صاحبخانه میزبانی تمامعیار بود و به ملاقات با تعیین قبلی اعتقادی نداشت. چنانکه روی درِ ورودی خانۀ آجر بهمنیاش یک دقالباب برنجی نصب کرده بود تا مهمانها در زمان بیبرقی هم آمدن خود را اعلام کنند. به همین دلیل، معلوم نبود که در هر لحظه از ایام نوروز چند مهمان از راه میرسد و لذا تعیین حجم آب افزودهشده برای خیساندن آلوها و تهیۀ آبآلوهایی با غلظتهای مختلف و زمان دقیق گذاشتن لیوانهای آبآلو در یخچال به محاسبات پیچیدۀ ریاضی و سطح قابل توجهی از علم شیمی، طب سنتی و هوشی سرشار نیاز داشت.
ابتکار عمل یک طنزنویس در پذیرایی از مهمانهای نوروزی
(به یاد محمد پورثانی)
نویسنده: مریم پورثانی
از اواسط اسفندماه جنبوجوش خاصی در خانۀ ما برای استقبال از مهمانهای نوروزی به راه میافتاد. محمولۀ آلو که سفارش داده شده بود، در تاریخ مقرر واصل میشد و صاحبخانه که طنز نوشتن را در این دنیا بر هر کاری مقدم میشمرد، در جلوی چشمان حیرتزدۀ اهالی خانه آستینها را بالا میزد و با چشمانی مسلح آن همه آلو را یکبهیک از دم تیغ میگذارند تا هیچ آلوی معیوبی وارد خط تولید نشود.
بعد از این مرحلۀ کنترل کیفیت که چندین روز طول میکشید، نوبت میرسید به شستن آلوها با آب لولهکشی تهران تا هر گونه خار و خاشاکی از آنها زدوده شود. سپس ظرف و ظروف مخصوص عید نوروز از گنجهها بیرون آورده میشد و در قسمتی از آشپزخانه که تا چند روز بعد از سیزده هم به این امر خطیر اختصاص می یافت، با نظم و ترتیب خاصی چیده میشد.
صاحبخانه میزبانی تمامعیار بود و به ملاقات با تعیین قبلی اعتقادی نداشت. چنانکه روی درِ ورودی خانۀ آجر بهمنیاش یک دقالباب برنجی نصب کرده بود تا مهمانها در زمان بیبرقی هم آمدن خود را اعلام کنند. به همین دلیل، معلوم نبود که در هر لحظه از ایام نوروز چند مهمان از راه میرسد و لذا تعیین حجم آب افزودهشده برای خیساندن آلوها و تهیۀ آبآلوهایی با غلظتهای مختلف و زمان دقیق گذاشتن لیوانهای آبآلو در یخچال به محاسبات پیچیدۀ ریاضی و سطح قابل توجهی از علم شیمی، طب سنتی و هوشی سرشار نیاز داشت.
همۀ عملیات این فرایند، چنان ماهرانه انجام میشد که مهمانها از بزرگ تا کوچک بهمحض اینکه مینشستند با یک لیوان آبآلوی خنک و گوارا پذیرایی میشدند. و چنین بود که مضرات آن همه شیرینی و آجیلی که در عیددیدنیهای قبلی میل کرده بودند، از جان و تنشان بیرون میرفت.
میزبان که حواسی جمع و حافظهای قوی داشت، اگر فردی از خانوادۀ مهمان نوروزی (مثلاً فرزند خانواده به علت درس خواندن برای کنکور) نیامده بود سهم آن عضو غایب را در ظرفی میریخت و برایش میفرستاد تا او هم سال جدید را در کمال صحت و سلامت شروع کند.
ناگفته نماند که هر یک از مهمانها بعد از مراسم باشکوه آبآلوخوران یک بستۀ فرهنگی، شامل کتاب و مطبوعات و نوشتافزار، بهعنوان عیدی دریافت میداشت و خانۀ محمد پورثانی را در حالی ترک میکرد که با حواس پنجگانهاش فهمیده بود عقل سالم و بدن سالم لازم و ملزوم یکدیگرند!