سیری در قلمرو داستان
هنر رمان
نویسنده: ناصر ایرانی
ناشر: نشر نو
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۶۸۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۷۴۴۳۸۲۱
این مقاله را ۳ نفر پسندیده اند
وقتی که عنوان تألیف «هنر رمان» باشد و طرح کتاب نیز چنان باشد که جملگی ویژگیهای داستان و رمانس و رمان در طول تاریخ کمابیش دوهزارسالهاش بررسی شود و حتی زندگینامه برخی رماننویسان بزرگ نیز منضم گردد (کاری «اضافه بر برنامه» که صرفاً محض خاطر خواننده فارسیزبان انجام گرفته)، خواننده انتظار ندارد که بخشی بزرگ از مباحث کتاب به دوران «پیش از تاریخ» رمان اختصاص داده شود ولی درباره تطور ویژگیهای رمان در سده بیستم و خصوصاً نیم قرن اخیر چیز دندانگیری عرضه نشود و در مواردی هم نامی از سبکهای جدید رماننویسی و رماننویسان بزرگ معاصر به میان نیاید، ولو به اشاره گذرا (ضرورت برشمردن ویژگیهای بارز این سبکها و نویسندگان به کنار). آقای ایرانی در فصل سوم از کتاب اول که به «قصهی داستان» میپردازد با کهنترین رمانس اروپایی بازمانده از سده دوم مسیحی (کالیرهو) آغاز سخن میکند و پس از شرح «رمانسهای پیش از کالیرهو» به تفصیل تمام سنتهای باستانی داستاننویسی مصری و یهودی و یونانی_رومی را تشریح میکند، اما از کنار سبکهای رمان نو (از رئالیسم جادویی تا مینیمالیسم) بیخیال میگذرد (این سبکها حتی در «واژهنامه» و «مهمترین اصطلاحهای هنر داستان» هم نیامده، همچنانکه از رمان روانشناختی و مکتب ساختارگرایی نیز اثری نیست). ناگفته پیداست که وقتی نام سبک یا مکتب به میان نیاید پیشگامان و پیروان آنها نیز بینام و نشان خواهند ماند. چنین است که، به مثلِ بارز، کمترین اثری از گابریل گارسیا مارکز، و دست کم صدسال تنهاییاش، در میان نیست_ رمانی که عصر رنسانس رمان را در آمریکای لاتین پدیدار کرد و بسیاری از رماننویسان دیگر قارهها وامدار این شاهکار رئالیسم جادوییاند. همچنین است بیدغدغه خاطر گذشتن از کنار رماننویسان بزرگی چون روژه مارتن دوگار و رومن رولان و آلبر کامو (فرانسه)؛ میخائیل شولوخف و بوریس پاسترناک و الکساندر سولژینستن (روسیه)؛ توماس مان و گونتر گراس (آلمان)؛ سینکلر لویس و پرل باک و جان اشتاین بک (آمریکا)؛ میگل آستوریاس (گواتمالا) و یاسوناری کاوایاتا (ژاپن)، که همگی به جایزه نوبل نیز سرافرازند. درست است که کتاب هنر رمان دانشنامه و دایره المعارف رمان و داستاننویسی نیست که همه دانستنیها در آن آورده شود اما، آنگاه که نویسندگانی چون ساموئل جانسون، که رمانی ننوشته مگر یک داستان بلند (راسلاس، شاهزاده حبش) در بخش «شرح حال…» جایگیر میشود، مشکل بتوان فراموش گشتن رماننویسان واقعی و بزرگ عصر حاضر را توجیه کرد. همچنین است افراط و تفریطی که در بخشهای «اصطلاحهای هنر داستان» و «واژهنامه» به چشم میخورد. اصطلاحهایی تعریف شده که ارتباط مستقیم با داستاننویسی ندارد و همه هنرها را دربرمیگیرد و به لحاظ کاربرد عام در همه فرهنگها هست (مانند نماد/symbol؛ سبک/style؛ شکل/form؛ هماهنگی/harmony و واژههای بسیار دیگر). و این در همان حال که، چنانکه گذشت، از رمان روانشناختی یا مکتب ساختارگرایی خبری نیست. نیز نمیتوان نادیده گرفت از قلم افتادن منتقدان نامداری چون بلینسکی و گئورگ لوکاچ و لوسین گولدمن را، که بزرگی و شهرت آنان برآمده از تجزیه و تحلیل و نظریهپردازی درباره رمانهای بزرگ است. شاید اگر به جای عنوان بسیار جامع و فراگیر «هنر رمان» (که همه چیز را درباره رمان به خواننده وعده میدهد) عنوانی چون «مبانی هنر رمان» به کار رفته بود، توقع و انتظار به این اندازه نبود. وقتی که رماننویسی چون میلان کوندرا کتابی کم حجم و فشرده با عنوان هنر رمان مینویسد، همه میدانند که کوندرا نظریهها و برداشتهای خاص خود را درباره این هنر بیان داشته و نخواسته که تاریخ تحول رمان و مبانی و اصول آن را بازگو کند. اما همین عنوان جامعنما آنگاه که روی جلد کتاب ششصد صفحهای یک نویسنده پژوهنده ایرانی جای میگیرد هم محتوای کتاب فرق خواهد کرد هم عرصه بر توقع خواننده گسترده خواهد شد. جای افسوس نیز هست که اهتمام روشمند آقای ایرانی، که در سرتاسر کتاب مشهود است، در تدوین کتابنامه _که برای چنین کتابی از واجبات است_ سستی گرفته است. مولف ارجمند مآخذ خود را تنها در «یادداشتها» گنجانیده است، آن هم براساس عنوان منبع و بدون ذکر نام نویسنده. این ترتیب نامرتب برای خواننده جستجوگر البته زحمتافزاست. عنوان کتابهای فارسی و نام نویسندگان را میتوان با مراجعه به نمایه (فهرست نامها و موضوعها) یافت، لیکن برای یافتن منابع غیر فارسی و نام نویسندگان آنها (که بسیار هم متعدد و پربسامداند) خواننده باید پشت سر هم یادداشتهای فصلهای پیشین را ورق بزند تا به نخستین مورد ذکر مأخذ برسد. ناگفته نماند که یادداشتها نیز بینقص نیست. برای مثال، در ص299 گفته ادموند ویلسون نقل میشود ولی در یادداشتها چیزی جز شرح حال مختصر ویلسون نیامده و معلوم نیست که نقل از کدام کتاب یا مقاله اوست. سیری در قلمرو داستان
نقدی بر کتاب هنر رمان نوشته ناصر ایرانی
نوشتهی سیروس پرهام
(منتشر شده در مجله نشر دانش. مقاله سیری در قلمرو داستان. نوشته سیروس پرهام. پاییز 1380. شماره 101)
منبع: مجله نشر دانش. مقاله سیری در قلمرو داستان. نوشته سیروس پرهام. پاییز 1380. شماره 101
نقد و قلم ماندگار








