یک بابای خلاق و مسئولیت پذیر
بابای داستان بابا لنگ دراز به فرزندش نشان میدهد که هر طور شده خودش را به او میرساند تا از مهد کودک برش گرداند. بابا با متیو دوست است و به عنوان یک والد همراهیاش میکند. نمایش یک فضای خوش و رنگارنگ به همراه شخصیتی که ضمن حمایت فرزندش او را سرگرم هم میکند، برای کودکان خواندنی و جالب است. شاید بهتر باشد پدران هم این کتاب را بخوانند تا در مقابل سوالات متعدد بچههایشان صبوری کنند و از راههای گوناگون و خلاقانه حس کنجکاویشان را برطرف کنند.
بابا لنگ دراز
نویسنده: نادین بران. کازم / تصویرگر: آئورلی گایلری
مترجم: سیده هستی حسینی
رده بندی سنی کتاب: 2+
ناشر: مهرسا، مهروماه نو
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۲۸
بابای داستان بابا لنگ دراز به فرزندش نشان میدهد که هر طور شده خودش را به او میرساند تا از مهد کودک برش گرداند. بابا با متیو دوست است و به عنوان یک والد همراهیاش میکند. نمایش یک فضای خوش و رنگارنگ به همراه شخصیتی که ضمن حمایت فرزندش او را سرگرم هم میکند، برای کودکان خواندنی و جالب است. شاید بهتر باشد پدران هم این کتاب را بخوانند تا در مقابل سوالات متعدد بچههایشان صبوری کنند و از راههای گوناگون و خلاقانه حس کنجکاویشان را برطرف کنند.
بابا لنگ دراز
نویسنده: نادین بران. کازم / تصویرگر: آئورلی گایلری
مترجم: سیده هستی حسینی
رده بندی سنی کتاب: 2+
ناشر: مهرسا، مهروماه نو
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۲۸
یک بابای خلاق و مسئولیت پذیر
تخیل نویسنده در اتفاقات روزمره وارد میشود و دنیای واقعی را تغییر میدهد، اتفاقاتی که ممکن است در روز به سادگی از کنارش عبور کنیم و چندان قابل توجه به نظر نیاید. ایدهی داستان بابا لنگ دراز هم به نوعی چنین است. ماجرای داستان از جایی شروع میشود که بابا میخواهد متیو را به مهدکودک ببرد اما ماشینش روشن نمیشود و انگار ماشین سکسکهاش گرفته است.
وقتی روشن میشود با تلق و تولوق متیو را به مهدکودک میبرد. پدر میگوید برای برگرداندن متیو به دنبالش میآید. بعد متیو یک سوال ساده و به جا را مطرح میکند: «اگر ماشین سبز قدیمی عصری اصلا روشن نشود، آن وقت چه؟»
این سوال احتمال دارد ذهن کودکان در این سنین را به خودش مشغول میکند. تخیل از همین جا وارد میشود و داستان را پیش میبرد. جوابهای بابا به پسر خردسالش عادی نیست و هر کدام با وجود کوتاه بودن، بامزه و خیالانگیز است. اگر جوابهای بابا معمولی بود و مثلاً میگفت: «چارهای پیدا میکنم. نگران نباش.» قطعاً داستان به این شکل درنمیآمد. پاسخها شامل موقعیتهایی است که بابا به تصویر میکشد و به گونهای است که مخاطب با وجود اینکه هنوز ماشین خراب نشده، تصور میکند که تصورات به وقوع پیوسته است.
تنوع پاسخها باعث شده تا بابالنگ دراز به یک داستان کوتاه با ریتم تند تبدیل شود و خوانندهی کتاب آن را تا پایان ادامه بدهد. مثلاً یکی از پاسخها این است که بابا مارتین، خرس تنبل زیر پتو را خبر میکند تا به کمکش بیاید و او را روی کولش بگذارد و به متیو برساند. این موقعیتها دم دستی نیستند و نویسنده موقعیتهایی را در کتاب آورده که کودکان آن را درک کنند، برایشان ملموس و به دنیای ذهنشان نزدیک باشد. هر چند ممکن است مخاطب بزرگسال از خود بپرسد: داستان فقط همین بود؟
اما اگر از دریچهی نگاه خردسال به این داستان نگاه کنیم، احتمالاً داستان جذابی به نظر میآید، داستانی که در مورد موقعیت مشترکِ مهدکودک رفتن به همراه بابا در بین کودکان است.
بابا در این داستان یک بابای خوشذوق، خلاق، پرانرژی و مسئولیت پذیر است. او به فرزندش نشان میدهد که هر طور شده خودش را به او میرساند تا از مهدکودک برش گرداند. بابا با متیو دوست است و به عنوان یک والد همراهیاش میکند. گرچه بردن فرزند به مهد کودک کار چندان بزرگی به نظر نیاید اما در خلال همین اتفاق روابط پدر فرزندی میتواند تقویت شود. بچهها چنین پدرانی را دوست دارند و با او در کتاب همراه میشوند.
نمایش یک فضای خوش و رنگارنگ به همراه شخصیتی که ضمن حمایت فرزندش او را سرگرم هم میکند، برای کودکان خواندنی و جالب است. شاید بهتر باشد پدران هم این کتاب را بخوانند تا در مقابل سوالات متعدد بچههایشان صبوری کنند و از راههای گوناگون و خلاقانه حس کنجکاویشان را برطرف کنند. بابا لنگ دراز داستانی است که مخاطبِ خودش را جدی گرفته، سعی کرده تا ضمن سرگرم کردن، او را از دنیای واقعی به دنیای خیالی ذهن بابا بیاورد.
از تصویرگریهای کتاب نباید غافل شد چرا که نقش مهمی در روایت دارد. کودکان در کنار متن با تصاویری روبرو هستند که در سریعترین حالت ممکن مفاهیم را منتقل میکند. از نظر بصری اتفاقات هیجانانگیزی در این داستان میافتد به همین خاطر «بابا لنگ دراز» میتواند به یک انیمیشن هم تبدیل شود.
ابعاد کتاب به شکلی طراحی شده که شخصیتها و فضای داستانی را بزرگ و با وضوح بالایی نشان میدهد و نظر مخاطب را از همان ابتدا به خودش جلب میکند، به همین خاطر گرافیک و تصویرگریهای کتاب در کنار داستان خواندنی آن به نقطهی قوت اثر تبدیل شده است. البته نام این کتاب مخاطب را به یاد داستان معروف جین وبستر میاندازد و بهتر بود اسم دیگری برای آن انتخاب میشد.