داریوش مهرجویی به روایت ادبیات
مهرجویی به روایت ادبیات
داریوش مهرجویی فلسفه خوانده بود. فیلمساز ارزشمندی بود و اگر بخواهیم فهرستی از شخصیتهای سینمایی ماندگار ایرانی آماده کنیم، حتما تعدادی از آنها آفریده او خواهند بود. اما علاوه بر اینها او پیوندی هم با ادبیات داشت. مهرجویی هم رمان نوشت، هم ترجمه میکرد و هم ایده و فیلمنامه بسیاری از آثارش را از ادبیات وام گرفت. علاقه او به ادبیات و حضور جدی آن در فعالیتهایش جای بررسی دارد و در این پرونده تلاش کردیم که مهرجویی را اینبار نه با لنز دوربین بلکه با قلم ببینیم.
گرچه قتل تراژیک او خود یک ادبیات #نوآر بود که شاید روزی داستانش به درستی نوشته شود.
از مهرجویی شش رمان به جا مانده است. برزخ ژوری آخرین رمان او بود که مثل اولین رمانش شخصیت اصلی آن فیلمساز است اما اینبار فیلمسازی برجسته که برای داوری در یک جشنواره اروپایی دعوت شده. روبرت صافاریان آخرین رمان مهرجویی را بررسی کرده است.
برای بسیاری از ما مهرجویی، همراه با فیلمهایی که ساخت و شخصیتهایی که آفرید، دوست داشتنی است. خاطرات شخصی خیلی از ما با آنها شکل گرفته و بخشی از دنیای ما را ساخته. مهدی ملکشاه یکی از این آدمهاست که دلبستگیاش به مهرجویی را با تعریف خاطرهای از او نوشته.
خاطره روزی که صدای مهرجویی را شنید. و اثر عمیقی که در روح نوجوانی امیرحسین کامیار گذاشته است. مطلبی که در همان روزهایی که خبر دلخراش قتل آقای فیلمساز در شهر پیچید، نوشته شد. مطلبی که میتواند نشانگر حس و حال خیلی از ما باشد. یک دلنوشته سپاسگزارانه برای مردی که آثارش روشنایی بخش روزها و سالهایی از زندگیمان شد.
گاو و مهمان مامان دو فیلم اقتباسی مهرجویی هستند که هردو نشانی از طنز دارند، یکی طنز سیاه و تلخ و دیگری طنزی رویاپردازانه و امیدوارانه. رویا صدر، طنزنویس و پژوهشگر طنز در این مقاله به سراغ دو فیلم گاو و مهمان مامان رفته و از ویژگی طنز هر یک از این دو فیلم گفته.
هوشنگ گلمکانی، منتقد سینما و روزنامهنگار قدیمی ایرانی است. او چندین سال قبل برای جشنوارهای که قصد داشت کتابی درباره مهرجویی منتشر کند، مطلبی درباره سیر فعالیتهای او نوشت. این مطلب علاوه بر آشنایی بیشتر با مهرجویی به خوبی تاثیرات و ارتباط او را با ادبیات نشان میدهد.
نسخه فارسی این مطلب توسط خود نویسنده در اختیار وینش قرار گرفته است.
میتوان گفت که نیمی از فیلمهای داریوش مهرجویی برگرفته از ادبیات هستند. این موارد از فیلمنامههای کاملا اقتباسی تا گرفتن ایده از یک داستان را شامل میشود. در مطلب گوش شنوای آقای مهرجویی، گیتی صفرزاده نگاهی به نوع رابطه این فیلمساز با ادبیات انداخته است.
حالا که درباره آخرین رمان مهرجویی نوشتیم، خوب است که سری هم به اولین رمان او بزنیم. به خاطر یک فیلم بلند لعنتی اولین رمانی بود که مهرجویی در سال 1388 نوشت و درباره یک فیلمساز جوان بود. آرزو حسینی از نگاه یک علاقمند به سینمای مهرجویی که تابهحال هیچیک از رمانهای او را نخوانده بوده، به سراغ این کتاب رفته و دربارهاش نوشته است.
این پرونده را با آلبومی از بعضی پوسترهای فیلمهای سینمایی مهرجویی که آرزو ناصری گردآورده، به پایان میبریم. دیدار با خاطرات عزیز…