«غلط»های آثار نویسندگان بزرگ
تصحیح متون مختص آثار ادبی کلاسیک نیست. یا لااقل نباید باشد. امروز اگر جملهای به این شکل «[همهی آنها] بطور موذی و آب زیرکاه از او تشویق میکردند» به هر ویراستاری بدهید آن را به صورت «او را تشویق میکردند» درمیآورد. اما اگر این جمله مال صادق هدایت باشد چه؟ در آن صورت چه کسی مجاز است و تا کجا مجاز است این به اصطلاح غلطها را در آثار بزرگان ادبیات معاصر اصلاح کند؟
تصحیح متون مختص آثار ادبی کلاسیک نیست. یا لااقل نباید باشد. امروز اگر جملهای به این شکل «[همهی آنها] بطور موذی و آب زیرکاه از او تشویق میکردند» به هر ویراستاری بدهید آن را به صورت «او را تشویق میکردند» درمیآورد. اما اگر این جمله مال صادق هدایت باشد چه؟ در آن صورت چه کسی مجاز است و تا کجا مجاز است این به اصطلاح غلطها را در آثار بزرگان ادبیات معاصر اصلاح کند؟
ــ … همه آنهای دیگر هم با او همدست بودند و بطور موذی و آب زیرکاه از او تشویق میکردند، میزدند زیر خنده.
ــ او چوب را، و کارهایی که از آن میآمد خوب در زندگیش شناخته بود. دشمن چوب بود.
ــ باز از همان راهی که آمده بود، از همان راهی که فرارپیروزمندانه و در جستجوی آزادی از آن شده بود برگشت.
ــ … گرچه صدای صاحبش تاثیر غریبی در او میکرد، زیرا همه تعهدات و وظایفی که خودش را نسبت به آنها مدیون میدانست یادآوری مینمود، ولی …
این جملهها را به دقت بخوانید. فرض کنید اینها برخی جملههای متنی هستند که برای ویراستاری به شما سپرده شده است. اگر شما ویراستار بودید چه میکردید؟
اولین کاری که میکردید در جملهی اول «از او تشویق میکردند» را میکردید «او را تشویق میکردند».
در جملهی دوم «کارهایی که از آن میآمد» را میکردید «کارهایی که از آن برمیآمد» و یک «را» هم پشتش اضافه میکردید.
کار جمله سوم قدری دشوارتر است. عبارت «همان راهی که فرارپیروزمندانه و در جستجوی آزادی از آن شده بود» ناقص و بیمعنی به نظر میرسد. به نظر میرسد اشتباه چاپی یا بیدقتیای روی داده. یا شاید نویسنده متن نهایی را خوب ویراستاری نکرده است. همین طور جملهی آخر و این عبارت: «همه تعهدات و وظایفی که خودش را نسبت به آنها مدیون میدانست» خودش را نسبت به تعهدات و وظایف مدیون میدانست؟ شما معمولاً خودتان را به کسی مدیون میدانید یا مدیونِ کسی میدانید، نه مدیونِ «وظایف و تعهدات». یک «را» هم بعد از این عبارت کم است.
ممکن است با بعضی از پیشنهادات یا اشکالاتی که گفتم موافق باشید و با بعضی دیگر خیر. اما آشکار است که اینها جملههای درست و روانی نیستند و یک جای کارشان میلنگد.
جملهی اول و چهارم از داستان «سگ ولگرد» صادق هدایت انتخاب شدهاند (صص ۲۷۴ و ۲۷۸ مجموعهای از آثار صادق هدایت، انتشارات «طرح نو») و جملههای دوم و سوم از کتاب انتری که لوطیش مرده بود صادق چوبک (صص ۹۹ و ۱۰۹ چاپ سوم، انتشارات «کتابهای جیبی»)؛ نویسندهها هر دو از ستونهای داستاننویسی معاصر فارسی.
کتاب سگ ولگرد نخستین بار در سال ۱۳۲۱ چاپ شده و کتاب انتری که لوطیش مرده بود در سال ۱۳۲۸. هدف از این نوشته البته به هیچ عنوان تخطئهی ارزشهای بیچونوچرای این نویسندگان نیست، که در ارزشگذاری کار یک نویسنده این گونه اشتباهات زبانی (اگر بپذیریم که اینها اشتباهند) فقط یکی از ملاکها، و آن هم نه ملاک اصلی، هستند. چه بسیار نویسندگانی که با زبان کاملاً بدون اشتباهی مینویسند اما کارشان به لحاظ ادبی و قصهنویسی و اندیشهورزی هیچ ارزشی ندارد.
این را هم باید لحاظ کنیم که در زمان نگارش این داستانهاِ، زبان فارسی تازه داشت به عنوان زبانی با کارکرد توصیف رویدادهای عینی دیدنی و شنیدنی زندگی روزانه به کار میرفت و در این امور به اندازهی امروز ورزیده نبود. هدف طرح یک مساله است: با این گونه جملهها چه باید کرد؟ اصلاً اینها اشتباهند یا نتیجه تحول زبان در این حدود هشتاد سالی هستند که از نگارش آن داستانها میگذرد؟ در هر صورت، چه باید کرد؟
رها کردن اینها به همین صورت در چاپهای متعددی که از آنها شده است، چند ضرر دارد. اول خواندن قصه را سخت میکند، از روانی خواندن میکاهد که امر مطلوبی نیست. دیگر اینکه خواننده را نسبت به «سواد» نویسنده بدبین میکند. البته اینها دلایل کافی برای «اصلاح» جملات نیست، اما دلایلی به نفع «اصلاح» آنها هست. دلایلی مقابل میتواند این باشد که زبان نوشتهها زبان زمانهی خودشان است و خوانندهای که آنها را میخواند باید بداند که اینها امروز نوشته نشدهاند.
اما پرسش همین است که آیا این «اشتباهات» ناشی از زبان زمانهی خودشان هستند یا ناشی از بیدقتی و شتابزدگی نویسنده یا ناشر؟ مثلاً یکی از مشکلات این نوشتهها که در داستانهای انتری که لوطیش مرده بود بیشتر به چشم میآید فقدان «را» (علامت مفعول بیواسطه) است، یا به کار بردن حرف اضافهی دیگری به جای آن. حروف اضافه اصولاً از آن کلماتی هستند که کاربردشان در طول زمان سریعتر متحول میشود. مثلاً در جملهی اول از نمونههای بالا آمده است «از او تشویق میکردند»، در حالی که ما امروز میگوییم «او را تشویق میکردند» یا در موقعیتی مشابه جملهی دوم، امروز میگوییم کارهایی که از چوب «برمیآید»، نه کارهایی که از چوب «میآید».
اینها را شاید بتوان به حساب تحول زبان در این هشتاد سال گذاشت، هشتاد سالی که زبان در عرصهی نوشتن داستان بسیار آزموده شده و به کار رفته و در نتیجه در زمینهی توصیف دیدنیها و شنیدنیها و رویدادها پختهتر شده است. اما دربارهی جملات سوم و چهارم چه میتوان گفت؟ به نظرم دشوار میتوان ادعا کرد که این جملات حتی با ملاکهای زمان نگارششان «درست»اند. و با آنها چه باید کرد؟
کاری که در حال حاضر میشود این است که آنها را عیناً باقی میگذارند. مثلاً در کتاب مجموعهای از آثار صادق هدایت انتشارات «طرح نو» که گفتم، و هم در کتابی که جعفر مدرس صادقی از گزیدهای از داستانهای هدایت منتشر کرده، جملههای بالا عیناً هستند. البته در هر دو کتاب خوشبختانه اشتباهات چاپی و بخصوص نیمفاصلهها و فاصلهها بر اساس رسمالخط امروزی اصلاح شدهاند که این امر خواندن آنها را آسانتر میکند.
این اشتباهات میتوانند ناشی از وضعیت صنعت نشر در سالهای بیست شمسی هم باشند. من حدس میزنم که در آن زمان ویراستاری که کار نویسندگان مهمی مثلاً هدایت و چوبک را ویراستاری کند وجود نداشته است. ناشرها عین دستنوشتههای آنها را حروفچینی و چاپ میکردند. متنها طبیعتاً دستنوشته بوده و شاید وقتی که نخستین نمونههای متن چاپ شده را برای نمونهخوانی به دست نویسنده میدادهاند، نویسنده دقت کافی نمیکرده است (میدانیم که بسیاری از نویسندگان در این مرحله دیگر از داستان خودشان خسته شدهاند، یا دقیقتر از جزئیات زبانی داستان خسته شدهاند).
من بدون اینکه دلیل علمی داشته باشم، اشتباهاتی در حد دو جمله آخر را ناشی از شتابزدگی و فقدان ویراستاری سیستماتیک در صنعت نشر آن زمان میدانم. دست کم این میتواند فرضیهای باشد. و اگر این فرضیه را بپذیریم، آن وقت مجازیم این متون را اصلاح کنیم که معنیاش البته این نیست که آنها را به زبان کاملاً امروزی درآوریم یا حتی واژگان را عوض کنیم، بلکه در این حد که جملههای ناقص را با حدسوگمان کامل کنیم، حروف اضافهی غلط را درست کنیم و از این قبیل.
فراموش نکنیم که بعضی از این اشتباهات میتوانند صرفاً غلط های چاپی باشند. برخی دیگر ناشی از تاثیر زبان محاوره هستند و ابهام در این زمینه که در زبان راوی قصه و دیالوگها با تاثیر زبان محاوره یا خلق جلوهی محاوره، چه باید کرد. چوبک در داستان «چرا دریا طوفانی شده بود» جملاتی به کار میبرد که «را» ندارند. دلیل این امر شاید این باشد که «-ِ» را به عنوان «را» منظور میکند:
اما نمیدونم کهزاد چجوری زیرسبیلش [را / رو / -ِ] چرب کرد و ول شد. … / ص ۱۵
سرش را انداخته بود پائین جلو پایش [را] نگاه میکرد. … / ص ۳۱
داخل قلابها را من اضافه کردهام. امروز حتماً «را» یا «رو» (اگر محاوره بود) یا دست کم «-ِ»ای میگذاشتیم جایی که قلاب باز کردهام. امروز نسبت به سالهای بیست شمسی بسیار بیشتر اعرابگذاری میکنیم و این امر تا حدودی هم به خاطر رواج نوشتن با کامپیوتر است که اعرابگذاری را راحتتر کرده است. این نیز میتواند عاملی بوده باشد برای نگذاشتن کسره به معنی «را» از سوی نویسندهای مثل چوبک.
دیگر اینکه شاید در فرهنگ عمومی طبقات تحصیلکرده، حساسیت نسبت به «درستی» زبانی کمتر از امروز بوده باشد.
چوبک نسبت به هدایت نویسندهای است بسیار زبانآگاهتر و چه بسا توصیفهای خیلی طولانی را به درستی شروع میکند و به پایان میرساند، لذا بعید است که او سهواً این «را»ها را جا انداخته باشد.
اما کار تصحیح این متنها را چه کسی باید بکند؟ مسلماً کسی که صلاحیت زبانشناختی داشته باشد. من نمیدانم آیا پژوهشی زبانشناختی در زمینهی تحولات زبان و نثر فارسی در هشتاد سال گذشته شده است یا نه؟ پژوهشی که بر اساس بررسی متون این هشتاد سال با هدف در آوردن تغییرات در کاربرد واژگان، معنی واژگان، بسامد ساختارهای نحوی گوناگون، کاربرد حروف اضافه و از جمله «را» و غیره را جمعبندی کرده باشد.
اصلاح متون «کلاسیکهای معاصر» ادبیات فارسی کارشناسانی میطلبد که امروز نداریم، یا اندک داریم. این کارشناسان باید پاسخ پرسشهای بالا را به تحقیق یا به تخمین بدانند و با روش معینی به تصحیح آثار نویسندگانی در سطح صادق هدایت و دیگران بپردازند. متخصصان تصحیح متون کهن خیلی بیشتر داریم. اکنون نیاز به کارشناسان تصحیح متون معاصر هست شاید ضروریتر هم باشد.
2 دیدگاه در “«غلط»های آثار نویسندگان بزرگ”
برخی برداشتهای شما درست نیست، اکنون نیز برخی اینگونه حرف میزنند، متر و معیار شما فقط زبان و لهجه شستهرفته امروز و تهران نباشد! مردم در قلب ایران زمین ،استان فارس، بسیاری از این زوائد دستوری را در محاورات دور میاندازند در زبانها و لهجههای بیرون از تهران بیشتر کنکاش کنید.
ممنون که نظرتان را نوشتید