لاهوت
نویسنده: پرویز رجبی
ناشر: امید ایرانیان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۸۴
تعداد صفحات: ۱۲۴
شابک: ۹۶۴۹۵۷۴۳۴۴
حالا دیگر سالهاست که «پرویز رجبی» – ایران شناس شناخته شده – از این دیار فانی سفر کرده است. کتاب لاهوت داستانی است که میکوشد برای تلطیف تفکر و تأمل در آفرینش و نزدیک شدن به قلمرو ابدیت قدمی بردارد. رمان وارهای است که نویسنده در بیست مجلس و توصیف بیست تابلو، بیست صحنه را روایت، توصیف و ترسیم میکند، تا ما را با فلسفه و تفکرات و اندیشههایش و در عین حال عشق به همسر و فرزندش آشنا کند. همسری که در توصیف او به پسرش تاکید میکند: «لیلیها یا عاشقند یا مادر.»
این تابلوها و سخن گفتن از آنها فرصتی است برای بیان دیدگاه فلسفی نویسنده درباره زندگی، مرگ، طبیعت، جنگل، دریا، فسیل، درد و حتی رویارویی پسری هشت ساله با بیماری پدر یا پیدا شدن یک فسیل ، یا در توصیف پزشکی دستمال خونی به دست که میخواهد بیماران هراسان از یک بیماری همه گیر را آرامش ببخشد. کتاب پر است از دغدغههایی متفاوت؛ بهانهها گاه کوچکند در حد اینکه دسته کلید مرده، چقدر در گوشه کشویش میماند اما دغدغهها بزرگند در حد مواجهه با درد و تاریخ.
کتاب به نوعی گفتگوی پدر و پسری است. پدر در جای جای کتاب به توصیف طبیعت پرداخته است و همچنین به توصیف پسر، پسری که در اولین نگاه عاشق دریا میشود وبدون دانستن شنا، دل به دریا میزند. این کتاب در سال 1384 و برای تولد بیست و یکسالگی پسر نوشته شده است اما انگار یک جور یادگاری است، داستانی است که پدر برای پسرش – سام – نوشته است که طراح جلد کتاب هم هست. کتاب مملو است از تجربههای پدر و عشق او به طبیعت و شاید همه اینها بود که سبب علاقمندی پسر به محیط زیست ایران شد.
درباره نویسنده
پرویز رجبی را بیشتر بهعنوان ایران شناس در فرهنگ کشورمان میشناسند . او آثار متعددی در حدود 200 مقاله و بیش از 50 کتاب از جمله جشنهای ایرانی، تاریخ خط میخی فارسی باستان، مهر ایران، تخت جمشید بارگاه تاریخ، ارج نامه شهریاری، ایرانشناسی، فرازها و فرودها و هزارههای گمشده دارد.
پسری که در بهار 1318 در روستای آق کند در قوچان به دنیا آمد، مسیری معمولی را طی کرد، در زادگاهش معلم شد، بعد به تهران آمد و کارمند بانک شد و سپس برای تحصیل به آلمان رفت و دکترا گرفت و سرانجام مرکز تحقیقات ایرانشناسی را تأسیس کرد. چندبار به آلمان مهاجرت کرد و بازهم به وطن برگشت .
۱۳۷۹ سالی بود که براثر سکته مغزی نیمی از بدنش فلج شد، اما از تالیف و نوشتن دست برنداشت تا در 1390 درگذشت.
بخشی از کتاب لاهوت
*بد یا خوب، ثابت کردن نیازی سنتی است و هیچ کس به هیچ وجه حاضر به صرف نظر کردن از آن نیست. تا دم مرگ باید همواره ثابت بکنی. حتی مرگت را هم باید ثابت بکنی با این تفاوت که این بار آشنایان با گرفتن جواز مرگ سنتی و جواز دفن سنتی، وظیفه سنتی تو را برعهده میگیرند. این جواز آخری را میتوان جواز آغاز مرحله امکان فسیل شدن هم به شمار آورد.
** درد هویتی تاریخی دارد و از روز اول با آدمی متولد شده است و با حضور بالقوه انکار ناپذیر خود، در شکلگیری ستون فقرات فرهنگ انسانی، نقشی بسیار تعیین کننده داشته است. درد را که از انسان بگیری، او را تبدیل به عنصری بیهوده کردهای.
*** به پرورندگان شکنجهگرها هم دلم سوخته است. اینها را هم خشم آفرینی و نفرتسازی سرانجام خسته میکند و دست کم به آغوش مهربانیهای خودشان باز میگردند.
نویسنده معرفی: گیسو فغفوری