه بر سر سرزمینش آمده. این گفتگو را نشریهی آمریکایی The Mantle که بر موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متمرکز است، زمانی انجام داد که این نویسنده سال 2011، برای شرکت در جشنواره ادبیات جدید فرانسه، در نیویورک مهمان بود. |
2 دیدگاه در “عتیق رحیمی، نویسندهای کابلی در پاریس”
درود بر وینش عزیز
از خواندن این پرونده لذت بردم و به دوستانم هم معرفی میکنم
ممنون از توجه و لطفتون