سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

برچسب: شوروی

درباره‌ی مجمع الجزایر گولاگ

دشمنِ خلق. در شوروی استالینی این نام اگر روی کسی گذاشته می‌شد زندگی‌اش عملاً به پایان رسیده بود. دشمنان خلق را یا اعدام می‌کردند یا به اردوگاه‌های کار اجباری می‌فرستادند که دست کمی از اعدام نداشت و نوعی مرگ تدریجی و دردآور بود. در شوروی خیلی‌ها را در طول سه دهه به اردوگاه کار اجباری فرستادند. اما مشکل دیکتاتور وقتی است که یکی از جان به دربردگانش زبان داشته باشد. قلمی که با آن آنچه را بر او و هم‌زندان‌هایش گذشته برای بقیه مردم، برای آیندگان و برای خارج از کشور روایت کند. الکساندر سولژنیتسین چنین کسی بود و این کار را با نگارش کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» کرد.

مجمع الجزایر گولاگ، روایت سولژنیتسین از اردوگاه کار اجباری

مجمع الجزایر گولاگ، روایت سولژنیتسین از اردوگاه کار اجباری

کسی به داخل اردوگاه‌های کار اجباری شوروی استالینی راه نداشت. آن‌ها که زندان‌بان بودند، مامورِ لابد معذورِ حکومت بودند و آن‌ها که بازداشت شده و به این اردوگاه‌ها اعزام می‌شدند اغلب زنده بیرون نمی‌آمدند. آن‌هایی که جان سالم به در بردند هم سکوت می‌گزیدند چون نمی‌خواستند دوباره به چنان جایی برگردند. اما یک نفر، یک نویسنده، به نام الکساندر سولژنیتسین تصمیم گرفت آن‌چه را خودش و هم‌قطارانش تجربه کردند مستند کند و به گوش جهانیان برساند. به این ترتیب کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» نوشته شد. کتابی که دنیا را تکان داد.

مزرعه حیوانات

همه حیوانات با هم برابرند، اما بعضی‌ها برابرترند

جورج اورول، داستان مزرعه حیوانات را در سال 1945 و درست بعد از پایان جنگ جهانی دوم منتشر کرد. طنز تمثیلی که این کتاب نسبت به استالینیسم داشت، چنان دقیق و ظریف بود که خیلی سریع، به یکی از محبوب‌ترین‌ کتاب‌های قرون بیست و بیست‌ویک تبدیل شد. یکی از دلایل موفقیت کتاب، استفاده از حیوانات برای انتقاد از رفتار انسان‌هاست و این کار را با چنان مهارتی انجام داده که کمتر کسی است بتواند شباهت خوک‌های ناپلئون و اسنوبال را با جوزف استالین و لئون تروتسکی انکار کند. دانستن اطلاعات حداقلی از مبانی تاریخ شوروی کمونیستی (از انقلاب اکتبر 1917)، این اجازه را به مخاطب می‌دهد تا به مقصود و منظور اصلی کتاب دست پیدا کند. از این رو، در این مقاله به بررسی حوادث کتاب و تطبیق آن با تاریخ شوروی کمونیستی خواهیم پرداخت.

نادژدا یعنی امید

امید علیه امید شرحی است از زندگی روشنفکران روسیه در دوره‌ی استالین که نادژدا ماندلشتام، همسر اوسیپ ماندلشتام، شاعر روس نوشته است. نویسنده در این کتاب خاطرات خود را از زندگی با شوهر شاعرش در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۸ تعریف می‌کند و از قضاوت کردن آدم‌‌ها که بخش عمده‌‌ای از آنها از مشاهیرِ فرهنگ و هنر و سیاست آن روزگار شوروی‌‌اند، ابایی ندارد.

ظلمت در نیمروز

آرتور کوستلر در کتاب ظلمت در نیمروز به خلق نحوه زندگی و مواجهه‌های یک زندانی می‌پردازد که با

شوروی ضد شوروی

کتاب شوروی ضد شوروی، مجموعه مقالات و داستان‌های کوتاه از شوروی پیش از فروپاشی است که از زاویه

سامیزدات ؛ راهی برای دور زدن ممنوعیت آثار ادبی در بلوک شرق

ادبیات زیرزمینی یا ممنوعه یا همان سامیزدات (samizdat) به سیستمی در اتحاد جماهیر شوروی سابق و اقمارش گفته می‌شد که ادبیات ممنوع در مجاری دولتی را به طور پنهانی و زیرزمینی چاپ یا رونویسی می‌کرد. هزاران شهروند به این ترتیب خود در چاپ و پخش یک داستان یا شعر سهیم می‌شدند و آن را دست به دست می‌گرداندند. سامیزدات معادل ادبیات مخفی و زیرزمینی است اما در عمده زبان‌ها با همان کلمه‌ی روسی آن جاافتاده است. روس‌ها علیرغم تاریخچه‌ای از استبداد که در کارنامه‌شان دارند، از تاریخ مفصلی از مقاومت در برابر استبداد هم برخوردارند.

سانسور شوروی ، سامیزدات

نویسندگانی که سانسور شوروی را به چالش کشیدند

بنجامین رام، یکی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران پیشین بی‌بی‌سی و نشریه‌ی OpenDemocracy است. او که برای رادیو و سرویس جهانی بی‌بی‌سی مستندهای فرهنگی نیز می‌سازد، چندی پیش بر موضوع سانسور در اتحاد جماهیر شوروی تمرکز کرد. رام در مقاله‌ای با عنوان «نویسندگانی که سانسور در اتحاد جماهیر شوروی را به چالش کشیدند»، به روش‌های مبتکرانه‌ای اشاره می‌کند که نویسنده‌های روس برای زیر پا گذاشتن قوانین سختگیرانه‌ی شوروی ابداع کرده بودند. هزاران شهروند شجاع شوروی نشریاتی زیرزمینی و به دور از سانسور منتشر می‌کردند و دست به دست می‌گرداندند. سامیزدات عنوان کلی برای این نوع از نشریات بود.

انقلاب‌های 1989، سقوط امپراطوری شوروی در اروپا

سال غریب 1989

تابوها شکستند، تبلیغات پوچ و وحشت آفرین بی‌اثر شد، شهروندان وحشت‌زده و منفعل به ناراضیان انقلابی بدل شدند، مشروعیت سیاسی سران حزب از میان رفت، باور قطعی خطاناپذیر بودن حزب از هم پاشید و سرانجام دیکتاتوری‌های کمونیستی برچیده شدند. و همه این‌ها در یک سال اتفاق افتاد. در سال غریب 1989. انقلاب‌های 1989 بیان داستان‌گونه‌ی حوادث مهم و هیجان‌انگیز فروپاشی نظام‌های توتالیتر چپ است که شاید خود گمان می‌کردند حکومت‌شان ابدی خواهد بود اما نبود.

درباره‌ی مجمع الجزایر گولاگ

دشمنِ خلق. در شوروی استالینی این نام اگر روی کسی گذاشته می‌شد زندگی‌اش عملاً به پایان رسیده بود. دشمنان خلق را یا اعدام می‌کردند یا به اردوگاه‌های کار اجباری می‌فرستادند که دست کمی از اعدام نداشت و نوعی مرگ تدریجی و دردآور بود. در شوروی خیلی‌ها را در طول سه دهه به اردوگاه کار اجباری فرستادند. اما مشکل دیکتاتور وقتی است که یکی از جان به دربردگانش زبان داشته باشد. قلمی که با آن آنچه را بر او و هم‌زندان‌هایش گذشته برای بقیه مردم، برای آیندگان و برای خارج از کشور روایت کند. الکساندر سولژنیتسین چنین کسی بود و این کار را با نگارش کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» کرد.

مجمع الجزایر گولاگ، روایت سولژنیتسین از اردوگاه کار اجباری

مجمع الجزایر گولاگ، روایت سولژنیتسین از اردوگاه کار اجباری

کسی به داخل اردوگاه‌های کار اجباری شوروی استالینی راه نداشت. آن‌ها که زندان‌بان بودند، مامورِ لابد معذورِ حکومت بودند و آن‌ها که بازداشت شده و به این اردوگاه‌ها اعزام می‌شدند اغلب زنده بیرون نمی‌آمدند. آن‌هایی که جان سالم به در بردند هم سکوت می‌گزیدند چون نمی‌خواستند دوباره به چنان جایی برگردند. اما یک نفر، یک نویسنده، به نام الکساندر سولژنیتسین تصمیم گرفت آن‌چه را خودش و هم‌قطارانش تجربه کردند مستند کند و به گوش جهانیان برساند. به این ترتیب کتاب «مجمع الجزایر گولاگ» نوشته شد. کتابی که دنیا را تکان داد.

مزرعه حیوانات

همه حیوانات با هم برابرند، اما بعضی‌ها برابرترند

جورج اورول، داستان مزرعه حیوانات را در سال 1945 و درست بعد از پایان جنگ جهانی دوم منتشر کرد. طنز تمثیلی که این کتاب نسبت به استالینیسم داشت، چنان دقیق و ظریف بود که خیلی سریع، به یکی از محبوب‌ترین‌ کتاب‌های قرون بیست و بیست‌ویک تبدیل شد. یکی از دلایل موفقیت کتاب، استفاده از حیوانات برای انتقاد از رفتار انسان‌هاست و این کار را با چنان مهارتی انجام داده که کمتر کسی است بتواند شباهت خوک‌های ناپلئون و اسنوبال را با جوزف استالین و لئون تروتسکی انکار کند. دانستن اطلاعات حداقلی از مبانی تاریخ شوروی کمونیستی (از انقلاب اکتبر 1917)، این اجازه را به مخاطب می‌دهد تا به مقصود و منظور اصلی کتاب دست پیدا کند. از این رو، در این مقاله به بررسی حوادث کتاب و تطبیق آن با تاریخ شوروی کمونیستی خواهیم پرداخت.

نادژدا یعنی امید

امید علیه امید شرحی است از زندگی روشنفکران روسیه در دوره‌ی استالین که نادژدا ماندلشتام، همسر اوسیپ ماندلشتام، شاعر روس نوشته است. نویسنده در این کتاب خاطرات خود را از زندگی با شوهر شاعرش در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۸ تعریف می‌کند و از قضاوت کردن آدم‌‌ها که بخش عمده‌‌ای از آنها از مشاهیرِ فرهنگ و هنر و سیاست آن روزگار شوروی‌‌اند، ابایی ندارد.

ظلمت در نیمروز

آرتور کوستلر در کتاب ظلمت در نیمروز به خلق نحوه زندگی و مواجهه‌های یک زندانی می‌پردازد که با

شوروی ضد شوروی

کتاب شوروی ضد شوروی، مجموعه مقالات و داستان‌های کوتاه از شوروی پیش از فروپاشی است که از زاویه

سامیزدات ؛ راهی برای دور زدن ممنوعیت آثار ادبی در بلوک شرق

ادبیات زیرزمینی یا ممنوعه یا همان سامیزدات (samizdat) به سیستمی در اتحاد جماهیر شوروی سابق و اقمارش گفته می‌شد که ادبیات ممنوع در مجاری دولتی را به طور پنهانی و زیرزمینی چاپ یا رونویسی می‌کرد. هزاران شهروند به این ترتیب خود در چاپ و پخش یک داستان یا شعر سهیم می‌شدند و آن را دست به دست می‌گرداندند. سامیزدات معادل ادبیات مخفی و زیرزمینی است اما در عمده زبان‌ها با همان کلمه‌ی روسی آن جاافتاده است. روس‌ها علیرغم تاریخچه‌ای از استبداد که در کارنامه‌شان دارند، از تاریخ مفصلی از مقاومت در برابر استبداد هم برخوردارند.

سانسور شوروی ، سامیزدات

نویسندگانی که سانسور شوروی را به چالش کشیدند

بنجامین رام، یکی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران پیشین بی‌بی‌سی و نشریه‌ی OpenDemocracy است. او که برای رادیو و سرویس جهانی بی‌بی‌سی مستندهای فرهنگی نیز می‌سازد، چندی پیش بر موضوع سانسور در اتحاد جماهیر شوروی تمرکز کرد. رام در مقاله‌ای با عنوان «نویسندگانی که سانسور در اتحاد جماهیر شوروی را به چالش کشیدند»، به روش‌های مبتکرانه‌ای اشاره می‌کند که نویسنده‌های روس برای زیر پا گذاشتن قوانین سختگیرانه‌ی شوروی ابداع کرده بودند. هزاران شهروند شجاع شوروی نشریاتی زیرزمینی و به دور از سانسور منتشر می‌کردند و دست به دست می‌گرداندند. سامیزدات عنوان کلی برای این نوع از نشریات بود.

انقلاب‌های 1989، سقوط امپراطوری شوروی در اروپا

سال غریب 1989

تابوها شکستند، تبلیغات پوچ و وحشت آفرین بی‌اثر شد، شهروندان وحشت‌زده و منفعل به ناراضیان انقلابی بدل شدند، مشروعیت سیاسی سران حزب از میان رفت، باور قطعی خطاناپذیر بودن حزب از هم پاشید و سرانجام دیکتاتوری‌های کمونیستی برچیده شدند. و همه این‌ها در یک سال اتفاق افتاد. در سال غریب 1989. انقلاب‌های 1989 بیان داستان‌گونه‌ی حوادث مهم و هیجان‌انگیز فروپاشی نظام‌های توتالیتر چپ است که شاید خود گمان می‌کردند حکومت‌شان ابدی خواهد بود اما نبود.