سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

 

موفق هستم چون تمرکز نمی‌کنم

موفق هستم چون تمرکز نمی‌کنم


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

کتاب «وسعت یا عمق؟ چرا در جهانی تخصص‌گرا از شاخه‌ای به شاخه‌ای پریدن بهتر است؟» به قلم دیوید اپستین با روایت تقابل دو اسطوره‌ جهان ورزش، تایگر وودز و راجر فدرر، آغاز می‌شود. تایگر وودز که از کودکی برای قهرمان شدن پرورش پیدا کرده و راجر فدرر که والدینش ورزشکار بوده‌اند اما به اون تعلیم ندادند و در عرصه‌های متنوعی وارد شده است. برای دیوید اپستین، تایگر نمادی از ایده عمق است؛ این ایده‌ که کمیت تمرین آگاهانه عاملی تعیین‌کننده در کسب موفقیت است. اما راجر نمادی از ایده وسعت است؛ این ایده که کسب تجربیات متعدد و متنوع به کیفیت رشد و موفقیت می‌افزاید و اساساً شیوه‌ای فراگیرتر و کاربردی‌تر از شیوه نخست است. اپستین مدافع دومی است.

وسعت یا عمق؟ چرا در جهانی تخصص‌گرا از شاخه‌ای به شاخه‌ای پریدن بهتر است؟

نویسنده: دیوید اپستین

مترجم: عرفانه محبی جهرمی

ناشر: ترجمان

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۳۳۶

شابک: ۹۷۸۶۰۰۸۰۹۱۸۱۳

کتاب «وسعت یا عمق؟ چرا در جهانی تخصص‌گرا از شاخه‌ای به شاخه‌ای پریدن بهتر است؟» به قلم دیوید اپستین با روایت تقابل دو اسطوره‌ جهان ورزش، تایگر وودز و راجر فدرر، آغاز می‌شود. تایگر وودز که از کودکی برای قهرمان شدن پرورش پیدا کرده و راجر فدرر که والدینش ورزشکار بوده‌اند اما به اون تعلیم ندادند و در عرصه‌های متنوعی وارد شده است. برای دیوید اپستین، تایگر نمادی از ایده عمق است؛ این ایده‌ که کمیت تمرین آگاهانه عاملی تعیین‌کننده در کسب موفقیت است. اما راجر نمادی از ایده وسعت است؛ این ایده که کسب تجربیات متعدد و متنوع به کیفیت رشد و موفقیت می‌افزاید و اساساً شیوه‌ای فراگیرتر و کاربردی‌تر از شیوه نخست است. اپستین مدافع دومی است.

وسعت یا عمق؟ چرا در جهانی تخصص‌گرا از شاخه‌ای به شاخه‌ای پریدن بهتر است؟

نویسنده: دیوید اپستین

مترجم: عرفانه محبی جهرمی

ناشر: ترجمان

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۳۳۶

شابک: ۹۷۸۶۰۰۸۰۹۱۸۱۳

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

کتاب «وسعت یا عمق؟ چرا در جهانی تخصص‌گرا از شاخه‌ای به شاخه‌ای پریدن بهتر است؟» به قلم دیوید اپستین همان‌طور که از عنوان فرعی‌اش پیداست از مزایای داشتن چند مهارت و از این شاخه به آن شاخه پریدن می‌گوید و به طرز عجیبی از همه‌کاره و هیچ‌کاره بودن دفاع کرده و حتی آن را رمز موفقیت بسیاری از افراد می‌داند. کتاب با روایت تقابل دو اسطوره‌ جهان ورزش، تایگر وودز و راجر فدرر، آغاز می‌شود.

تایگر وودز از موفق‌ترین گلف‌بازان جهان، از شش‌ماهگی، می‌توانست روی کف دست پدرش تعادل خود را حفظ کند. او در دو‌ سالگی در دوربین تلویزیون ملی ظاهر شد و با استفاده از چوب گلفی که ارتفاعش به شانه‌هایش می‌رسید، ضربه‌ای به توپ زد که تحسین‌برانگیز بود. تایگر پس از نشان‌دادن استعدادش در اولین‌ ماه‌های زندگی‌اش با تصمیم و عزم پدرش در زمینه گلف آموزش دید و فعالیت کرد. او بعدها با تمرینات پرفشار و دائمی چندین سال پیاپی یکی از موفق‌ترین ورزشکاران تمام تاریخ در عرصه گلف شد.

اما داستان راجر فدرر قدری با تایگر تفاوت دارد. مادر راجر مربی بود، اما هرگز به پسرش آموزش نداد. والدینش با وجود علاقه‌مندی راجر و استعدادش در ورزش، اشتیاق چندانی به آموزش او نشان نمی‌دادند. در طول سال‌ها، راجر از گوش‌کردن به موسیقی و کشتی گرفتن و فوتبال بازی‌کردن و… در کنار تنیس لذت می‌برد و بالاخره در دهه‌ چهارم زندگی تصمیم می‌گیرد دیگر ورزش‌ها را کنار بگذارد تا تنیس را با تمرکز بیشتری دنبال کند.

راجر این تصمیم را در دهه‌ چهارم زندگی خود می‌گیرد. اما این مسئله هیچ مانعی برای بدل شدن او به یک اسطوره دست‌نیافتنی در ورزش ایجاد نمی‌کند. بدین ترتیب راجر در اواسط دهه‌ چهارم زندگی خود، که در آن حتی عموم تنیس‌بازان به بازنشستگی فکر می‌کنند، نفر اول رتبه‌بندی جهان شد.

 

برای دیوید اپستین، تایگر نمادی از ایده عمق است؛ این ایده‌ که کمیت تمرین آگاهانه عاملی تعیین‌کننده در کسب موفقیت است. اما راجر نمادی از ایده وسعت است؛ این ایده که کسب تجربیات متعدد و متنوع به کیفیت رشد و موفقیت می‌افزاید و اساساً شیوه‌ای فراگیرتر و کاربردی‌تر از شیوه نخست است. اپستین در کتاب وسعت یا عمق؟ از این شیوه دفاع می‌کند و بر خلاف فهم عمومی از موفقیت که تمرکز و عمق را یگانه راه نیل به موفقیت می‌داند معتقد است که باید از راه وسعت و به میانجی از این شاخه به آن شاخه پریدن به موفقیت دست یافت.

او اذعان می‌کند عموم مردم باور دارند تنها راه رسیدن به مهارت و صاحب هنر شدن تمرکز است. حتی در روان‌شناسی عامه نیز این تفکر پذیرفته و جا افتاده است. اینکه برای سرآمدی واقعی در هر زمینه‌ای (هنر، ورزش، علم و…) باید متخصص شوید. اگر این کار را نکنید، دیگران با «ده‌هزار ساعت تمرین هدفمند» که ظاهرا برای موفقیت لازم است، از شما پیشی خواهند گرفت. بااین‌حال، از نظر او این پیام اشتباهی بی‌رحمانه است؛ اپستین در کتابش قصد دارد در این زمینه آگاه‌سازی کند که قهرمان و هنرمند و برنده‌ جایزه نوبل شدن به سریع متخصص‌شدن نیاز ندارد.

از نظر نویسنده این کتاب ما بیشتر به افرادی نیاز داریم که کارشان را با گستره‌ای وسیع شروع کنند و در مراحل پیشرفت، چشم‌ا‌ندازها و تجربه‌های متنوعی را در آغوش بگیرند.

به عبارت دقیق‌تر، ما در کنار افراد متخصص، به افرادی نیاز داریم که در یک گستره مهارت داشته باشند. آن‌ها باید بتوانند در مجموعه‌ای از مسائل اظهار نظر تخصصی کنند. در همین راستا در کتاب وسعت یا عمق؟ به افراد زیادی اشاره شده است که در مجموعه‌ای از مسائل توانایی و دانش و مهارت داشته و در مقایسه‌ با متخصصان مزایای قابل توجهی دارند. در واقع این کتاب درباره مزایایی‌ست که افرادی که از راه راجر فدرر رفته‌اند از خود بروز داده‌اند.

 

اپستین با ارزیابی موفق‌ترین قهرمانان ورزشی، هنرمندان، موسیقیدانان، مخترعان و دانشمندان، متوجه شده که در بیشتر زمینه‌ها، به‌ویژه زمینه‌هایی که پیچیده‌تر و غیر قابل پیش‌بینی‌ترند، کلی‌گراها نسبت به افراد متخصص موفق‌ترند. آنها اغلب راه خود را دیرتر پیدا می‌کنند و به جای تمرکز روی یک چیز، از یک شاخه به شاخه دیگری می‌پرند. در عین حال خلاق‌تر، چابک‌تر و در برقراری ارتباط نسبت به همتایان متخصص خود تواناترند.

از نظر نویسنده این کتاب افرادی که از شغل‌های مختلف استعفا می‌دهند، نهایتاً جایگاه خود را در راضی‌کننده‌ترین شغل ممکن می‌یابند؛ موثرترین مخترعان به جای تعمیق دانش خود در یک حوزه، به پل زدن بین دامنه‌های مختلف می‌پردازند؛ افرادی که وسیع‌تر می‌اندیشند و تجربیات و چشم اندازهای متنوع‌تری را در آغوش می‌کشند، به طور فزاینده‌ای پیشرفت می‌کنند.

کتاب وسعت یا عمق؟ نوشته‌ دیوید اپستین که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز است، باورهای مخاطبانش در خصوص موفقیت را زیر سوال می‌برد.

این کتاب از مزایای داشتن چند مهارت می‌گوید و با ذکر مثال‌های متعددی از فرایند رشد و نیل به موفقیت افراد مختلفی در جهان و در عرصه‌های مختلف مته به خشخاش این ادعا می‌گذارد که موفقیت به تمرکز طولانی بر حوزه‌ای نیاز دارد که می‌خواهید در آن موفق بشوید! کتاب از نظر روایی فرمول ساده و آشنایی دارد.  نویسنده هم با تبحر به جنبه‌های دراماتیک روایات خود اضافه می‌کند تا خوانندگان در خواندن این اثر دانش و لذت توامان را درک کنند.

بخش‌های اصلی کتاب وسعت یا عمق؟ شامل یک مقدمه در ابتدای کتاب، یک نتیجه‌گیری در انتهای آن و دوازده فصل است. عنوان مقدمه «راجر در برابر تایگر» و عنوان بخش نتیجه‌گیری «وسعت خود را افزایش دهید» است. عناوین فصول دوازده‌گانه کتاب هم به ترتیب به این شرح است.

مکتب جلو زدن، جهان بدقلق چگونه به وجود آمد؟، وقتی کمترین بهتر است، یادگیری سریع و آهسته، تفکر ورای تجربه، دردسرهای ثبات قدم زیادی، اندیشیدن به خویشتن‌های ممکن، مزیت بیرون از گود بودن، ترکیب تفکر جانبی و فناوری قدیمی، فریب خبرگی را خوردن، چگونه از ابزارهای آشنایمان دل بکنیم؟ و تازه‌کارهای خودخواسته.

وسعت یا عمق؟

  این مقاله را ۸ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *