اسماعیل کاداره، صدای بلند آلبانی
اسماعیل کاداره، صدای بلند آلبانی
اسماعیل کاداره در 88 سالگی درگذشت. او یکی از نامهایی بود که هرسال در فصل گمانهزنی برای جوایز نوبل، تکرار میشد. کاداره سه دهه در فرانسه و بیرون از وطنش زندگی کرد. او در سختترین سالهای دیکتاتوری کمونیستی انور خوجه در آلبانی زندگی کرد و نوشت و نویسنده ماند.
البته بابت همین مساله انتقادات زیادی به او وارد است. خیلیها کاداره را نویسندهای میدانند که هم با حکومت دیکتاتوری کشور منزویاش ساخت و هم در خارج از کشور خودش را به عنوان یک نویسنده ناراضی از اروپای شرقی معرفی کرد. در مقابل کاداره همواره گفته که آثارش حی و حاضرند و هرکسی میتواند با خواندن آثارش او را بشناسد، نه از روی انتقادات مخالفینش.
این پرونده را به این نویسنده کهنهکار و مطرح که البته چندان در کشورمان زیر نورها نیست اختصاص دادهایم. ابتدا در مطلبی او را معرفی کردهایم. مهمترین اتفاقات زندگی اسماعیل کاداره را اینجا میتوانید بخوانید.
اسماعیل کاداره کیست؟ |
سه تا از کتابهای او را که به فارسی هم ترجمه شدهاند معرفی کردهایم. اول «زمستان سخت» که پرورقترین آنهاست و مهستی بحرینی به فارسی برگردانده. کتاب «زمستان سخت» روایتگر روزهای سخت آلبانی در اوایل دههی 1960 میلادی است. یعنی دورانی که انور خوجه، دیکتاتور این کشور در مقابل نیکیتا خروشچف ایستاد.
اسماعیل کاداره تلاش میکند که در این کتاب، فروپاشی اتحاد بین آلبانی و شوروی را هم از دیدگاه سیاسی و هم از منظر شهروندان سادهی آلبانی بررسی کند. زمستان سخت با حضور هیئت آلبانی (به رهبری انور خوجه) در کنفرانس کشورهای کمونیستی آغاز میشود و داستان را از زبان مرد جوانی به نام بسنیک، یک روزنامهنگار و مترجم زبان روسی روایت میکند.
زمستان سخت ؛ روایتی از سقوط یک بنای باشکوه |
«عقاب» داستان بلندی است که کاداره در سال 1995 در پاریس نوشت و محمود گودرزی آن را به فارسی ترجمه کرده است. «مکس» قهرمان داستان در راه خریدن یک پاکت سیگار زمین میخورد و سقوط میکند و بعد به صورتی سوررئال از بالا (پایتخت) به پایین (شهرستانی دورافتاده و منزوی) تنزل پیدا میکند: عاقبت کسی که در بوروکراسی نظامهای توتالیتری مثل نظام استالینیستی انور خوجه در آلبانی (و مشابهینش در رومانی و لهستان و چکسلواکی و چی و چی) از هنجار مقبول نظام خارج شده باشد.
کشور عقابها |
«مهتاب» هم رمانی کوچک است که آن را هم محمود گودرزی ترجمه کرده. رمانی که درست در سال مرگ انور خوجه نوشته شده است. در رمان کوتاهِ مهتاب با جهان و شخصیتهایی طرفیم که به شدت تحت تأثیرِ نظام فکری کمونیسم و سوسیالیسم قرار دارند و بهجز این نظام فکری و حفظ آن موضوعی دیگر برایشان اهمیت ندارد؛ نه آبروی دختری جوان که ممکن است زندگیاش برای همیشه از هم فروبپاشد، نه ارزشهای اخلاقی، و نه روابط انسانی. در جهانِ داستانیِ کاداره با تعداد زیادی قاضی طرفیم که همه به خود اجازهی قضاوت کردنِ حرف یا رفتاری را میدهند.
علیه قضاوت |
مقالهای داریم از پیتر کنستانتین که در نشریهی جهان ادبیات امروز به چاپ رسیده است؛ این منتقد ادبی در مقالهاش از اسماعیل کاداره، دوران بعد از خروجش از کشور و تاثیراتی که زندگی و کار در آلبانیِ انور خوجه بر قلم او گذاشتند، مینویسد.
ناگفتههایی از زندگی ادبی اسماعیل کاداره |
و در پایان مصاحبهای با او که در نشریهای اسکاتلندی انجام گرفته است. اگر تا اینجای پرونده ما پیش آمدهاید این مصاحبه و سوالات و جوابهای صریح آن را از دست ندهید. مصاحبه عمدتاً در مورد رمان او «جانشین» (سریر سرخ) است اما در ادامه کاداره مانیفست فکری خود را به تفصیل در آن باز میکند.
دنبال ادبیات عادی در یک کشور غیرعادی بودم |
اسماعیل_کاداره
کتاب های بکار رفته در این مقاله
زمستان سخت
نویسنده: اسماعیل کاداره
مترجم: مهستی بحرینی
ناشر: نیلوفر
نوبت چاپ: ۳
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۵۸۸
عقاب
نویسنده: اسماعیل کاداره
مترجم: محمود گودرزی
ناشر: مروارید
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۹۳
شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۹۱۴۶۲۴
مهتاب
نویسنده: اسماعیل کاداره
مترجم: محمود گودرزی
ناشر: چترنگ
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۸۶
شابک: ۹۷۸۶۰۰۸۰۶۶۷۱۲
ژنرال ارتش مرده
نویسنده: اسماعیل کاداره
مترجم: محمود گودرزی
ناشر: افق
نوبت چاپ: ۵
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۲۹۶
شابک: ۹۷۸۶۲۲۷۹۰۲۵۲۵
دختر آگاممنون
نویسنده: اسماعیل کاداره
مترجم: مهدی غبرایی
ناشر: نیماژ
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۱۲۰
شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۶۷۷۷۷۷
دختری در تبعید
نویسنده: اسماعیل کاداره
مترجم: محمود گودرزی
ناشر: چترنگ
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۱۶۰
شابک: ۹۷۸۶۲۲۷۳۴۲۳۴۵