سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

چگونه کتاب‌های بیشتری بخوانیم؟

چگونه کتاب‌های بیشتری بخوانیم؟

 

زندگی مدرن گاهی می‌تواند بسیار بی‌رحم باشد و طوری شما را از هر طرف محاصره کند که دیگر زمانی برای کتاب خواندن نداشته باشید. ما معمولاً کتاب‌های جدیدی می‌خریم و آن‌ها را روی هم تلنبار می‌کنیم؛ اما نمی‌توانیم آن‌ها را بخوانیم. ژاپنی‌ها برای این وضعیت یک اصطلاح ساخته‌اند: Tsundoku! کریستین جرت در این نوشتار تلاش کرده است به شما کمک کند تا بخشی از زندگی روزانه‌ی خود را به مطالعه کردن اختصاص دهید. او که نویسنده و معاون ویراستار وب‌سایت  Psyche است، به عنوان نویسنده‌ی کتاب پرفروش اسطوره‌های کبیر مغز (The Great Myths Of The Brain) نیز شناخته می‌شود.

(مترجم)

زندگی مدرن گاهی می‌تواند بسیار بی‌رحم باشد و طوری شما را از هر طرف محاصره کند که دیگر زمانی برای کتاب خواندن نداشته باشید. ما معمولاً کتاب‌های جدیدی می‌خریم و آن‌ها را روی هم تلنبار می‌کنیم؛ اما نمی‌توانیم آن‌ها را بخوانیم. ژاپنی‌ها برای این وضعیت یک اصطلاح ساخته‌اند: Tsundoku! کریستین جرت در این نوشتار تلاش کرده است به شما کمک کند تا بخشی از زندگی روزانه‌ی خود را به مطالعه کردن اختصاص دهید. او که نویسنده و معاون ویراستار وب‌سایت  Psyche است، به عنوان نویسنده‌ی کتاب پرفروش اسطوره‌های کبیر مغز (The Great Myths Of The Brain) نیز شناخته می‌شود.

 

 

من همیشه به کتاب‌خوان‌های پرشور و مشتاق حسادت می‌کنم. آن‌ها نه فقط بسیار عالم و نکته‌دان به نظر می‌رسند که خیالشان هم بسیار راحت است؛ از این بابت که هر اتفاقی در زندگی‌شان بیفتد باز هم تنها نیستند، چرا که کتاب‌ها همیشه همراه آن‌ها خواهند بود. مادر من یکی از این کتاب‌خوان‌های قهار است. برای او کتاب حکم یک همدم همیشگی را دارد.

او به یاد می‌آورد که وقتی در هشت سالگی به بیماری سل مبتلا شد (در آن دوران هنوز واکسنی برای این بیماری کشف نشده بود) خانواده‌اش برای اینکه بتواند بهبودی کامل را به دست بیاورد، مجبور شدند او را به یک مرکز بهداشت در ۱۰۰ مایلی محل زندگی‌شان بفرستند.

مادرم تعریف می‌کند که در طول ۶ ماهی که در آن‌جا بستری بوده، مطالعه کتا‌ب‌ها به او کمک می‌کردند تا از آن تخت کذایی فرار کند، به مکان‌های دیگر سرک بکشد و ماجراهایی بسیار متفاوت با زندگی دردناکش را تجربه کند! (نسخه‌ صوتی این مقاله را از اینجا می‌توانید بشنوید.)

کتاب‌خوان‌های قهار معمولاً با شور و اشتیاق زیادی خاطرات خود از کتابخوانی را مرور می‌کنند. به طور مثال کلر رینولدز (Clare Reynolds) نویسنده‌ی وبلاگی به نام Years of reading selfishly می‌گوید: «اولین خاطرات من از کتاب خواندن به زمانی برمی‌گردد که مادرم مرا به کتابخانه‌ی کوچکی می‌برد و هر دوی ما با حداکثر تعداد کتابی که می‌توانستیم حمل کنیم از آن‌جا خارج می‌شدیم! از آن‌جایی که ما ماشین نداشتیم پس باید اطمینان حاصل می‌کردیم که می‌توانیم آن تعداد کتاب را تا خانه به دنبال خود بکشانیم! »

 

علاقه‌ی رینولدز به کتابخوانی، به سال‌های نوجوانی و بزرگسالی‌اش هم کشیده شد. هر چند که در دانشگاه رشته‌ی ادبیات انگلیسی را انتخاب کرد، اما به گفته‌ی خودش، کار و سایر مشغله‌های زندگی شخصی‌ باعث شدند از کتابخوانی دور و وارد برهوت مطالعه شود.

خیلی از ما این حس را به خوبی درک می‌کنیم؛ حس رقابت بین خواسته‌های گوناگون بر سر تصاحب زمان زندگی کوتاه ما! با این وجود، هنوز هم مشتاق ایجاد فضا و تخصیص زمان برای مطالعه کردن هستم. کتاب‌های جدیدی می‌خریم و آن‌ها را روی هم تلنبار می‌کنیم؛ اما نمی‌توانیم آن‌ها را بخوانیم. ژاپنی‌ها برای این وضعیت یک اصطلاح ساخته‌اند: Tsundoku!

داده‌های آماری هم این ادعا را تایید می‌کنند. براساس یک نظرسنجی که در ایالات متحده‌ی آمریکا انجام شده است، بیش از یک سوم بزرگسالان از تمایل خود به افزایش زمان مطالعه در زندگی روزمره خبر داده‌اند! جایگاه دوم هم به ورزش کردن اختصاص دارد. مشابه با این وضع، در فرانسه هم ۶۵ درصد افراد بالای ۱۵ سال اعلام کرده‌اند که علاقه دارند کتاب‌های بیشتری بخوانند. این رقم در میان افرادی که قبلاً سطح متوسطی از کتابخوانی را تجربه کرده‌اند تا ۷۷ درصد نیز افزایش می‌یابد.

اگر شما هم یکی از همین افراد هستید، احتمالاً باز کردن و خواندن یک کتاب برای شما منوط به زمانی می‌شود که هیچ کار دیگری برای انجام دادن ندارید. یعنی حتی اگر عاشق مطالعه و خواندن کتاب‌های گوناگون باشید، باز هم زندگی با شما کاری کرده است که مطالعه را به اولویت آخر کارهای روزانه‌تان، ساعات پایانی شب یا بدتر از این، به آخر هفته‌ها انتقال دهید.

 

برای این‌که بتوانید عادت کتابخوانی خود را حفظ کنید نیاز دارید که به این کار اولویت بالاتری ببخشید و در همین راستا، تغییراتی در برنامه زندگی روزانه‌ی خود ایجاد کنید. آن‌هایی که اغلب به خاطر شغل‌شان کتابخوان‌های حرفه‌ای به حساب می‌آیند (مثل ناشرها، سردبیران ادبی و داورهای جشنواره‌های مختلف ادبی) برای این‌که به ما نشان دهند «چطور می‌توان با تغییر اولویت‌های زندگی روزانه، زمان مناسبی را به مطالعه اختصاص داد؟» گزینه‌های خوبی هستند.

اد نیدام (Ed Needham) سردبیر پیشین مجله‌هایی مثل FHM و Rolling Stone، در سال ۲۰۱۸ میلادی مجله‌ی خودش با نام Strong Words را راه‌اندازی کرد؛ مجله‌ای که در هر شماره، حداکثر ۱۰۰ نقد کتاب منتشر می‌کند! جالب اینکه نیدام پیش از انتشار عمومی، یا تمام این نقدها را می‌خواند یا به فایل صوتی آن‌ها گوش می‌دهد! او در این مورد می‌‌گوید: «هیچ راه دیگری ندارم، باید زمان لازم برای این کار را تامین کنم. من هر شش هفته یک شماره از مجله را منتشر می‌کنم، پس در هر هفته مجبورم به اندازه حجم جنگ و صلح مطالعه کنم.»

وقتی کتاب خواندن تبدیل به بخشی از مسوولیت یا حتی وسیله‌ی امرار معاش شما شود، ناخودآگاه به اولویت نخست زندگی‌تان هم بدل خواهد شد و باقی مسائل در درجات بعدی اهمیت قرار می‌گیرند. البته لازم نیست که تا این حد پیش بروید، اما برای خواندن کتاب‌های بیشتر باید صادقانه از خودتان بپرسید که چقدر برای کتاب ارزش قائل هستید؟ در نهایت باید بتوانید برنامه‌ی زندگی خود را آنطور که لایق‌تان است تنظیم کنید!

گاهی اوقات یک تلنگر کوچک می‌تواند به محرکی برای برای سر و سامان دادن به برنامه‌ی روزانه، و از سر راه کنار گذاشتن هر چیزی که مانع رسیدن به برنامه‌ی ایده‌آلتان است، تبدیل شود. به خاطر می‌آورم که جان واترز (John Waters) یک بار به من گفت مطالعه کردن در طول شب برای او کار آسانی است چرا که هیچ‌وقت تلویزیون تماشا نمی‌کند. در حقیقت، او سعی کرد به من بفهماند که ترک تماشای تلویزیون کار آسانی است؛ چون از کتاب‌ها سود بیشتری عاید انسان خواهد شد.

با وجود اینکه برنامه‌های تلویزیونی و بازی‌های ویدیویی هم می‌توانند به شما فرصتی برای فرار از واقعیت‌های زندگی ارائه دهند، اما هیچکدام مثل یک رمان جذاب نخواهند توانست به بهبود کیفیت زندگی شما کمک کنند. تصور کنید که در جای خودتان نشسته‌اید و با کمک کلمات و صفحات یک کتاب به مکان‌های مختلفی می‌روید و سرگذشت‌های جدیدی را تجربه خواهید کرد…!

 

چه‌کار باید کرد

تلاش برای بهبود بخشیدن به وضعیت مطالعه، حداقل در ابتدای مسیر، کاری سخت خواهد بود. برای این‌که بتوانید به یک موفقیت بلندمدت دست یابید باید عادت‌های جدید مطالعه را در وجود خود توسعه دهید. به این ترتیب مطالعه کردن تبدیل به عادتی در زندگی‌تان می‌شود که ناخودآگاه انجامش می‌دهید! اما پیش از این که وارد جزئیات شویم و بگوییم که چطور باید یک عادت جدید را به زندگی خود اضافه کنید، بهتر است شما را با چند گام مقدماتی آشنا کنیم. توجه به این نکته‌ها شما را در راحت‌تر پیمودن این مسیر دشوار کمک خواهند کرد.

اولین گام این است که از خود بپرسید چرا می‌خواهید کتاب‌های بیشتری بخوانید؟ بنجامین گاردنر (Benjamin Gardner)، روانشناس اجتماعی در کینگز کالج لندن و متخصص روانشناسی عادت، نظریه‌ای در مورد شکل‌گیری عادت و ارتباط آن با وجود انگیزه‌های کافی ارائه داده است. بر اساس این نظریه شما باید پیش از هر چیز به این فکر کنید که مطالعه چه فوایدی برای شما خواهد داشت؟ و دقیقاً به چه دلیل قدم در چنین مسیری گذاشته‌اید؟

تردیدی وجود ندارد که کتاب خواندن فواید زیادی دارد. افرادی که به طور خاص بر خواندن داستان‌های ادبی تمرکز دارند در درک احساسات دیگران بهتر عمل خواهند کرد و حساسیت‌های اخلاقی بیشتری نیز دارند؛ احتمالاً به این دلیل که شخصیت‌های پیچیده‌ی داستان‌های مختلف را شبیه‌سازی می‌کنند! خواندن کتاب‌های غیرداستانی هم دانایی و توانایی‌های ذهنی شما را تقویت خواهد کرد.

 

در کنار همه‌ی این‌ها، خواندن کتاب نوعی از فعالیت ذخیره‌سازی شناختی است که شما را در برابر آلزایمر و سایر بیماری‌های مرتبط با آن بیمه خواهد کرد. به هر حال، آن‌چه که در اینجا اهمیت دارد تمایز بین انگیزه‌های ذاتی و انگیزه‌های بیرونی است.

(انگیزه‌ی ذاتی به این معنی است که شما به خاطر انجام کاری مشخص پاداش مخصی خواهید گرفت و انگیزه‌ی بیرونی دلالت بر حالتی دارد که در آن شما کاری را با امید هر نوع از بازپرداخت خارجی انجام دهید!) توجه داشته باشید که در ابتدای این مسیر، هر چقدر کتاب‌هایی که از نظر موضوعی برایتان جذاب‌تر از بقیه هستند را بیشتر انتخاب کنید، به همان اندازه هم ضریب موفقیت‌تان بالاتر می‌رود. البته پیدا کردن نویسنده‌ی محبوب یا ژانر مورد علاقه‌تان ممکن است به اندکی آزمون و خطا نیاز داشته باشد!

جیمز کلییر (James Clear) نویسنده‌ی کتاب عادات اتمی (۲۰۱۸)  هم این روند را تایید می‌کند. او با یادآوری رویکرد زندگی کارآفرین و سرمایه‌دار هندی – آمریکایی، نوال راویکانت (Naval Ravikant) می‌گوید: «هر جهنمی که دوست دارید را انتخاب و در موردش مطالعه کنید!» چرا؟ چون در ابتدای مسیر، موضوع اصلی این است که شما عادت مطالعه را شکل دهید! مثلاً اگر دلتان می‌خواهد رمان‌های عاشقانه بخوانید، شروع کنید!

اگر ژانر فانتزی را دوست دارید، حتی یک ثانیه هم دودل نشوید! هر موضوعی که به شما کمک می‌کند عاشق عمل کتاب خواندن شوید را پیدا و کار خود را آغاز کنید. همین که عاشق مطالعه و کتاب‌خوانی شوید دیگر بخش آسان کار شروع خواهد شد. در آن زمان دیگر گزینه‌های زیادی پیش روی خود خواهید دید، چون مطالعه دیگر تبدیل به بخش جدانشدنی زندگی شما شده است. 

 

نکته‌ی مهم این است که به خودتان اجازه دهید کتاب‌هایی که دوست ندارید را کنار بگذارید. رینولدز می‌گوید سال‌های زیادی را صرف جمع‌آوری کتاب‌هایی کرده است که مردم می‌گفتند باید خواندشان! اما بالاخره یک روز تصمیم گرفت کتابی که نظرش را جلب نکرده بود زمین بگذارد و به جای آن خواندن کتابی با موضوع مورد علاقه‌اش را آغاز کند. دقیقاً در همین زمان بود که ایده‌ی ساختن وبلاگ Reading selfishly به ذهنش رسید.

کلییر می‌گوید که اکثر مردم در همان ابتدای مسیر شکست می‌خورند و نمی‌توانند راه را تا انتها بپیمایند. اما عبارت کوچکی که من سعی می‌کنم در ذهن خود تکرار کنم این است: «کتاب‌های دیگری را امتحان کن!» می‌دانم که شاید آن‌ها را هم تا انتها نخوانم، شاید هم برخی دیگر را دو بار بخوانم! این دقیقاً همان کاری است که کتاب‌خوان‌ها باید انجامش دهند!

دومین گام مقدماتی این است که به اطرافتان نگاه کنید و از خودتان بپرسید که به دست گرفتن یک کتاب تا چه اندازه‌ برای شما کار آسانی است؟ (چه به صورت چاپی و چه به صورت الکترونیکی) کلییر توضیح می‌دهد که هر بیشتر چه عادت مطالعه در وجود شما نهادینه شود، به همان اندازه هم خواندن یک کتاب جدید برایتان آسان‌تر خواهد شد.

او توصیه می‌کند که در زندگی دیجیتال و فیزیکی خودتان تغییراتی ایجاد کنید تا روند مطالعه راحت‌تر و بی‌دردسرتر انجام شود. مثلاً برنامه‌های مرتبط با کتابخوانی را در صفحه اصلی موبایل خود قرار دهید یا کتاب‌ها را در جایی از خانه بگذارید که بیشتر در معرض دید و دسترس است. فراموش نکنید که اگر می‌خواهید یک عادت تبدیل به بخش مهمی از زندگی شما شود باید اول آن را تبدیل به بخش مهمی از محیط زندگی خود کنید!

آخرین گام مقدماتی هم این است که به اهدافتان فکر کنید. کلییر توصیه می‌کند که در ابتدای کار یک هدف متوسط را برای خود تعیین کنید. رازی که باید بدانید این است که اگر سعی کنید خیلی زود به موفقیت برسید، خیلی زود هم شکست خواهید خورد. به شما پیشنهاد می‌کنیم که خودتان را به خواندن یک صفحه کتاب در هر روز مقید کنید.

 

کلییر در این مورد به قانون دو دقیقه‌ای اشاره می‌کند. یعنی با تکرار روزانه‌ی یک کار مشخص به مدت ۱۲۰ ثانیه، آن کار به مرور به عادت زندگی شما بدل خواهد شد. فراموش نکنید که یک عادت پیش از آنکه توسعه بیابد باید ایجاد شود! چیزی که در این مسیر به شما قدرت می‌دهد، تجسم روند پیشرفت کارتان است. احساس پیشرفت برای ذهن انسان بسیار انگیزه‌بخش است.

شما باید احساس کنید در حال حرکت به سوی جلو هستید. دقیقاً به همین دلیل است که پیگیری زمان مطالعه‌ی روزانه بسیار بیشتر از شمارش تعداد کتاب‌های خوانده شده به شما کمک خواهد کرد. چون مثلاً ممکن است خواندن یک کتاب خاص سه هفته طول بکشد! اینکه سه هفته هیچ پیشرفت محسوسی نداشته باشید کمی ناامید کننده نیست؟

گاردنر اعتقاد دارد هر قدر که بتوانید خاص باشید، به همان اندازه هم به موفقیت نزدیک‌تر خواهید شد. بنابراین باید پیش از هر چیز به مشخصات زمان و مکانی که می‌خواهید به کتاب خواندن اختصاص دهید فکر کنید! مثلاً وقتی دارید صبحانه می‌خورید؟ وقتی سوار اتوبوس به سمت محل کارتان می‌روید؟ یا بعد از شام؟ اصلاً اهمیتی ندارد که کدام بازه‌ی مکانی و زمانی را انتخاب می‌کنید، فقط باید تلاش کنید که این فرصت خاصِ مطالعه، به طور مداوم در زندگی شما تکرار شود.

شاید یادداشت‌برداری از وقایع روزانه بتواند به شما کمک کند! به این ترتیب خواهید توانست به راحتی به الگوی مشخصی از زندگی روزانه‌ی خود دست یابید و بفهمید که چه کارهایی را در چه زمان‌هایی انجام می‌دهید! گاردنر می‌گوید همه‌ی ما بندگان عادات خود هستیم. اگر از این منظر به ماجرا نگاه کنیم احتمالاً می‌توانیم به مجموعه عادت‌های زندگی روزانه‌ی خود یک عادت جدید اضافه کنیم.

 

اما این در شرایطی است که بدانیم دقیقاً چکار می‌خواهیم بکنیم؟ نکته‌ی اصلی این است که برنامه‌ی اقدام در قلب یک عادت شکل می‌گیرد. پس اگر به یک عادت خاص ادامه دهید در واقع در حال تقویت آن اقدام هستید. در نهایت بناست وارد مرحله‌ای شوید که در آن بدون اینکه لازم باشد به کاری که مدنظرتان است فکر کنید، انجامش دهید.

ایده‌ی دیگری که شاید به شما در رشد عادت مطالعه کمک کند، سامان دادن به جهان اجتماعی پیرامونتان است! همانطور که برجسته کردن جایگاه و نقش کتاب‌ها در محیط زندگی شخصی و دیجیتالی‌، پایه‌های عادت مطالعه را تقویت می‌کند، محیط اجتماعی هم نقش مهمی در عمق بخشیدن به این عادت دارد. به اشتراک گذاشتن یک حس خوب، لذت ناشی از آن را چند برابر خواهد کرد. پس حتی اگر هیچکدام از اعضای خانواده یا دوستان فعلی شما کتاب‌خوان نیستند، سعی کنید با گروه‌های کتابخوانی (حقیقی یا مجازی) در ارتباط باشید.

در ارتباط قرار گرفتن با سایر کتاب‌خوان‌ها می‌تواند در پرورش احساس و هویت شما به عنوان یک انسان عاشق مطالعه نقش مهمی ایفا کند. برای عاشقان کتاب، مطالعه نقطه‌ی مرکزی حیات است و همین باعث می‌شود که کتاب اولویت نخست زندگی‌شان باشد.

همانطور که در حال پرورش عادت مطالعه در وجود خود هستید، سعی کنید در مورد چالش‌های پیش رویتان هم واقع‌بین باشید. لازم نیست که در مقابل لغزش‌های گریزناپذیر و احتمالی مسیر، از خود عصبانی شوید. گاردنر اعتقاد دارد که اگر از ابتدای مسیر اعلام کنیم که چه کار دشواری پیش روی متقاضیان پرورش عادت جدید قرار دارد، تحمل دشواری‌های مسیر هم آسان‌تر خواهد بود. اینگونه است که کم‌کم خواهید دید مطالعه چه اهمیت و درخشندگی‌ای در زندگی روزانه‌ی شما پیدا کرده است.  

 

نکات کلیدی

  • زمانی را به فکر کردن در مورد اینکه چرا می‌خواهید کتاب بخوانید اختصاص دهید. هر چقدر انگیزه‌ی بیشتری داشته باشید، احتمال دستیابی به موفقیت هم بیشتر خواهد شد. کار را با مطالعه‌ی کتاب‌هایی که از آن‌ها لذت می‌برید آغاز کنید و از کنار گذاشتن کتاب‌هایی که با سلیقه‌ی شما جور در نمی‌آید هراسی نداشته باشید.
  • با برجسته کردن جایگاه کتاب و کتاب‌خوانی در محیط فیزیکی و دیجیتالی اطراف خود، زمینه‌ی شکل دادن به عادت مطالعه را تقویت کنید.
  • اهداف متوسطی را برای خود تعیین کنید. در ابتدای مسیر، زمانی کوتاه (۱۲۰ ثانیه در هر روز) را به مطالعه اختصاص دهید. برنامه‌ی روزانه و عادات فعلی زندگی خود را مدنظر قرار دهید تا بتوانید درک کنید که کِی و کجا می‌توانید روی شکل‌گیری عادت جدید سرمایه‌گذاری کنید. هر قدر که خاص‌تر باشید، احتمال موفقیت‌تان هم بیشتر خواهد شد.
  • تا جایی که می‌توانید سخت تلاش کنید تا بتوانید در موقعیت‌هایی که مشخص کرده‌اید ماموریت کتاب خواندن را با موفقیت پیش ببرید.
  • روند پیشرفت هر روزه‌‌ی خود را پیگیری کنید. به جای تیک زدن در مقابل اسم کتاب‌هایی که مطالعه کرده‌اید، سعی کنید زمان مطالعه‌ی هر روزه‌ی خود را رصد کنید. بعد از دو هفته متوجه خواهید شد که عادت جدید کم‌کم در وجود شما نهادینه شده است. برای تقویت ریشه‌های این عادت هم می‌توانید به یک گروه کتاب‌خوانی ملحق شوید.
  • سعی کنید هویت خود را به عنوان یک فرد علاقمند به مطالعه بازتعریف کنید. به عنوان مثال در یک جمله توضیح دهید دوست دارید چه فردی در جامعه باشید و چطور از مسیر کتاب خواندن می‌توانید https://psyche.co/amp/guides/how-to-make-a-daily-habit-of-reading-more-booksبه این مهم دست یابید.

 

منبع: https://psyche.co/amp/guides/how-to-make-a-daily-habit-of-reading-more-books

 

 

 

  این مقاله را ۳۴ نفر پسندیده اند

یک دیدگاه در “چگونه کتاب‌های بیشتری بخوانیم؟

  1. Mohsen Varesi می گوید:

    با سلام و احترام؛
    خیلی ممنون از بابت همرسانی این مطالب مفید. تشکر می کنم از خانم کریمی. فقط یک پرسش دارم برای بهبودِ متن می پرسم البته؟ آن واژۀ «جهنم» در نقل قول از آقای کارآفرین هندی-امریکایی یعنی چی؟ من فرصت نکردم متن اصلی را ببینم؛ ولی اگر معادلِ «hell» بوده است معمولاً در این جور بافتها شاید نیازی به ترجمه اش نباشد. جهنم که قطعا مناسب نیست اینجا. ولی می شد گفت:«هر چی واقعاً دلت می خواد بخوان…» یا کمی نامؤدبانه:« هر کوفتی دلت می خواد در موردش بخوان …». ببخشید من آدم اینقدر باریک بینی نیستم در کار دیگران و آنچه در کل میفهمم کفایت می کند؛ ولی دیدم حالا که شما زحمت ترجمه را تقبل می فرمایید به بعضی نکات ریز هم توجه بیشتری کنید. شاد و تندرست باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *