سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

جالب اینجاست که من یک زن هستم!

جالب اینجاست که من یک زن هستم!


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

الن دجنرس با نگارش کتاب جالب اینجاست که.. وارد اتاق دربسته‌ای می‌شود که نویسندگان مرد سال‌ها، توان ورود به آن ‌را نداشته‌اند، اتاق دربسته‌ای به نام شوخی‌های زنانه! همین نگاه زنانه توام با شوخ‌طبعی سبب می‌شود تا مخاطب تصمیم بگیرد عوض خواندن متون شوخ‌طبعانه‌ای که قرن‌ها صدایی مردانه داشته‌اند دنیا را از دریچه نگاه شوخ‌طبعانه یک زن نگاه کند!

جالب اینجاست که…

نویسنده: الن دجنرس

مترجم: بهزاد قدیانلو

ناشر: نشر روزنه

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۲۰۲

الن دجنرس با نگارش کتاب جالب اینجاست که.. وارد اتاق دربسته‌ای می‌شود که نویسندگان مرد سال‌ها، توان ورود به آن ‌را نداشته‌اند، اتاق دربسته‌ای به نام شوخی‌های زنانه! همین نگاه زنانه توام با شوخ‌طبعی سبب می‌شود تا مخاطب تصمیم بگیرد عوض خواندن متون شوخ‌طبعانه‌ای که قرن‌ها صدایی مردانه داشته‌اند دنیا را از دریچه نگاه شوخ‌طبعانه یک زن نگاه کند!

جالب اینجاست که…

نویسنده: الن دجنرس

مترجم: بهزاد قدیانلو

ناشر: نشر روزنه

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۲۰۲

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

کسانی که آشنایی نسبی با شوخی و کمدی دارند، می‌دانند هر چند در سال‌های اخیر شاهد ظهور و رشد طنزپردازان زن در کشورهای مختلف بوده‌ایم، با این حال هنوز هم اشتغال زنان به شوخ‌طبعی، کاری غیرمعمول و خلاف عرفِ جامعه محسوب می‌شود.

 

حتی در طنز مکتوب که نویسنده متنش را در روزنامه یا کتاب منتشر می‌کند و مجبور نیست همراه خودش این‌ور و آن‌ور ببرد(!)، وقتی مخاطب می‌فهمد با یک طنزنویس زن طرف است شاخک‌هایش به مراتب تیز‌تر می‌شود و با حساسیت بیشتری به انتخاب واژگان و عبارت‌ها توسط آن نویسنده‌ی زن دقت می‌کند، حال چه رسد به استند‌آپ کمدی (کمدی ایستاده) که اسمش هم ترس به دل آدم می‌اندازد.

این‌که به عنوان یک زن باید مقابل جمعیتی از آدم‌ها بایستی و خنده بر لبان‌شان بیاوری واقعاً دلهره‌آور است، به خصوص این که در غالب فرهنگ‌ها از همان دوران کودکی به دختران و زنان توصیه می‌کنند که از  خنده و شوخی در جمع بپرهیزند و شوخ‌طبعی را برازنده زنان معقول نمی‌دانند!

 

اشتغال زنان به کاری همچون استند‌آپ کمدی به قدری خرق عادت است که در سال ۲۰۱۷ سریال کمدی با نام خانم میزل شگفت‌انگیز درباره زن خانه‌داری در نیویورک ۱۹۵۸ساخته شد که تلاش می‌کند در استندآپ کمدی موفق شود! این سریال موفق که تا به حال برنده جوایز معتبری از جشنواره‌های گلدن گلوب و امی شده‌است و ساخت فصل چهارم آن در دستور شبکه‌ ویدیویی آمازون قرار دارد، به خوبی نشان می‌دهد که یک زن برای پیشرفت در عرصه استندآپ کمدی با چه مشکلاتی روبه‌رو است و برای موفقیت در این عرصه از چه چیزهایی باید بگذرد و مایه بگذارد.

حال شاید بگویید داستان سریال «خانم میزل شگفت‌انگیز» در سال ۱۹۵۸ می‌گذرد و امروزه در سال ۲۰۲۰ بسیاری از این محدودیت‌ها برای زنان، در کشورهای پیشرفته از بین رفته یا در حال از بین رفتن است اما از قضا «جالب اینجاست که» خانم الن دجنرس از حسن اتفاق درست در  سال ۱۹۵۸ متولد شده است و قطعاً در دوره‌ای از زندگی‌اش با مخاطرات این حرفه برای زنان روبه‌رو بوده است.

این‌ها را گفتم تا بگویم من به احترام خانم الن دجنرس کلاه از سر برمی‌دارم و کارش را به عنوان یک استندآپ کمدین زن تحسین می‌کنم، چرا که به جد معتقدم رسیدن یک زن‌ در عرصه شوخ‌طبعی به جایگاهی برابر با مردان، علاوه بر قریحه و استعداد سرشار،  نیازمند تلاش و کوششی هزاران برابر آنهاست!

 

جالب اینجاست که.. با مقدمه‌ای با عنوان «پیامی از نویسنده» آغاز می‌شود و دجنرس در این مقدمه شوخ‌طبعانه از دلایلی که باعث شده تصمیم به انتشار این کتاب بگیرد می‌گوید. عنوان کتاب برگرفته از جمله‌ای است که بارها در متون کتاب تکرار شده و نویسنده در یکی از متون کتاب علت انتخاب این نام را این‌گونه بیان می‌کند: «… از این عنوان خوشم اومد چون وقتی می‌شنویدش حس می‌کنید قراره یه داستان باحال براتون تعریف بشه. عنوان بسیار عالی برای متنی که یک کمدین بخواد بنویسه و… »

 

آلن دجنرس
آلن دجنرس

 

 

آلن دجنرس  کتابش را به بیست و پنج متن با موضوعات مختلف تقسیم بندی کرده، نوشته‌هایی که ساختاری شبیه همان متون استندآپ کمدی‌اش را دارند و خوشبختانه ناشر با طبقه‌بندی این کتاب در زیر مجموعه «شوخی‌ها و بذله‌گویی‌های آمریکایی» آن را قاطی کتاب‌های «#طنزطنز هنری است که عدم تناسبات در عرصه‌های مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر می‌رسند، نشان می‌دهد و این خود مایه خنده می‌شود. هنر طنزپردازی، کشف و بیان هنرمندانه و زیبایی‌شناختی عدم تناسب در این «متناسبات» است.» نکرده و راه انتقاد مرا با همین تقسیم‌بندی ساده بسته ‌است!

هرچند متاسفانه در تبلیغات کتاب در سایر سایت‌ها و خبرگزاری‌ها، باز هم این کتاب به غلط به عنوان «کتاب طنز» به مخاطب معرفی شده است، درست مثل برنامه تلویزیونی خندوانه که سال‌ها به اشتباه به عنوان برنامه طنز خندوانه(!) میان مردم شناخته می‌شود! اشتباهی که نه تنها کمکی به این کتاب یا برنامه تلویزیونی خندوانه نمی‌کند بلکه توقعات را از آن‌ها بالا می‌برد!

مخاطبی که به اسم کتاب طنز، اقدام به خریداری کتاب کرده است وقتی‌ با یک‌سری متون استندآپ کمدی روبه‌رو می‌شود قطعاً سرخورده می‌شود! در حالی که کتاب در صورت معرفی درست، با همین ساختارش نیز می‌تواند مخاطبان و طرفداران خود را داشته باشد، که اتفاقاً در سال‌های اخیر با رونق گرفتن استند‌آپ کمدی در کشور کم هم نیستند.

خواندن متون این کتاب می‌تواند برای کسانی که تازه قصد ورود به این عرصه را دارند، راهگشا باشد و در ابتدای راه به عنوان الگویی در شوخی‌نویسی برای متون استند‌آپ کمدی به کارشان بیاید. و باز «جالب اینجاست که» مترجم کتاب بهزاد قدیانلو، خود نیز از کسانی است که کارشان را با اجرای استند‌آپ کمدی در برنامه خندوانه شروع کرده است و از شرکت‌کنندگان موفق این مسابقه استندآپ کمدی محسوب می‌شود!

 

از ویژگی‌های دیگر کتاب، نگاه زنانه دجنرس به موضوعات و مفاهیم مطرح شده است. دجنرس به راحتی در این کتاب وارد اتاق دربسته‌ای می‌شود که نویسندگان مرد سال‌ها، توان ورود به آن ‌را نداشته‌اند، اتاق دربسته‌ای به نام شوخی‌های زنانه! همین نگاه زنانه توام با شوخ‌طبعی سبب می‌شود که مخاطب تصمیم بگیرد عوض خواندن متون شوخ‌طبعانه‌ای که قرن‌ها صدایی مردانه داشته‌اند دنیا را از دریچه نگاه شوخ‌طبعانه یک زن نگاه کند.

هر چند به عنوان خواننده جدی کتاب‌های شوخ‌طبعانه، برخی از متون موجود در کتاب (از جمله دفتر خاطرات عزیزم) را به شدت بی‌نمک ارزیابی می‌کنم و از آنجا که دسترسی به متن اصلی کتاب نیز ندارم نمی‌توانم قضاوت کنم که این میزان بی‌نمکی و بی‌مزگی تقصیر نویسنده است یا مترجم!

البته که مقصر دیگری به نام محدودیت‌های زبان نیز می‌تواند وجود داشته باشد چرا که در ترجمه متون شخ‌طبعانه گاهی پیش می‌آید که برخی بازی‌های زبانی و کلامی به هیچ وجه قابل انتقال از زبان مبدا به مقصد نیستند و این قبیل شوخی‌ها در طی فرایند ترجمه یا از بین می‌روند یا به کل نمک‌شان را از دست می‌دهند و عقیم می‌مانند.

نکته دیگری نیز که از همان ابتدای مطالعه کتاب حسابی توی ذوق مخاطب می‌زند نثر ناپاکیزه و شلخته مترجم است و به شخصه امیدوارم مترجم کتاب در چاپ‌های بعدی دقت بیشتری در پاکیزگی نثرش انجام دهد تا رسالت خود را در معرفی یک استندآپ کمدین زن به طرز شایسته‌تری انجام دهد.

جالب اینجاست که من یک زن هستم!

  این مقاله را ۴۰ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *