سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

فیل ها به خاطر می آورند

نویسنده: آگاتا کریستی

مترجم: حمیدرضا بلندسران

ناشر: هرمس

نوبت چاپ: ۵

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۲۵۸

شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۵۶۱۲۵۹


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
فیل ها به خاطر می آورند

تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

آریادنه اولیور، نویسنده‌ موفق داستان‌های جنایی، به مراسمی برای بزرگداشت نویسندگان دعوت می‌شود. در آنجا، زنی به طرزی عجیب از او درباره یکی از دخترخوانده‌هایش سوال می‌کند؛ سلیا. دخترخوانده‌ای که جز جام‌های نقره‌ای مراسم غسل تعمیدش، تصویری در ذهن خانم اولیور تداعی نمی‌کند.

زن غریبه، می‌گوید که سلیا قصد دارد تا با پسرش ازدواج کند، از همین رو سراغ خانم اولیور آمده و می‌خواهد بداند که اول پدر سلیا به مادرش شلیک کرده یا برعکس! چندین سال پیش، جسد هردوی آنها در بالای صخره‌ای نزدیک خانه ویلایی‌شان پیدا شده‌ بود. زن از خانم اولیور میخواهد تا از سلیا در این مورد پرس‌وجو کند. اولیور، درخواست زن را رد می‌کند، اما فکر این ماجرا، از سرش بیرون نمی‌رود؛ پس موضوع را با دوست قدیمی اش، هرکول پوآرو در میان می‌گذارد…

 

فیل ها به خاطر می آورند

 

 

فیل‌ها به خاطر می‌آورند، در سال 1972 به چاپ رسید.


حضور خانم اولیور به عنوان جنایی نویسی برجسته در این داستان، به نحوی خواننده را به یاد خود آگاتا کریستی می‌اندازد. او که چند بار دیگر هم در ماجراهای پوآرو با او همفکری می‌کند، با فراموش کاری و نگرانی‌هایش، به شخصیتی آشنا و جذاب برای خوانندگان تبدیل می‌شود.

 

درباره نویسنده

آگاتا کریستی، نویسنده شهیر انگلیسی، در سپتامبر1890 چشم به جهان گشود. از کودکی به شعر و داستان نویسی علاقه‌مند بود. مدتی برای تحصیل به پاریس رفت و پس از بازگشت به خانه، نویسندگی را با جدیت ادامه داد. خدمت او در بیمارستان‌ها و داروخانه‌ها طی دوران جنگ‌های جهانی، به احاطه‌اش بر خواص سمومی انجامید که اغلب در داستان‌هایش نقش اساسی بازی می‌کنند.


سبک خاص و معماگونه نگارش داستان‌های کارآگاهی کریستی، به سرعت توجه خوانندگان را جلب کرد و با آفریده شدن شخصیت‌هایی ویژه، نوشته‌هایش جذابیتی دوچندان یافت.

 

آگاتا کریستی
آگاتا کریستی

 

 

ماجرای اسرارآمیز در استایلز، با حضور مجذوب‌کننده هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی باهوش، وسواسی، شیک‌پوش و مغرور، در 1920 منتشر می‌شود و چاپ آثاری چون قتل در زمین گلف و قتل راجر آکروید، روزبه‌روز بر دوست‌داران این کارآگاه می‌افزاید.
در همان دوران، دشمن پنهان، با شخصیت‌های اصلی تامی و تاپنس، عرضه می‌گردد. در 1926، کریستی در داستان کوتاه باشگاه شبانه سه‌شنبه، دیگر کارآگاه جذاب داستان‌هایش را معرفی می‌کند: جین مارپل.


خانم مارپل، بعداً در قتل در خانه کشیش، در هتل برترام، و جنایت خفته و چند داستان دیگر، نقش ایفا می‌کند.
پوآرو نیز در داستان‌های بی‌نظیری چون قتل در قطار سریع‌السیر شرق، شبح مرگ بر فراز نیل، مرگ در میان ابرها، شرارتی زیر آفتاب و نهایتاً پرده ظاهر می‌شود.


تعطیلات برای قتل، تله موش، و سپس هیچکس نبود و خانه‌ای در شیراز از دیگر آثار این نویسنده هستند. او در 1955، با نمایشنامه شاهدی برای دادگاه، برنده جایزه ادگار و بهترین نمایشنامه خارجی انجمن منتقدان تئاتر نیویورک شد.


کریستی در 12 ژانویه 1976 درگذشت. او در طول فعالیتش، نزدیک به 70 داستان جنایی نوشت. زندگی و رمان‌ها و نمایشنامه‌های او، به خلق آثار ماندگاری در دنیای سینما و تئاتر منجر شده‌اند؛ از جمله فیلم‌های قتل در قطار سریع‌السیر شرق (1974) به کارگردانی سیدنی لومت و شاهدی برای دادگاه (1957) به کارگردانی بیلی وایلدر؛ همچنین فیلم آگاتا (1979)، که ماجرای مرموز ناپدید شدن 11 روزه کریستی را روایت می‌کند.


لارا تامپسون با یاری گرفتن از نامه‌ها و یادداشت‌ها و مصاحبه با نزدیکان کریستی، در کتابی با نام آگاتا کریستی، (ترجمه نادر قبله‌ای، انتشارات روزنه)، سرگذشت این نویسنده را دنبال می‌کند.

 

زندگی آگاتا کریستی

 

بخشی از کتاب فیل‌ها به خاطر می‌آورند

خانم اولیور گفت:
-خب، راستش داشتم به فیل‌ها فکر می‌کردم.


-فیلها؟
پوآرو گاهی اوقات به این فکر کرده ‌‌بود و الان هم از این بابت مطمئن بود که خانم اولیور عجیب و غریب ترین زنی است که تا به حال دیده. حالا چرا فیل‌ها؟…


خانم اولیور گفت: فیل‌ها چیزی را فراموش نمی‌کنند… یک روز یک نفر، یعنی یک خیاط هندی، چیزی شبیه به سوزن را به دندان‌های یک فیل فرو می‌کند. نه، به دندان‌هایش نه، به خرطومش فرو می‌کند. دفعه بعدی که فیل داشته از کنار خیاط رد می‌شده، با آنکه سال‌ها بود او را ندیده بوده، دهانش را در از آب می‌کند و سرتاپای خیاط را خیس آب می‌کند… نکته همینجاست. فیل‌ها به یاد می‌آورند…

 

 

نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *