تاریخچهی مختصر کتابهای خاطرات رؤسای جمهور آمریکا
کتابهای خاطرات هم مانند دیگر متنهایی که عمدتاً برای پیشبرد کارزار انتخاباتی روسای جمهوری نوشته شدهاند، این روزها دیگر جزء استاندارد کارنامهی روسای جمهوری هستند. اما پژوهشگرانی که دربارهی نهاد ریاست جمهوری تحقیق میکنند به ما میگویند که نوشتن کتاب توسط روسای جمهوری تحول تاریخی نسبتاً جدیدی است. اوائل انتشار خاطرات یک رئیسجمهور در زمان حیاتش زشت بود و خودستایی به حساب میآمد. هفتهی آینده جلد اول خاطرات دوران ریاست جمهوری باراک اوباما با عنوان سرزمین موعود به کتابفروشیها میرسد. چطور کتابیست این کتاب؟ خیلیها دنبال پاسخ این سوال هستند.
کتابهای خاطرات هم مانند دیگر متنهایی که عمدتاً برای پیشبرد کارزار انتخاباتی روسای جمهوری نوشته شدهاند، این روزها دیگر جزء استاندارد کارنامهی روسای جمهوری هستند. اما پژوهشگرانی که دربارهی نهاد ریاست جمهوری تحقیق میکنند به ما میگویند که نوشتن کتاب توسط روسای جمهوری تحول تاریخی نسبتاً جدیدی است. اوائل انتشار خاطرات یک رئیسجمهور در زمان حیاتش زشت بود و خودستایی به حساب میآمد. هفتهی آینده جلد اول خاطرات دوران ریاست جمهوری باراک اوباما با عنوان سرزمین موعود به کتابفروشیها میرسد. چطور کتابیست این کتاب؟ خیلیها دنبال پاسخ این سوال هستند.
نویسنده: لیویا گرشون
مترجم: رحیم نعمانی
هفتهی آینده جلد اول خاطرات دوران ریاست جمهوری باراک اوباما با عنوان سرزمین موعود به کتابفروشیها میرسد. چطور کتابیست این کتاب؟ از نظر دیوید گرینبرگ تاریخنگار دانشگاه راتجرز، پاسخ به این پرسش بستگی دارد به اینکه رئیس جمهور سابق که قبلاً هم دو کتاب خاطرات منتشر کرده، برای کتاب جدیدش چه رویکردی برگزیده باشد.
گرینبرگ که خودش در حال حاضر دارد زندگینامهی جان لوییس نمایندهی سیاهپوست کنگره و از رهبران جنبش حقوق مدنی سیاهان را مینویسد، میگوید: «اولین کتاب اوباما زمانی منتشر که او هنوز به طور جدی وارد صحنهی سیاست نشده بود، یک کتاب درستحسابی بود، یک خاطرات درستحسابی.»
در سال ۱۹۹۵ که کتاب رویاهایی از پدرم نخستین کتاب اوباما منتشر شد، منتقدان آن را به خاطر ارزشهای ادبیاش پسندیدند. در سال ۲۰۰۶، زمانی که او که دیگر سناتور بود و آماده میشد تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند، کتاب دیگری نوشت با عنوان تهورِ امید: اندیشههایی دربارهی بازیابی رویای آمریکایی.
گرینبرگ میگوید «این یکی کتاب بیخودی بود. یک کتاب استاندارد کارزارهای انتخاباتی. از این جور کتابها فراوان داریم.»
کتابهای خاطرات هم مانند دیگر متنهایی که عمدتاً برای پیشبرد کارزار انتخاباتی روسای جمهوری نوشته شدهاند ــ البته با کیفیت و کانون توجه مختلف ــ این روزها دیگر جزء استاندارد کارنامهی روسای جمهوری هستند. اما پژوهشگرانی که دربارهی نهاد ریاست جمهوری تحقیق میکنند به ما میگویند که نوشتن کتاب توسط روسای جمهوری تحول تاریخی نسبتاً جدیدی است.
کرگ فِهرمن، نویسندهی کتاب تازه منتشر شدهی سرنویسنده: داستان ناگفتهی روسای جمهوری ما و کتابهایی که نوشتند، میگوید که در نخستین سالهای تاسیس ایالات متحده، یک رئیس جمهور هرگز فکرش را هم نمیکرد که در زمان حیاتش خودزندگینامه منتشر کند. او توضیح میدهد:
«چنین کاری زشت و فخرفروشی تلقی میشد.»
به گفتهی این پژوهشگر تاریخ چهار تن از پنج رئیسجمهور اول ایالات متحده دست کم سعی کردند کتابهایی بنویسند، البته با درک این که نوشتههایشان تنها بعد از مرگشان منتشر میشود. شناختهشدهترین اینها مجموعهی چهارجلدی توماس جفرسون است که شامل خاطرات، نامهها و تاملات گوناگون او میشود. انتشار این کتاب نه تنها برای حفظ میراث او مفید بود، کمک مالی بزرگی هم بود به خانوادهاش تا بتوانند از زیر بار انبوه قرضهایی که به بار آورده بودند بیرون بیایند.
فهرمن میگوید این کتاب «پرفروش بود. دهها هزار نسخه از آن فروخته شد که در زمان خودش شمارگان فوقالعادهای بود.»
اولین رئیس جمهور آمریکا که در زمان حیاتش کتابی منتشر کرد جیمز بوکانان بود که دوران ریاستش در سال ۱۸۶۱ به پایان رسید. بسیاری از مورخان امروز او را رهبر افتضاحی میدانند که نتوانست به موضوع بردهداری بپردازد و از جداسری ایالتهای جنوبی از ایالت متحدهی آمریکا جلوگیری کند. و فهرمن کتاب او را هم خیلی بد میداند. فهرمن میگوید:
«این بدترین خاطرات یک رئیس جمهور است که خواندهام. کتاب همهاش دربارهی جیمز بوکانانی است که همه جز جیمز بوکانان را به خاطر جنگ و پیآمدهای آن مقصر میداند.»
فهرمن میافزاید اما با وجود این مردم کتاب بوکانان را خریدند. جنگ داخلی نقطهی عطفی در انتشار کتابهای خاطرات روسای جمهوری آمریکا بود چون مردم آمریکا به شدت میخواستند مصیبت ملی را که بر سرشان نازل شده بود درک کنند. این علاقه موجب رونق کتابهایی شد به قلم ژنرالها و سیاستمداران، از جمله کتابی که به نظر بسیاری از مورخان بهترین کتابی است که توسط یک رئیس جمهور سابق نوشته شده است:
خاطرات شخصی یولسیس اس. گرانت. (البته این را هم باید گفت که این کتاب دوجلدی عمدتاً نه دربارهی دوران ریاست جمهوری ژنرال گرانت، بلکه دربارهی نقش او در رهبری نیروهای نظامی وحدتطلبان شمال در جنگ داخلی بود.)
به گفتهی فهرمن «در انفجار علاقهی ادبی به رویدادهای جنگ داخلی که اتفاق افتاد، اصلیترین هدف ژنرال گرانت بود.»
گرانت وقتی در سال ۱۸۷۷ کاخ سفید را ترک کرد، ابداً خود را نویسنده نمیدانست. اما وقتی یکی از شرکای او در شرکت سرمایهگذاریاش او را به یک تجارت شرکتهای هرمی کشاند و موجب ورشکستگی او شد، ناشران او را راضی کردند که چند مقاله برای روزنامهها بنویسد و پول خوبی هم در ازای اینها به او دادند. به قول فهرمن گرانت دید از نوشتن خوشش میآید. مارک تواین، در نقش ناشر، گرانت را راضی کرد که کتابی بنویسد. گرانت در زمانی که کتابش را مینوشت با سرطان هم کلنجار میرفت و رسانهها در انعکاس این مسابقهی با مرگ هیچ کوتاهی نکردند.
به قول فهرمن: «روزنامهها تیتر میزند: «گرانت رفت قدم بزند.» «گرانت دو سه صفحهای نوشت.» و از این قبیل. این شده بود یک دلمشغولی ملی.»
گرانت در جولای ۱۸۸۵، یک هفته بعد از پایان نگارش کتاب، درگذشت. وقتی مارک تواین کتاب را در همان سال منتشر کرد، کتاب بلافاصله پرفروش شد. خوانندگان در آن روزها و تا امروز صداقت گرانت را در پذیرش اشتباهات خودش قدر میدانند، همین طور که توصیف جنگ را به عنوان شاهد عینی آن. منتقد ادموند ویلسون در قرن بیستم مینویسند که گرانت «تعلیقی را که او، نیروهایش و همهی کسانی که به اتحاد باور داشتند تجربه میکردند به خوبی به خواننده منتقل میکند. خواننده با اشتیاق میخواند تا دریابد جنگ داخلی بالاخره چگونه به پایان میرسد.»
در نهایت این کتاب مبلغی معادل ۱۲ میلیون دلار به پول امروز برای خانوادهی گرانت درآمد داشت. فهرمان میگوید که در آن دوره کتاب چیزی تجملی بود، اما بعدش در دهههایی که از پی آمدند، بخش عظیمی از آمریکاییها بودجهی اندکشان برای تفریحات را به خرید کتابهایی دربارهی روسای جمهورشان اختصاص میدادند.
فهرمن و گرینبرگ متفقالقولاند که خودزندگینامهی نسبتاً مختصر کالوین کولیج از کتابهای خوب در این حوزه است. کولیج در این کتاب به جای تمرکز بر سیاست یا تسویه حسابهای شخصی، دربارهی تجربهی رئیس جمهور بودن نوشته است.
فهرمن میگوید: «او جزو روسای جمهور محبوب کمتر کسی است، اما جداً نویسندهی خوبیست. امروز کسی دربارهی این کتاب چیزی نشنیده است، اما در سال ۱۹۲۹ کتاب مهمی بود.»
در سالهای بعد تقریباً همهی روسای جمهوری خاطرات خود را نوشتند. این نوشتههای ارزش کمتر یا بیشتری دارند، اما فارغ از داوریهایمان دربارهی ارزشهای هریک از این کتابها، تاریخنگاران وقتی میخواهند دربارهی میراث یک رئیس جمهور بنویسند، به این کتابها مراجعه میکنند.
او میگوید: «این کتابها شواهد مفیدی هستند در این باره که آنها چه دارند بگویند و چه فکر میکردند ــ یا دست کم میگویند که چه فکر میکردند. کتابی که رئیس جمهوری نوشته حرف آخر نیست، اما حرف مهمی هست. خیلی عجیب خواهد بود اگر بخواهید زندگینامهی یک رئیس جمهوری را بنویسید و به خاطرات خود او رجوع نکنید.»
اما گرینبرگ میگوید اهمیت بیش از اندازه دادن به حرفهای خود روسای جمهوری هم مشکلاتی دارد. در نخستین کتاب خاطرات ریچارد نیکسون که پیش از ریاست جمهوری او نوشته شده او ادعا میکند که در سال ۱۹۶۰ با نتیجهی مبارزه انتخاباتی فشردهی خود با کندی در نیافتاد. گرینبرگ میگوید: «این دروغ آشکار است. او با آن مقابله کرد.» (حزب جمهوریخواه در یازده ایالت پیروزی کِندی را از نظر قانونی به چالش کشید، هرچند نیکسون علناً خود از این تلاشها کنار کشید.)
«خیلی از زندگینامهنویسهای نیکسون ادعاهای او را عیناً پذیرفتهاند. برخی زندگینامهنویسها و مورخهای خیلی خوب که تحسینشان میکنم چیزهایی را از خاطرات نیکسون نقل کردهاند چنان که گویی حقیقت محضاند. در حالی که در مورد نیکسون بخصوص، اصلاً نباید به خاطراتش اعتماد کرد.»
و سخن آخر اینکه جالبترین نکته در مورد این کتابها چیزهایی نیستند که آنها راجع به روسای جمهوری میگویند، بلکه چیزهایی هستند که آنها دربارهی کتابخوانهای آمریکایی میگویند. فهرمن میگوید ایالات متحده همیشه «ملت ادبیات غیرداستانی» بوده است. بخصوص خودزندگینامهها، از داستان زندگی یک برده گرفته تا داستان زندگی قدرتمندترین چهرههای سیاسی، در این کشور خوب فروختهاند. و، به گفتهی این تاریخنگار، آمریکاییها همیشه حرفهای روسای جمهورشان را از منظر شهروندی خواندهاند. به قول او:
«ما میخواهیم بدانیم آنها به چه باور دارند ــ ما میخواهیم این اطلاعات را به عنوان رایدهنده به کار بگیریم. ممکن است این کتابها خیلی مهم نباشند، اما خوانندهها آنها را جدی گرفتهاند.»
منبع: سایت اسمیتسونینمگ دات کام
سیاسی