کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» به بررسی ریشه اختلالات شخصیتی دوران کودکی پرداخته و به خوانندگان کمک می‌کند تا با شیوه‌هایی ساده و کاربردی وضعیت خود را بهبود ببخشند. در این کتاب با بررسی بعضی از بیماران واقعی، به شرح هر یک از الگوهای نامناسب کودکی پرداخته و استانداردی برای ارزیابی زندگی بزرگسالی ارائه داده می‌شود. 

نویسندگان این کتاب، جفری یانگ و جنت اس. کلونسو، متخصص شناخت‌درمانی بوده و با کمک شناسایی، نشانه‌شناسی و درمان 11 الگوی رفتاری مخرب و تکراری، خودانگاره‌های منفی را کنترل و کاهش می‌دهند. این دو نویسنده، کتاب حاضر را شیوه قدرتمندی برای درمان مشکلات مراجعان براساس رویکردهای شناخت‌درمانی می‌دانند. 

ویژگی خاصی که این کتاب را از سایر کتاب‌های خودسازی متمایز می‌کند، پرداختن به اختلالات شخصیتی خوانندگان است. آموزش می‌دهد که چطور چرخه‌ای که مانع رسیدن به خوشبختی می‌شود را متوقف کرده و با تغییر الگوهای تفکر منفی وضعیت خود را بهبود بخشیم. یازده مورد از رایج‌ترین تله‌های زندگی را تله‌های زندگی را تعریف کرده و راه‌هایی برای تشخیص و کنترل هر کدام ارائه می‌دهد. 

فصول این کتاب شامل: 

• پیش‌گفتار
• آشنایی با انواع تله‌های زندگی
• پیدا کردن تله‌های زندگی خود
• درک تله‌های زندگی
• تسلیم، فرار و ضدحمله
• تغییر تله‌های زندگی
• کمک گرفتن
• اعتماد کردن 
• محبت گرفتن
• سازگاری با دیگران 
• مدیریت کارها
• دوری از افکار منفی
• زنده کردن احساس ارزش
• کنترل احساس شکست 
• انجام دادن کارها به شیوه دلخواه و دوست‌داشتنی
• کنترل معیارهای پرتوقعانه 
• تبدیل شدن به نسخه دلخواه 
• و آشنایی با فلسفه تغییر می‌شود. 

دکتر جفری یانگ متولد سال 1950 در آمریکاست. روانشناس، روان‌درمانگر و استاد دانشگاه، بنیان‌گذار آکادمی شناخت‌درمانی و مدیر موسسه طرح‌واره درمانی است. او بیش از هر چیز به واسطه ابداع «طرح‌واره درمانی» به عنوان رویکردی جدید در درمان اختلالات شخصیتی و مزمن ذهنی شناخته شده است. 

او بیش از بیست‌سال به توسعه طرح‌واره‌های درمانی مشغول بوده و به این ترتیب به جایگاه بالایی در علم روان‌شناسی دست یافته است. همچنین در کارگاه‌های آموزشی بسیاری در سطح بین‌المللی به عنوان سخنران و مدرس حضور داشته و افراد بسیاری را به صورت تخصصی با شناخت‌درمانی آشنا کرده است. آثار جفری یانگ شامل «طرح‌واره درمانی» و «زندگی خود را دوباره بیافرینید» می‌شود. 

برشی از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید: 

اولین چیزی که در رابطه با کارلتون متوجهِ آن می‌شویم این است که او به شدت مشتاق خشنودکردن دیگران است و به این منظور مضطرب به نظر می‌رسد. او عادت دارد با هرچیزی که می‌گوییم موافقت کند. بیشترِ بیماران بخش از اولین جلسۀ درمان وقت خود را صرف این می‌کنند تا یقین پیدا کنند آیا ما همان پزشکی هستیم که آن‌ها انتظارش را دارند یا خیر؟ اما کارلتون این‌گونه نبود. به نظر می‌رسید او بیشتر نگران این بود که ما درمورد او چگونه فکر می‌کنیم و آیا او را بیمار مورد انتظار خودمان می‌دانیم یا خیر؟

کارلتون متأهل است و دو فرزند دارد. ممکن است او را زن‌ذلیل بخوانید. همسرِ او، اِریکا بسیار مشکل‌پسند است و کارلتون هرکاری برای خوشحال‌کردن او انجام می‌دهد، اما به نظر می‌رسد که موفقیت زیادی در این راه کسب نمی‌کند.

اریکا تمامِ تصمیم‌گیری‌های خانواده را انجام می‌دهد. کارلتون در مقولۀ محدودکردن فرزندانش مشکل دارد و هرگاه درخانه، قانونی برای منظم‌کردن آن‌ها وضع می‌کند؛ احساس گناه وجود او را فرا می‌گیرد. او در صنعت نساجی کار می‌کند که پدرش آن را ایجاد کرده بود. اگرچه هرگز مایل نبود که کارِ پدرش را ادامه دهد، اما تسلیم شد و انجام این کار را بر خودش تحمیل کرد. حالا از کارش راضی نیست.

کارلتون حس می‌کند که در زندگی اسیر شده است. او به خاطر افسردگی، وارد فرآیند درمان شده است. گاهی اوقات این فکر به ذهنش خطور می‌کند که به جای دیگری فرار کند و برود آن طور که خودش می‌خواهد زندگی کند.

برای مطالعه سایر کتاب‌های روانشناسی به لینک مراجعه کنید.