باشگاه کتابخوانی خانه فرهنگی ما: تجربهای متنوع
معرفی باشگاههای کتابخوانی از کارهایی است که در وینش قصد داریم به تدریج به آن بپردازیم. باشگاههای که بین گروههای دوستی، در محلات یا در فرهنگسراها با هرجای دیگر خیلی خودجوش شکل میگیرد و چندین سال ادامه پیدا میکند. هم فعالیتی فرهنگی است هم شکلی جدی از کتابخوانی و هم معاشرتی لذتبخش، در این روزگار که امکانهای دور هم جمع شدن به دلایل مختلف محدود شده است. گیتی صفرزاده از باشگاه کتابخوانی «خانه فرهنگی ما» نوشته است. ماجرایی که از یک خانه شروع شد: خانه فرهنگی ما.
معرفی باشگاههای کتابخوانی از کارهایی است که در وینش قصد داریم به تدریج به آن بپردازیم. باشگاههای که بین گروههای دوستی، در محلات یا در فرهنگسراها با هرجای دیگر خیلی خودجوش شکل میگیرد و چندین سال ادامه پیدا میکند. هم فعالیتی فرهنگی است هم شکلی جدی از کتابخوانی و هم معاشرتی لذتبخش، در این روزگار که امکانهای دور هم جمع شدن به دلایل مختلف محدود شده است. گیتی صفرزاده از باشگاه کتابخوانی «خانه فرهنگی ما» نوشته است. ماجرایی که از یک خانه شروع شد: خانه فرهنگی ما.
ماجرای باشگاه کتابخوانی ما از یک خانه شروع شد، خانه فرهنگی ما.
یکی از دوستان که مادرش سالها در یکی از محلات تهران هر ماه خانمهای محل را در منزلش جمع میکرد و ضمن معاشرت به مشکلات و امور محله هم میپرداختند (کاری مثل شورایاریهای امروزی محلات)، تصمیم گرفته بود حالا این کار را به شکل امروزی ادامه بدهد. یعنی بخشی از خانهاش را «خانه فرهنگی ما» نامگذاری کرده و برای اهالی محله و دوستان و آشنایان کلاسهایی مرتبط با نیازهایشان تدارک دیده بود. بعد به این فکر افتاده بود که جای یک فعالیت کتابخوانی هم این میان خالی است؛ که بود.
شروع کار با یک نوع جلسات تلفیقی بود. ماهی یکبار دور هم جمع میشدیم و براساس یک موضوع کلی (مثل موسیقی، غذا، عشق…) از دو منظر به آن نگاه میکردیم، یک منظر کاملاً علمی (که خانم دکتری از همان جمع زحمتش را میکشید) و منظر دیگر کاملاً تخیلی و داستانی که به معرفی و آشنایی با چند کتاب ختم میشد. در آن جلسات آنقدر خوش گذشت که تصمیم گرفتیم مشخصاً یک باشگاه کتابخوانی هفتگی تشکیل بدهیم، اسمش را هم گذاشتیم «باشگاه کتابخوانی خانه فرهنگی ما».
تجربه ما در این باشگاه کمی متفاوت با روال معمول باشگاههای کتابخوانی است. در شروع هرسال یک موضوع کلی انتخاب میکنیم. این موضوعات گاهی اوقات اجتماعی هستند مثل مهاجرت، گاهی اوقات براساس یک کشور یا منطقه هستند و گاهی هم برپایه یک ژانر خاص مثل زندگینامه یا پلیسی. بعد در ارتباط با همان موضوع چندین کتاب داستانی پیشنهاد میشود، کتابهای متنوع از رمان تا داستان کوتاه تا هر کس براساس سلیقه خودش یکی را انتخاب کند و بخواند.
در جلسات بعدی هر کس کتابی را که خوانده تعریف میکند و اگر بقیه افراد هم از آن کتاب خوششان بیاید، سراغش میروند و میخوانند. آن وقت درباره کتاب مورد نظر اطلاعات بیشتری به دست میآوریم و بحث و گفتوگو دربارهاش شکل میگیرد.
برای نمونه وقتی کشور ژاپن را به عنوان موضوع انتخاب کردیم، هدفمان این بود که ببینیم چقدر میشود از روی ادبیات داستانی ژاپن این کشور را شناخت. تعداد زیادی از رمانها و داستانهای کوتاه از نویسندگان مطرح ژاپنی را انتخاب کردیم و رفتیم سراغشان. داستانها بسیار جالب بودند، فرهنگ متفاوتی را نشان میدادند و همین کنجکاومان میکرد که اطلاعات بیشتری درباره ژاپن به دست بیاوریم.
گاهی اوقات فهمیدن اینکه نویسنده این کتاب خودکشی کرده باعث میشد که کنجکاو بشویم و بفهمیم که آمار خودکشی بین نویسندگان ژاپنی بالاست و گاهی خواندن داستانی درباره کیمونو بافی متوجهمان میکرد که این لباس چه جایگاه مهمی در فرهنگ ژاپنی دارد.
این فعالیتها که پایهاش از داستانخوانی شروع میشد، بسته به موضوع و فضا، فعالیتهای جانبی دیگری را هم پیش میکشید. مثلاً ممکن بود اهل ادبیاتی را که با فرهنگ آن کشور آشناست دعوت کنیم، یا در زمان خواندن کتابهای مربوط به خاطرات زندان به دیدن موزه زندان قصر برویم یا وقتی داستانی درباره لهستانیهای مهاجر به ایران میخواندیم به تماشای مستند خسرو سینایی (مرثیه گمشده) که درباره همین لهستانیهاست بنشینیم.
با آمدن کرونا فعالیتهای جنبی تعطیل شد اما تلاش کردیم جلسات باشگاه کتابخوانی را حفظ کنیم، گاهی با جمع شدن با حفظ پروتکلهای بهداشتی و گاهی هم با استفاده از فضای مجازی. خلاصهاش اینکه با چنگ و دندان حفظش کردهایم، چون حال همگی ما را نو میکند.
اعضای ثابت باشگاه کتابخوانی ما 10نفر هستند، که همگی خانم و بین 40 تا 70سال دارند اما مهمان و عضو افتخاری هم زیاد داریم که در دورههایی همراه ما هستند، کوچکترینشان 18 ساله است و بزرگترینشان بالای 70سال. اتفاقاً این تفاوت نسلها شکل جالبتری به کارمان میدهد و گفتوگوهای جذابتری ایجاد میکند.
از سال 96 که کارمان را شروع کردیم تا الان بیشتر از 100کتاب خواندهایم. البته شاید همه اعضا این تعداد را نخوانده باشند (همانطور که گفتم انتخاب کتاب برای خواندن از بین فهرست پیشنهادی را میگذاریم برپایه سلیقه هر فرد) اما قطعاً همه اعضا با موضوع و خلاصه داستان هر کتاب از زبان عضو دیگری که آن کتاب را خوانده آشنا شدهاند.
برنامه امسال ما مرور تاریخ ایران براساس داستانهای فارسی است که در صدسال اخیر نوشته شده. بعضی از این داستانها بهانه میشوند تا سراغ کتابهای تاریخی و اجتماعی برویم. و یحتمل اگر کرونا فروکش کند، جاهای زیادی داریم که باید با توجه به این موضوع به آنها سر بزنیم.
باشگاه کتابخوانی خانه فرهنگی ما برنامه دیگری هم دارد، درحقیقت قصد دارد یک محصول از فعالیتهای کتابخوانی که در این مدت داشته درست و دیگران را هم در تجربهاش سهیم کند. توضیح آن را میگذاریم برای وقتی که اولین نمونهاش آماده شد.
این هم اسامی تعدادی از کتابهایی که در این چند سال خواندهایم و بیشتر از بقیه مورد توجه قرار گرفته که یعنی تعداد بیشتری از اعضا آن را دوست داشتند و خواندند:
1- «مداد نجار» (مانوئل ریباس)
2- «رستوران نقاشی» (مارسل امه)
3- «شبانهها» (ایشی گورو)
4- «بارون درخت نشین» (ایتالو کالوینو)
5- «تازه عروس» (آلبا دسس پدس)
6- «او بازگشته است» (تیمور ورمش)
7- «گزارش یک مرگ» (گارسیا مارکز)
8- «جنگ چهره زنانه ندارد» (سوتلانا الکسیویچ)
9- «طوطی فلوبر» (جولین بارنز)
10- «وقت سکوت» (لوییس مارتین سانتوس)
11- «شما که غریبه نیستید» (هوشنگ مرادی کرمانی)
12- «یا به عزایم خواهی نشست» (دومینیک لاپی یر)
13- «خانه برناردا آلبا» ( لورکا)
14- «مثل آب برای شکلات» (لورا اسکوئیول)
15- «دنیای کوچک دن کامیلو» (جووانی گوارسکی)
16- «وزن رازها» (آکی شیمازاکی)
17- «یکی بود یکی نبود» (جمالزاده)
18- «دل کور» (اسماعیل فصیح)
19- «پیاده» (بلقیس سلیمانی)
20- «عطر سنبل عطر کاج» (فیروزه دوما)
21- «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» (عطیه عطارزاده)
22- «قم را بیشتر دوست داری یا نیویورک» (راضیه مهدی زاده)
23- «چراغها را من خاموش میکنم» (زویا پیرزاد)
24- «من یک گربه هستم» (ناتسومه سوسه کی)
25- «کیوتو» (یاسوناری کاواباتا)
26- «صادق ممقلی خان شرلوک هلمس ایران» (کاظم مستعان)
27- «اپرای مردان سبیل استالینی» (محمداسماعیل حاجی علیان)
28- «لم یزرع» (محمدرضا بایرامی)
29- «رستم در قرن 22» (عبدالحسین صنعتی زاده)
30- «آبروی از دست رفته کاترینا بلوم» (هاینریش بل)
31- «ساقه بامبو» (سعود السنعوسی)
32- «مرقد آقا» (نیمایوشیج)
34- «زن در ریگ روان» (کوبو آبه)
35- «هابیل و چند داستان دیگر» (میگل دو اونامونو)
36- «سیر عشق» (آلن دوباتن)
37- «ر ه ش» (رضا امیرخانی)
38- «خاطرههای پراکنده» (گلی ترقی)
39- «پرواز لکلکها» (ژان کریستف گرانژه)