ماریو بارگاس یوسا در هشتادوپنج سالگی
ماریو بارگاس یوسا از معدود غولهای زنده ادبیات آمریکای لاتین است. از دوران موسوم به «انفجار» ادبیات آمریکای جنوبی و از نسل گابریل گارسیا مارکز، کارلوس فوئنتس، خولیو کورتاسار، ارنستو ساباتو و غیره. یوسا اما در هشتادوچهارسالگی با «روزگار سخت» بازگشتی دوباره به دنیای ادبیات داشت. رمانی که داستانش در گواتمالا و پیرامون کودتای سال 1954 در آن کشور میگذرد. به مناسبت ترجمه شدن این کار نگاهی هرچند ناکافی انداختهایم به یوسا و چند کار از او.
ماریو بارگاس یوسا از معدود غولهای زنده ادبیات آمریکای لاتین است. از دوران موسوم به «انفجار» ادبیات آمریکای جنوبی و از نسل گابریل گارسیا مارکز، کارلوس فوئنتس، خولیو کورتاسار، ارنستو ساباتو و غیره. یوسا اما در هشتادوچهارسالگی با «روزگار سخت» بازگشتی دوباره به دنیای ادبیات داشت. رمانی که داستانش در گواتمالا و پیرامون کودتای سال 1954 در آن کشور میگذرد. به مناسبت ترجمه شدن این کار نگاهی هرچند ناکافی انداختهایم به یوسا و چند کار از او.
رمان جدید ماریو بارگاس یوسا با عنوان «روزگار سخت» نامش را از شعری از ادبیات عرفانی مسیحی اسپانیایی گرفته است که روزگار سخت و پرهراس خودش در قرن شانزدهم میلادی را به روزگاری سخت تعبیر کرده بود. عنوانی که او برای گواتمالای دهه پنجاه میلادی مناسب دیده است.
یوسا خود اهل پرو است و تا ده سالگی در بولیوی بزرگ شده اما در آثارش به تمام منطقه اسپانیاییزبان آمریکای لاتین سرمیکشد. در سال 2000 و در زمان «سور بز» به دومینیکن و دیکتاتورش تروخیو پرداخته بود و در جنگ آخرالزمان به بزریل قرن نوزدهم و حالا در «روزگار سخت» به گواتمالا و دخالت آمریکا در این کشور.
ترجمه شدن این کتاب به فارسی (آن هم توسط دو مترجم، مهدی سرایی و سعید متین) بهانهای شد تا یک بار دیگر به یوسا بپردازیم. این پرونده اما کامل نیست. شاید در آینده نزدیک به سایر کارهای او، به «گفتگو در کاتدرال» شاهکارش، «زندگی سگی» که با آن مشهور شد و «جنگ آخرالزمان» که بسیاری آن را بهترین کارش میدانند و نیز به مقالهنویسی و فعالیتهای روزنامهنگارانه او نیز پرداختیم. یک پرونده برای این نویسندهی بازمانده غولها کم است.
«روزگار سخت» به طور خلاصه کودتای نظامی کارلوس کاستیو آرماس در سال 1954 با حمایت ایالات متحدهی آمریکا علیه دولت قانونی رییسجمهور وقت گواتمالا خاکوبو آربنس را زیر ذرهبین قرار میدهد. در این یادداشت بهخصوص به این سوال پرداخته شده است که آیا یوسا در این سن دچار چرخشی در مواضعش شده است؟
چرا یوسا به گواتمالا نگاه انداخته است؟
مصاحبههای ماریو بارگاس یوسا نویسنده شهیر پرویی معمولا سیاسیاند. همیشه هم همینطور بوده. این روزها نگرانی اصلی یوسا چیست و به نظرش جهان به کدام سمتِ اشتباه میرود؟
یوسا نگران حاکم شدن فرهنگ تصویری به جای کتاب و فرهنگ نوشتار است. او معتقد است نه تنها در جهان سوم، که از قضا خصوصاً در جهان اول روز به روز مصرف کردن تصویر به جای درنگ در متن دارد حاکم میشود و برآمدن دولت ترامپ در ایالات متحده را نتیجه عینی این تغییر فرهنگی میداند.
یک مصاحبه با یوسا: امروز دشمن دموکراسی از درون خود آن بیرون میآید
در یک مطلب مجزا هم روبرت صافاریان به فصل بیستودوم از رمان «سور بز» پرداخته است. فصلی که بعد از مرگ تروخیو دیکتاتور هولناک دومینیکن، بالاگر جانشین او تلاش میکند با تدبیر و سیاست دموکراسی را به کشور بازگرداند. نویسنده یادداشت مینویسد: «در خبرها میخوانیم فلان دیکتاتور مرد یا کشته شد و جانشینش کشور را به سوی دموکراسی هدایت کرد. این که این اتفاق چگونه رخ میدهد و چه بازی مرگوزندگی ظریفی در پس این دو جملهی ساده در کار است، امریست که هرگز با این جزئیات در جایی نخوانده بودم. »
سیاستمدار، چون شطرنجباز: نگاه به فصلی از «سور بز» ماریو بارگاس یوسا
اما #یوسا محدود به رمان نوشتن نبوده. در عمرش فعالیتهای زیاد دیگری هم کرده. حتی بعد از حمله آمریکا به عراق به عنوان خبرنگار روزنامه ال پاییس اسپانیا به عراق رفت و سلسله گزارشهایی برای این روزنامه درباره عراق نوشت. کتابی که با وقوع این همه اتفاق در هجده سال اخیر کمی کهنه شده.
اما ادبیات کهنه نمیشود. «چرا ادبیات؟» مجموعهای از سه مطلب و یک گفتگو از ماریو بارگاس یوساست. دنیای بدون ادبیات از نظر یوسا دنیایی است که خلاصه میشود به مبارزه در راه بقا، ترس از ناشناختهها و ارضای نیازهای مادی که نتیجه آن یکنواختی خردکننده زندگی خواهد بود چرا که همه خواهند پذیرفت که زندگی انسانی همین است که هست و چیزی قادر به تغییر آن نیست.
چرا یوسا؟
در پایان یکی از نقدهای قدیمیتر وینش بر کتاب «رویای سلت» یوسا را هم آوردهایم. رمانی که او در سال 2010 منتشر کرد.
«رویای سلت»، داستان مردی که با ظلم همراه نشد