سوتفاهم در مسکو شش سال بعد از مرگ سیمون دوبووار منشر شد و مهستی بحرینی آن را به فارسی ترجمه کرده است. مترجم در مقدمه دربارهی این کتاب نوشته است: «این کتاب را نمیتوان در زمرهی آثار اتوبیوگرافیک دوبووار به حساب آورد. این اثر مدتی پس از مرگ این نویسندهی فرانسوی و در بین دست نوشتههایش کشف و منتشر شده است. این اثر همان تم و درونمایهی همیشگی آثار دوبووار را دارد و قلمش مانند آثار دیگر او پخته و منسجم است. بووار با توانایی خاصی که در نگاه به جهان پیرامون خود داشت، در این داستان هم با نشان دادن چند صحنهی کوتاه از زندگی روزمره در شوروی و گفتوگوها و بحثهایی که میان شخصیتهای داستان درمیگیرد، تصویری از شوروی سابق را ترسیم کرده که با آنچه در روایتهای رسمی او از سفرهای متعددش به شوروی؛ از آن جمله در کتاب دست آخر مانده است، همخوانی کامل دارد.»
سیمون دوبووار با نام کامل سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دو بووار، متولد ۹ ژانویه سال ۱۹۰۸ در پاریس است. او در خانوادهای کاتولیک متولد شد و در دوران نوجوانی به مدرسهی کاتولیکی رفت. حرف «دو» قبل از نامخوانوادگی دوبووار نشان از خانوادهی اشرافی دارد، اما پدرش ثروتی نداشت. سیمون آنقدر مذهبی بود که میخواست راهبه شود ولی در ۱۴ سالگی دچار بحران اعتقاداتی شد و در نهایت خودش را آتئیست معرفی كرد.
سیمون بر خلاف دختران دور و اطرافش، به تحصیل علاقه داشت و فقط رویای ازدواج در سر نداشت. در ۱۸ سالگی خانه را بهخاطر تحصیل در دانشگاه سوربن ترک کرد و آنجا فلسفه خواند. او امتحانات و پایان نامهاش را سال ۱۹۲۹ دربارهی ریاضیدان و فیلسوف آلمانی «گوتفرید ویلهلم لایبنیتس» به پایان رساند و در همان سال با «ژان پل سارتر» آشنا شد. این ملاقات رابطهای پایدار بینشان بهوجود آورد که هم زندگی شخصی و شغلی آنها و هم باورهای فلسفیاشان را بهشدت تحت تأثیر قرار داد. سیمون در گروهی متشکل از دانشجویان مدرسهی «اکول نورمال» پاریس عضو شد که «ژان پل سارتر» هم در آن گروه حضور داشت ولی خود دوبووار دانشجوی این مدرسه نبود.
سیمون دوبووار یکی از برجستهترین فیلسوفان و نویسندگان اگزیستانسیالیست فرانسوی است. او در کنار دیگر اگزیستانسیالیستهای مشهور مثل ژان پل سارتر، آلبر کامو و موریس مرلوپونتی، مجموعهای غنی از نوشتهها را به وجود آورد که شامل آثاری در زمینه اخلاق، فمینیسم، رمان، زندگینامه و سیاست بود. سبک او ابعاد مختلف سیاسی و اخلاقی را در برداشت. از نظر او مسألهی ذهنيت و عقلستيزی پاسخی به مسائل جنسيتی است و او در همهی داستانهايش به اثبات اين قضيه پرداخته است. تمامی آثارش آزادی، مسؤوليت و ابهام و مضامين اصلی فلسفه وجودگرايی را بیان میکند. او فردی کاملا روشنفکر و نسبت به مسائل عصر خودش کاملا متعهد بود.