سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

فوتبال بیرون از زمین چمن هم در جریان است

فوتبال بیرون از زمین چمن هم در جریان است


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

سایمون کوپر برای نوشتن فوتبال علیه دشمن به ۲۲ کشور جهان سفر کرد تا بتواند تاثیرات غریب این ورزش را بر فرهنگ و سیاست بررسی کند. و همزمان تلاش می‌کرد به این سوال پاسخ دهد که چرا کشورهای مختلف جهان این ورزش ساده را این‌قدر متفاوت با هم اجرا می‌کنند. نقطه‌ی قوت کتاب این است که کوپر صرفاً دوروبر اسامی معروف فوتبال نمی‌پلکد. زیباترین جاهای کتاب را نه گفتگوهای سایمون و ستاره‌ها، که پیرمرد کله‌شق ایتالیایی‌ای که دادِ دفاع از فوتبال دفاعی سر داده یا زنی آرژانتیتی که هر دو پسرش را در آتش کینه‌ی ژنرال‌های آرژانتینی از دست داده ساخته‌اند.

فوتبال علیه دشمن

نویسنده: سایمون کوپر

مترجم: عادل فردوسی‌پور

ناشر: چشمه

نوبت چاپ: ۱۴

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۴۲۳

سایمون کوپر برای نوشتن فوتبال علیه دشمن به ۲۲ کشور جهان سفر کرد تا بتواند تاثیرات غریب این ورزش را بر فرهنگ و سیاست بررسی کند. و همزمان تلاش می‌کرد به این سوال پاسخ دهد که چرا کشورهای مختلف جهان این ورزش ساده را این‌قدر متفاوت با هم اجرا می‌کنند. نقطه‌ی قوت کتاب این است که کوپر صرفاً دوروبر اسامی معروف فوتبال نمی‌پلکد. زیباترین جاهای کتاب را نه گفتگوهای سایمون و ستاره‌ها، که پیرمرد کله‌شق ایتالیایی‌ای که دادِ دفاع از فوتبال دفاعی سر داده یا زنی آرژانتیتی که هر دو پسرش را در آتش کینه‌ی ژنرال‌های آرژانتینی از دست داده ساخته‌اند.

فوتبال علیه دشمن

نویسنده: سایمون کوپر

مترجم: عادل فردوسی‌پور

ناشر: چشمه

نوبت چاپ: ۱۴

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۴۲۳

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

سایمون کوپر در دهه‌ی بیست زندگی خود بررسی فوتبال را آغاز کرد. در زمانی که مهندسان خط‌ ‌آهن بریتانیایی و اسکاتلندی خیلی بیشتر از تلویزیون‌ها و کارخانه‌های کفش‌سازی بریتانیا در جهان مخاطب داشتند و شناخته شده بودند. داستان‌های سایمون کوپر روایت‌گر فوتبال و آدم‌های اطرافش است در ۲۲ کشور جهان. از آرژانتین و کامرون تا زئیر و اوکراین. داستان‌هایی که در اولین نگاه وجود تضادی عمیق با تصاویر مخابره شده از ایستگاه‌های تلویزیونی را به شما گوشزد می‌کنند.

ایده‌ی نوشتن این کتاب و تحقیق پیرامون تاثیرات فوتبال در جامعه، حین گوش دادن به یک برنامه‌ی رادیویی به ذهن سایمون کوپر خطور کرده است. آن‌طور که او تعریف می‌کند در یکی از روزهای سال ۱۹۹۰ در رادیو گزارشی شنیده است درباره‌ی افزایش تنش‌های فرقه‌ای حین بازی‌های سلتیک-رنجرز. این تنش‌های روزافزون کم‌کم به مساله‌ی اصلی پلیس تبدیل شده بود.

تا جایی که معابر مخصوصی هم برای رساندن نیروهای کافی به اسکاتلند برای جلوگیری از شورش تعبیه شدند. و دقیقاً در اینجا بود که کوپر با خودش گفته است پس فوتبال می‌تواند تغییرات اساسی و کارهای بزرگی را در جامعه سامان بدهد. از اخراج دیه‌گو مارادونا تا قتل آندرس اسکوبار. کوپر در این مورد می‌گوید: «فوتبال بازی ساده‌ای است که از یک دهقان در یک روستای دورافتاده تا یک رییس‌جمهور، همه و همه، به یک اندازه به آن علاقه و بر جزییات آن وسواس دارند.»

 

بررسی‌های او در مورد وسعت، عمق و تنوع این علاقه‌ی بیش از حد به فوتبال با شکست آلمان غربی از هلند در نیمه‌نهایی مسابقات قهرمانی اروپا آغاز شد. از هامبورگ، شبی در تابستان ۱۹۸۸٫ بیش از نه میلیون نفر از ملت هلند، یعنی چیزی در حدود ۶۰ درصد جمعیت کشور به خیابان‌ها ریختند تا این پیروزی را جشن بگیرند.

عظیم‌ترین گردهماییِ پس از آزادی در هلندی که تنها قربانی هیتلر نبود. «اهالی آمستردام در میدان لایدشپلاین دوچرخه‌هایشان را به هوا پرتاب می‌کردند و فریاد می‌زدند هورا دوباره دوچرخه‌هایمان را پس گرفتیم.»؛ در اشاره به واقعه‌ای تاریخی که ابتکار و اجرایش فقط از ذهن خلاق! هیتلر برمی‌آمد. آلمانی‌ها در بزرگترین دوچرخه‌دزدی تاریخ، تمام دوچرخه‌های هلندی‌ها را در زمان اشغال مصادره کردند. اما این همه‌ی ماجرا نبود. ده‌ها شعر و سرود در مدح این پیروزی تاریخی سروده و اجرا شدند.

معروف‌ترینشان آنی بود که هوادارن تیم ملی در ورزشگاه یکصدا فریاد می‌زدند: در ۱۹۴۰ آن‌ها آمدند، در ۱۹۸۸ ما آمدیم. فاصله‌ی این دو تاریخ آنقدر زیاد هست که بتوان مطمئن بود نسلی که در ۱۹۸۸ مقابل هلند بازی کرد چیزی از آن فجایع را به یاد نمی‌آورد اما به قول ویلم فن‌هاگن مشکل نسل جوان آلمانی نه خودشان، که نیاکان عوضی‌شان است. حقیقت باقی می‌ماند.

سایمون کوپر در آلمان با کلاپ‌فلایشی آشنا می‌شود که در برلین شرقی گیر افتاده و با بالا رفتن دیوار از تیم محبوبش هرتا جدا شده بود. برای ماه‌های متوالی او و رفقایش روزهای یک‌شنبه را در کنار دیوار می‌گذراندند و با گوش دادن به صدای تشویق‌های هواداران خوش‌شانس‌تری که در استادیوم بودند رویاپردازی می‌کردند. دیوار حتی رویا را هم برنمی‌تابید. ماموران امنیتی خیلی زود ازدحام کنار دیوار را ممنوع کردند و کمی بعد هم هرتا به ورزشگاه دیگری نقل مکان کرد تا دیگر هیچ صدایی از دیوار به گوش نرسد.

 

در آرژانتین به بررسی روابط پیچیده‌ی بین حکومت و تیم‌ملی می‌پردازد. داستان ژنرال‌هایی را روایت می‌کند که در نتیجه‌ی یک کودتا، قدرت را قبضه و جنگ کثیفی را علیه مردم کشورشان به راه انداخته بودند (فقط یکی از نتایج آن ناپدید شدن حداقل ۱۱ هزار نفر از شهروندان عادی بود) و حالا به فوتبال چشم دوخته بودند.

با بی‌رحمانه‌ترین روش‌هایی که ممکن است به ذهن یک انسان خطور کند جام‌جهانی را برنامه‌ریزی کردند با این امید که فتح قاطعانه‌ی جام‌جهانی در خانه باعث جبران کشتار گاه‌وبیگاه‌شان در کشور می‌شود. فوتبال به مثابه یک فرصتِ مناسب برای متحد کردن دوباره‌ی ۲۵ میلیون آرژانتینیِ از هم پاشیده و غرق در خون.

 

 

 

در آفریقا به بازگویی افسون جادو در سیستمی می‌پردازد که اردوهای ارزیابی‌ تشکیل می‌دهد با این هدف که فقط یک مسئول را با پول دولت به سفر تفریحی بفرستد. و در برزیلی که زمانی در توصیفش می‌گفتند: حتی کوچکترین روستاها، اگر کلیسا هم نداشته باشند حداقل یک زمین فوتبال را دارند، اوپرای ناتمام مالاندروها را روایت می‌کند.

مالاندروهایی که حالا دیگر از صحنه‌ی فوتبال محو شده‌اند، به قاتل تبدیل شده‌اند. وارد عرصه‌ی سیاست شده‌اند تا با فساد مبارزه کنند اما خود یکی پس از دیگری لقب فاسدترین می‌گیرند. کوپر نوشته است: «برزیلی‌ها مسیر اشتباهی را انتخاب کرده‌اند: فوتبال مدرن، سیاست عقب مانده.»

در اوکراین با چشم خود می‌بیند که فوتبال نه فقط یک بنگاه سیاسیِ پر سود، که کارخانه‌ی پول‌سازی هم هست چرا که در کشوری که رییس‌جمهورش کوپن‌های غذایی توزیع می‌کند بازیکنان فوتبال سوار بر مرسدس بنزهای آخرین مدل فاصله‌ی بین محل زندگی و زمین تمرین را می‌پیمایند.

شاید حق با کوپر باشد. با وجود همه‌ی اختلافات در سبک و روش‌ها، ذات فوتبال در همه جای جهان یکی است و این همان دلیلی است که این کتاب را به این درجه از شهرت رسانده است. فوتبال می‌تواند شما را به سود شخصی برساند، به سوی قدرت سیاسی رهنمون کند، یا اینکه صرفاً ابزاری موثر در دستان شما باشد برای گرفتن یک انتقام شخصی. هرچقدر هم که محیط و شرایط با هم متفاوت باشند عاشقان فوتبال در نهایت همگی افسون‌شده‌ی بازی‌ای هستند که می‌تواند تمام مرزها را درنوردد و از صمیم قلب و با صدای بلند سرود فتح بخواند.

نقطه‌ی قوت کتاب این است که کوپر صرفاً دوروبر اسامی معروف فوتبال نمی‌پلکد. زیباترین جاهای کتاب را نه گفتگوهای سایمون و ستاره‌ها، که پیرمرد کله‌شق ایتالیایی‌ای که دادِ دفاع از فوتبال دفاعی سر داده و خانم بونافینی‌ای که هر دو پسرش را در آتش کینه‌ی ژنرال‌های آرژانتینی از دست داده ساخته‌اند.

 

#فوتبالفوتبال یک ورزش تیمی و محبوب‌ترین ورزش در بیشتر کشورهای جهان است.  فوتبال را دو تیم یازده‌نفره متشکل از بازیکنان فوتبال با یک توپ فوتبال بر روی چمن طبیعی یا مصنوعی با هدف گل‌زدن انجام می‌دهند. یازده بازیکن هر تیم شامل چند مهاجم، هافبک، مدافع و یک دروازه‌بان می‌شوند که توسط سرمربی در زمین چیده می‌شوند و مانند یک سیستم عمل می‌کنند که سیستم فوتبال نامیده می‌شود. امروزه بیش از ۲۵۰ میلیون فوتبالیست در بیش از ۲۰۰ کشور وجود دارد. بازی ساده‌ای است. شاید در جهان چیزی ساده‌‎تر از این نباشد که ۲۲ نفر به دنبال یک توپ راه بیفتند و برای زدن یک گل به سمت دروازه‌های هم هجوم ببرند اما چیزی که اینجا اهمیت پیدا می‌کند مردم هستند. نه فقط ۲۲ نفری که توی زمین هستند که میلیون‌ها نفری که در سراسر جهان هر روز تحت‌تاثیر این بازی قرار می‌گیرند. در طول قرن گذشته دو جنگ بزرگ و ده‌ها جنگ کوچک دیگر در جای جای جهان رخ داد. کشورهایی درهم‌ شکستند و کشورهایی تقدیرشان این شد که تا آخر حیات‌شان رودرروی هم ایستاده باشند.

کوپر با چشم خودش دید که فوتبال چطور در این انگیزه‌های تاریخی قلاب می‌افکند. دید که دشمنی بین اسلواکی و مجارستان تا چه حد عمیق است و دید که چگونه استونیایی‌ها مهاجران روسی را از خود می‌رانند حتی اگر در چنته جادویی خیره‌کننده برای فوتبال کم‌تکنیک آن‌ها داشته باشند. کوپر دید و روایت کرد که پیروزی‌های ورزشی در درجه‌ی اول اهمیت نیستند و مسائل مهم‌تری در پشت پرده در جریان است.

فوتبال، هویت‌های مختلف ملی، سیاسی و فرهنگی را در خود حل کرده و تبدیل به واسطه‌ای شده است برای بیان امیدها‌، ترس‌ها، و حتی نفرت در سراسر جهان. پس چه طرفدار پروپاقرص فوتبال هستید، چه تا امروز پای تماشای یک نیمه‌ی کامل از بازی فوتبال هم ننشسته‌اید، این کتاب را بخوانید.

فوتبال بیرون از زمین چمن هم در جریان است

  این مقاله را ۴۱ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *